1. Having the children had made his life more liveable.
[ترجمه ترگمان]چون بچه ها زندگی او را قابل سکونت داشتند
[ترجمه گوگل]داشتن فرزندان زندگیش را بهتر کرده بود
2. The problem is paying the mortgage-everything else is liveable with.
[ترجمه ترگمان]مشکل پرداخت وام است - همه چیز قابل سکونت است
[ترجمه گوگل]مشکل این است که وام مسکن را بپردازید، هر چیز دیگری که قابل استفاده است
3. It's one of the most liveable cities in the US.
[ترجمه ترگمان]یکی از the شهرهای آمریکا است
[ترجمه گوگل]این یکی از پرطرفدارترین شهرهای ایالات متحده است
4. It makes this cell more liveable in.
[ترجمه ترگمان]این خانه قابل سکونت است
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که این سلول قابل زندگی باشد
5. The place looks liveable in.
[ترجمه ترگمان]جای سکونت دارد
[ترجمه گوگل]مکان به نظر می رسد قابل استفاده در
6. How does it provide a liveable habitat for people?
[ترجمه ترگمان]چه طور یک زیستگاه قابل سکونت برای مردم فراهم می کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه آن را یک زیستگاه قابل زندگی برای مردم فراهم می کند؟
7. Some of the homes are still rather liveable. Hunters and fishermen leave their equipment there in order not to drag it along.
[ترجمه ترگمان]بعضی از خانه ها قابل سکونت هستند شکارچیان و ماهیگیران تجهیزات خود را به آنجا می گذارند تا آن را به همراه بیاورند
[ترجمه گوگل]بعضی از خانه ها هنوز هم قابل استفاده هستند شکارچیان و ماهیگیران تجهیزات خود را در آنجا می گذارند تا آنها را در کنار هم بکشند
8. Today most countries that ex-dictators would regard as liveable are bound by extradition treaties and human-rights conventions to bundle the big and bad back home or off to a trial in The Hague.
[ترجمه ترگمان]امروزه اغلب کشورهایی که دیکتاتورهای قدیمی قابل سکونت هستند با معاهدات استرداد مجرمین و کنوانسیون های حقوق بشر برای بستن خانه بزرگ و بد در دادگاه لاهه محدود هستند
[ترجمه گوگل]امروزه اکثر کشورهایی که دیکتاتورهای سابق به عنوان محل زندگی مورد توجه قرار می گیرند، در معاهده های استرداد و کنوانسیون حقوق بشر قرار دارند که به خانه بزرگ و بد بازگرداندن و یا به محاکمه در لاهه متصل می شوند
9. Farmers and workers earn a liveable and sustainable income in a safe work setting.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان و کارگران یک درآمد قابل سکونت و قابل دوام را در یک محیط کار ایمن کسب می کنند
[ترجمه گوگل]کشاورزان و کارگران درآمد قابل ملاحظه و پایدار را در یک محیط کاری ایمن کسب می کنند
10. Winter Olympics host Vancouver is the most liveable city in the world, according to the latest rankings by the Economist Intelligence Unit.
[ترجمه ترگمان]براساس آخرین رتبه بندی واحد اطلاعات اکونومیست، ونکوور، میزبان المپیک زمستانی ونکوور، مناسب ترین شهر قابل سکونت در دنیا است
[ترجمه گوگل]بر اساس آخرین ارقام واحد اطلاعات اکونومیست، ونکوور، شهر زندگی پرطرفدار در جهان است
11. No Mumbaikar would describe the city as liveable; yet many Mumbaikars cannot imagine living anywhere else.
[ترجمه ترگمان]هیچ Mumbaikar نمی تواند شهر را قابل سکونت و قابل سکونت توصیف کند، با این حال بسیاری از مردم نمی توانند زندگی را در هر جای دیگری تصور کنند
[ترجمه گوگل]بدون Mumbaikar شهر را به عنوان قابل توصیف توصیف می کند؛ با این حال بسیاری از مامبیاکارها نمیتوانند هر جا زندگی کنند تصور می کنند
12. Vancouver is still the world's most liveable city, with a rating of 9 0; Sydney and Zurich, sharing ninth place, achieved a score less than 2% lower than Vancouver's.
[ترجمه ترگمان]ونکوور هنوز the شهر جهان با نرخ ۹ ۰؛ سیدنی و زوریخ، به اشتراک گذاری جایگاه نهم، امتیاز کم تر از ۲ درصد کم تر از ونکوور را کسب کرده است
[ترجمه گوگل]ونکوور هنوز بیشترین میزان زندگی در دنیا را دارد، و رتبه آن 9 0 است سیدنی و زوریخ، به اشتراک گذاری مکان نهم، نمره کمتر از 2٪ کمتر از ونکوور
13. safer and more liveable residential areas.
[ترجمه ترگمان]مناطق مسکونی امن تر و قابل سکونت
[ترجمه گوگل]مناطق مسکونی امن تر و قابل زندگی تر
14. Perth is a very liveable city and I strongly believe it to be an exciting education and tourist destination.
[ترجمه ترگمان]شهر پرت یک شهر قابل سکونت است و من قویا معتقدم که این شهر آموزشی هیجان انگیز و مقصد گردشگری است
[ترجمه گوگل]پرت یک شهر بسیار پرطرفدار است و من به شدت بر این باورم که این یک آموزش عالی و مقصد توریستی است
15. The rest is done because somebody has to do it, if life is to be liveable.
[ترجمه ترگمان]بقیه کارها به این دلیل انجام می شود که کسی باید این کار را بکند، اگر زندگی قابل سکونت باشد
[ترجمه گوگل]بقیه کارها انجام می شود، زیرا کسی باید این کار را انجام دهد، اگر زندگی برای زندگی مناسب باشد