لنگر، لنگر انداختن، محکم شدن، با لنگر بستن یا نگاه داشتن
anchoring
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
محکم کردن
مهار کردن
لنگر انداختن کشتی
تثبیت کردن
بند کردن، بستن
در زیست سلولی به اتصالات لنگری بین دو سلول گفته میشه
شرطی کردن
متصل کردن
مهاربندی
تکیه گاه
anchoring ( حملونقل دریایی )
واژه مصوب: لنگراندازی
تعریف: لنگر انداختن برای مهار شناور به بستر دریا
واژه مصوب: لنگراندازی
تعریف: لنگر انداختن برای مهار شناور به بستر دریا
کلید کردن: این معادل را دکتر محجوب در ترجمه کتاب یکپارچگی دانش بکار برده است.
کلمات دیگر: