کلمه جو
صفحه اصلی

in demand


مورد درخواست، (کالا) دارای خواهان فراوان، مورد نیاز، (بازار) گرم

انگلیسی به فارسی

مورد تقاضا


انگلیسی به انگلیسی

• sought after, wanted, requested

جملات نمونه

1. Cold drinks are in demand in the summer.
[ترجمه ترگمان]در تابستان نیاز به نوشیدنی های سرد است
[ترجمه گوگل]نوشیدنی های سرد در تابستان تقاضا می شود

2. The company is highly responsive to changes in demand.
[ترجمه ترگمان]شرکت به شدت به تغییرات در تقاضا پاسخ می دهد
[ترجمه گوگل]این شرکت به شدت به تغییرات تقاضا پاسخ می دهد

3. The fall in demand for coffee could cause a glut on/in the market.
[ترجمه ترگمان]کاهش تقاضا برای قهوه می تواند باعث وفور در بازار شود
[ترجمه گوگل]کاهش تقاضا برای قهوه می تواند منجر به تحریک در بازار شود

4. The directors anticipated a fall in demand.
[ترجمه ترگمان]مدیران انتظار کاهش تقاضا را داشتند
[ترجمه گوگل]مدیران پیش بینی کاهش تقاضا را داشتند

5. The fall in demand caused share prices to plunge.
[ترجمه ترگمان]سقوط تقاضا باعث کاهش قیمت سهام شد
[ترجمه گوگل]کاهش تقاضا موجب شد تا قیمت سهام کاهش یابد

6. He was a successful lecturer, much in demand .
[ترجمه ترگمان]او مدرس موفقی بود و تقاضای زیادی داشت
[ترجمه گوگل]او یک مدرس موفق بود که تقاضای زیادی داشت

7. Good secretaries are always in demand.
[ترجمه ترگمان]منشی های خوب همیشه تقاضا دارند
[ترجمه گوگل]منشی خوب همیشه خواستار است

8. These old machines are still in demand.
[ترجمه ترگمان]این ماشین های قدیمی هنوز تقاضا دارند
[ترجمه گوگل]این ماشین های قدیمی هنوز تقاضا دارند

9. He was much in demand as a lecturer in the US.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان مدرس در آمریکا تقاضای زیادی داشت
[ترجمه گوگل]او به عنوان مدرس در ایالات متحده بسیار مورد تقاضا بود

10. We expect an increase in demand when the economic upturn eventually comes.
[ترجمه ترگمان]ما انتظار افزایش تقاضا را در زمانی که این تغییر وضع اقتصادی در نهایت بدست می آید انتظار داریم
[ترجمه گوگل]ما انتظار افزایش تقاضا را در زمانی که رشد اقتصادی در نهایت می آید

11. A fall in demand for oil tankers has put/placed thousands of jobs in the shipbuilding industry in jeopardy.
[ترجمه ترگمان]کاهش تقاضا برای تانکرهای سوخت، هزاران شغل در صنعت کشتی سازی در معرض خطر قرار داده است
[ترجمه گوگل]کاهش تقاضا برای تانکرهای نفتی، قرار دادن هزاران شغل در صنعت کشتی سازی را در معرض خطر قرار داده است

12. The novels of Scott are much in demand nowadays.
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از رمان های وال تر اسکات تقاضای زیادی دارند
[ترجمه گوگل]رمانهای اسکات در حال حاضر بسیار مورد تقاضا هستند

13. Teachers are in demand in this area.
[ترجمه ترگمان]به معلمان در این زمینه نیاز است
[ترجمه گوگل]معلمان در این زمینه تقاضا می کنند

14. There has been an increase in demand for two-bedroom flats.
[ترجمه ترگمان]تقاضا برای آپارتمان های دو خوابه افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]افزایش تقاضا برای آپارتمان دو خوابه وجود دارد

15. These silk goods are not much in demand.
[ترجمه ترگمان]این کالاهای ابریشمی مورد تقاضا نیستند
[ترجمه گوگل]این کالاهای ابریشم زیاد تقاضا ندارند

پیشنهاد کاربران

خواهان ، خاطر خواه مثلا

Cold drinks are in demand in the summerدر تابستان نوشیدنی سرد طالب زیادی داره .

پر طرفدار


خواهان
خریدار
طالب

محبوب، مورد نیاز
Required, needed.

wanted or needed in large numbers

مثلا یعنی خیلی سرم شلوغه


کلمات دیگر: