کلمه جو
صفحه اصلی

charnel


معنی : گورستان، قبرستان
معانی دیگر : (مهجور) گورستان، ساختمان یا اتاقی که اجساد یا استخوان های مردگان را در آن انبار می کردند (اسم کامل آن: charnel house)

انگلیسی به فارسی

گورستان، قبرستان


چارلل، گورستان، قبرستان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a place for depositing human corpses or their bones.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, suitable for, or suggesting a charnel.

- a charnel atmosphere
[ترجمه ترگمان] a
[ترجمه گوگل] فضای چارلز

• place where dead bodies are stored
of a charnel; deathly

مترادف و متضاد

گورستان (اسم)
cemetery, necropolis, charnel, god's acre

قبرستان (اسم)
graveyard, cemetery, charnel

جملات نمونه

1. In the charnel house the hospital had become, Minnie died too.
[ترجمه ترگمان]در گورستان که بیمارستان شده بود مینی نیز مرد
[ترجمه گوگل]بیمارستان در خانه چارلل تبدیل شده است، مینی نیز درگذشت

2. Out of the gloom emerge the later paintings, charnel house visions of desolation.
[ترجمه ترگمان]از این تاریکی، تابلوهای بعدی که به خاطر پریشانی و پریشانی به وجود می آیند، نمایان می شوند
[ترجمه گوگل]نقاشی های بعد از ظلمات، چشم انداز خانه ها را از بین می برد

3. A charnel smell came from the chest filled with dead men's bones.
[ترجمه ترگمان]بوی گندی از سینه اش بیرون آمد که پر از استخوان های مرده بود
[ترجمه گوگل]بوی شانل از قفسه سینه پر از استخوان های مرده است

4. Vowed Charnel, who traveled everyplace With her slippered foot in a velvet case.
[ترجمه ترگمان]vowed charnel که با پای slippered با پای پیاده سفر می کرد
[ترجمه گوگل]Charnel متعهد، که در هر جا مسافرت می کند با پایش لغزش در یک مورد مخملی

5. Should divine life be immured in the charnel house of fleshly lust?
[ترجمه ترگمان]آیا زندگی آسمانی باید در گورستان شهوت و شهوت بستری شود؟
[ترجمه گوگل]آیا زندگی الهی در خانه شانل از میل جنسی باید تحقق یابد؟

6. The charnel ground, or durtro, consists of a large fenced meadow with a couple of temples and a large circle of stones at one end where the ceremony takes place.
[ترجمه ترگمان]گورستان، یا durtro، متشکل از یک چمن زار محصور با حصارهای بلند با چند معبد و یک دایره بزرگ از سنگ در یک طرف است که مراسم در آن برگزار می شود
[ترجمه گوگل]زمین چرلل یا durtro شامل یک چمن زنی بزرگ با تعدادی معابد و یک دایره ای بزرگ از سنگ ها در یک جهت است که در آن مراسم اتفاق می افتد

7. Athelstan caught a glimpse of the two lepers, shrouded in their hoods near the charnel house.
[ترجمه ترگمان]آتلستن چشمش به دو جذامی افتاد که in را در کنار گورستان پنهان کرده بودند
[ترجمه گوگل]آتلستن یک نگاه اجمالی از دو لعنتی گرفت، که در کلاه های خود در نزدیکی خانه شانل قرار داشتند

8. It is known that the Discovery producing team went in company with Rain while he was visiting his mother's charnel which is located on Bygje in Gyunggi province.
[ترجمه ترگمان]مشخص شده است که تیم تولید کننده دیسکاوری با رین شرکت کرد در حالی که او از گورستان مادرش که در Bygje در استان Gyunggi واقع شده است بازدید می کند
[ترجمه گوگل]شناخته شده است که تیم تولید دیسکاوری با شرکت باران در هنگام بازدید از چارلل مادرش که در Bygje در استان Gyunggi واقع شده بود رفت

9. Everyone said proudly that the road to Ajdabiya was a charnel ground, and I drove out to see it.
[ترجمه ترگمان]همه با غرور گفتند که جاده گورستان گورستان بود و من از آنجا بیرون آمدم تا آن را ببینم
[ترجمه گوگل]همه با افتخار میگفتند که جاده آیدابیا یک زمین لخت بود و من آن را دیدم

10. Fundamentally speaking, education is not only the major means and charnel for human resources development but the foundation for human capacity-building as well.
[ترجمه ترگمان]اساسا، آموزش نه تنها ابزار اصلی و همچنین برای توسعه منابع انسانی بلکه پایه و اساس ایجاد ظرفیت انسانی است
[ترجمه گوگل]اساسا، آموزش و پرورش نه تنها ابزار اصلی و تحریک برای توسعه منابع انسانی بلکه پایه و اساس برای ایجاد ظرفیت بشر است

11. A building, room, or vault in which the bones or bodies of the dead are placed; a charnel.
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان، اتاق یا vault که در آن استخوان ها یا اجساد مردگان در آن قرار گرفته اند، یک گورستان
[ترجمه گوگل]یک ساختمان، اتاق یا طاق که در آن استخوان ها یا جسد مرده ها قرار گرفته اند؛ یک لقمه

12. His work for the FLN at the beginning of his career helped midwife the independence of one country, but now he is defending a movement that turned another into a charnel .
[ترجمه ترگمان]کار او برای FLN در آغاز کارش به ماما در استقلال یک کشور کمک کرد، اما در حال حاضر او از جنبشی که به گورستان تبدیل شده است دفاع می کند
[ترجمه گوگل]کار او برای FLN در ابتدای کارش به استاد مهاجر کمک کرد تا استقلال یک کشور را بپردازد، اما اکنون دفاع از یک جنبش است که دیگران را به یک چارلز تبدیل می کند

13. In just one hundred spring days, a million Rwandan Tutsis were massacred by their fellow Hutu countrymen and a small African country was turned into a charnel house .
[ترجمه ترگمان]در یک صد روز بهاری، یک میلیون توتسی های رواندا توسط fellow Hutu و یک کشور کوچک آفریقایی به گورستان تبدیل شدند
[ترجمه گوگل]در فقط یک صد روز بهار، یک میلیون روستای توتسی توسط هموطنان هوتو مورد قتل عام شدند و یک کشور کوچک آفریقایی به یک خانه شانل تبدیل شد

14. The poshest hotels and some of the most prominent watering holes for tourists and the rich became charnel houses in massacres that threatened to undermine India's astonishing economic growth.
[ترجمه ترگمان]هتل های لوکس و برخی از معروف ترین حفره های آبیاری برای توریست ها و ثروتمندان به گورستان در قتل عام تبدیل شدند که تهدید به تضعیف رشد اقتصادی حیرت انگیز هند را تهدید کردند
[ترجمه گوگل]هتل های پرطرفدار و برخی از برجسته ترین چاه های آب آشامیدنی برای گردشگران و غنی ها، خانه هایی را در قتل عام هایی که موجب تضعیف رشد اقتصادی شگفت انگیز هند شده اند، به خانه هایشان تحمیل کردند

پیشنهاد کاربران

به نقل از هزاره:
( برای جسد مرده، استخوان مرده ) دخمه، سرداب، استودان


کلمات دیگر: