کالیبراسیون
recalibration
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of calibration.
جملات نمونه
1. Mr Bush's recalibration of his policies in his second term suggests that even he recognises that America's loss of soft power has cost it dear.
[ترجمه ترگمان]انتقاد آقای بوش از سیاست های وی در دوره دوم ریاست جمهوری نشان می دهد که حتی او قبول دارد که از دست دادن قدرت نرم آمریکا، گران تمام شده است
[ترجمه گوگل]بازنشستگی آقای بوش از سیاست های او در دوره دوم او نشان می دهد که حتی او به رسمیت می شناسد که از دست دادن قدرت نرم آمریکا به آن عزیزان هزینه
[ترجمه گوگل]بازنشستگی آقای بوش از سیاست های او در دوره دوم او نشان می دهد که حتی او به رسمیت می شناسد که از دست دادن قدرت نرم آمریکا به آن عزیزان هزینه
2. Motor-sensory recalibration leads to an illusory reversal of action and sensation.
[ترجمه ترگمان]recalibration حسی حرکتی منجر به برگشت غیرواقعی عمل و احساس می شود
[ترجمه گوگل]بازنشانی سنجی موتور منجر به تغییر معرفتی عمل و احساس می شود
[ترجمه گوگل]بازنشانی سنجی موتور منجر به تغییر معرفتی عمل و احساس می شود
3. Government must help oversee this recalibration.
[ترجمه ترگمان]دولت باید به نظارت بر این recalibration کمک کنه
[ترجمه گوگل]دولت باید به نظارت بر این کالیبراسیون کمک کند
[ترجمه گوگل]دولت باید به نظارت بر این کالیبراسیون کمک کند
4. Significantly, China's incremental recalibration and softening of the "non-interference" principle and hard-line stance on combating the "Three Evils" may come back to haunt Beijing.
[ترجمه ترگمان]به طور قابل توجهی، رشد فزاینده چین و نرم شدن اصل \"تداخل\" و موضع سخت در زمینه مبارزه با \"سه Evils\" ممکن است به طرف پکن برگردد
[ترجمه گوگل]به طور قابل ملاحظه ای، افزایش مجدد چین و تسریع اصل عدم دخالت و موضع سختگیرانه در مبارزه با �سه زحمت� ممکن است به پایتخت ختم شود
[ترجمه گوگل]به طور قابل ملاحظه ای، افزایش مجدد چین و تسریع اصل عدم دخالت و موضع سختگیرانه در مبارزه با �سه زحمت� ممکن است به پایتخت ختم شود
5. The recalibration of China's economy suggests it will be many more years yet before China can rival the US in military or economic terms.
[ترجمه ترگمان]منافع اقتصادی چین حاکی از آن است که سال های بسیار بیشتری طول خواهد کشید تا چین بتواند در شرایط نظامی یا اقتصادی با ایالات متحده رقابت کند
[ترجمه گوگل]بازنشستگی اقتصاد چین نشان می دهد که سالهای زیادی است که هنوز چین قبل از آنکه بتواند ایالات متحده را در شرایط نظامی یا اقتصادی رقیب خود قرار دهد، سالها طول خواهد کشید
[ترجمه گوگل]بازنشستگی اقتصاد چین نشان می دهد که سالهای زیادی است که هنوز چین قبل از آنکه بتواند ایالات متحده را در شرایط نظامی یا اقتصادی رقیب خود قرار دهد، سالها طول خواهد کشید
6. It will be a massive Recalibration of the Earth for her New Earth Cosmic Voyage!
[ترجمه ترگمان]این سفر دریایی کره زمین برای او خواهد بود
[ترجمه گوگل]این یک مجددا احیاء عظیم زمین برای سفر جدید کیهانی زمین است!
[ترجمه گوگل]این یک مجددا احیاء عظیم زمین برای سفر جدید کیهانی زمین است!
7. Just be sure to buy your brain recalibration audios from reputable sleep companies, and not slick marketing companies.
[ترجمه ترگمان]فقط مطمئن باشید که brain your را از شرکت های خوب خواب خریداری کنید و نه شرکت های بازاریابی لیز
[ترجمه گوگل]فقط مطمئن شوید که فایل های بازخورد مغز خود را از شرکت های خوابگاه معتبر خریداری کنید و نه شرکت های بازاریابی نرم و صاف
[ترجمه گوگل]فقط مطمئن شوید که فایل های بازخورد مغز خود را از شرکت های خوابگاه معتبر خریداری کنید و نه شرکت های بازاریابی نرم و صاف
8. Monitors provide zero-drift performance and do not require recalibration .
[ترجمه ترگمان]نمایشگر عملکرد انحراف صفر را ایجاد می کند و نیازی به recalibration ندارد
[ترجمه گوگل]مانیتورها عملکرد صفر رانندگی را ارائه می دهند و نیازی به کالیبراسیون ندارند
[ترجمه گوگل]مانیتورها عملکرد صفر رانندگی را ارائه می دهند و نیازی به کالیبراسیون ندارند
9. You are invited to Open your Heart and be Part of this Recalibration, which will be a personal recalibration into the energies of Healing and Support that are archetypally signified by Ophiuchus.
[ترجمه ترگمان]از شما دعوت شده است تا قلب خود را باز کرده و بخشی از این Recalibration باشید، که یک پیوند شخصی به انرژی های التیام و پشتیبانی است که توسط مارگیر به معنی تایید هویت هستند
[ترجمه گوگل]از شما دعوت شده است تا قلب خود را باز کنید و بخشی از این کالیبراسیون باشد، که یک کالیبراسیون شخصی برای انرژی های شفا و پشتیبانی است که توسط Ophiuchus به صورت آرایه ای مشخص می شود
[ترجمه گوگل]از شما دعوت شده است تا قلب خود را باز کنید و بخشی از این کالیبراسیون باشد، که یک کالیبراسیون شخصی برای انرژی های شفا و پشتیبانی است که توسط Ophiuchus به صورت آرایه ای مشخص می شود
10. It maintains accuracy in all operating conditions through a patent-pending automatic stabilization process that eliminates the need for field or periodic recalibration.
[ترجمه ترگمان]این روش دقت را در تمام شرایط عملیاتی از طریق یک فرآیند تثبیت خودکار ثابت نگه می دارد که نیاز به میدان و یا recalibration دوره ای را از بین می برد
[ترجمه گوگل]این دقت را در تمام شرایط عملیاتی از طریق فرایند تثبیت خودکار ثبت اختراع در نظر می گیرد که نیاز به فیلد یا کالیبراسیون دوره ای را حذف می کند
[ترجمه گوگل]این دقت را در تمام شرایط عملیاتی از طریق فرایند تثبیت خودکار ثبت اختراع در نظر می گیرد که نیاز به فیلد یا کالیبراسیون دوره ای را حذف می کند
11. As a layperson, it would be my guess that each time there is a shift, there is a recalibration in the pressure along the fault line.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک فرد ساده، حدس من این است که هر بار یک شیفت وجود دارد، فشار در فشار در امتداد خط گسل وجود دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک فرد غیر رسمی، حدس می زنم که هر بار که یک تغییر وجود دارد، یک فشار مجدد در خط خطا وجود دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک فرد غیر رسمی، حدس می زنم که هر بار که یک تغییر وجود دارد، یک فشار مجدد در خط خطا وجود دارد
12. Those who are ready to become Masters of Time will no doubt celebrate this recalibration and will be ready to "ride" the waves of Cosmic Energy that also make one a "Master of Light Harmonics".
[ترجمه ترگمان]کسانی که آماده تبدیل شدن به زمان کاپیتان زمان هستند بدون شک این recalibration را جشن می گیرند و آماده هستند تا \"سوار بر امواج انرژی کیهانی\" شوند که هم چنین یک \"استاد نور نور\" می سازد
[ترجمه گوگل]کسانی که آماده هستند برای تبدیل شدن به کارشناسی ارشد زمان بدون شک جریمه این recaliibration و آماده خواهد شد برای سوار شدن 'امواج انرژی کیهانی است که همچنین ایجاد یک' استاد نور هماهنگی '
[ترجمه گوگل]کسانی که آماده هستند برای تبدیل شدن به کارشناسی ارشد زمان بدون شک جریمه این recaliibration و آماده خواهد شد برای سوار شدن 'امواج انرژی کیهانی است که همچنین ایجاد یک' استاد نور هماهنگی '
13. Once a year for about 50 days, the spacecraft turns back on for a checkup and recalibration.
[ترجمه ترگمان]یک سال به مدت حدود ۵۰ روز، سفینه فضایی برای معاینه و recalibration برمی گردد
[ترجمه گوگل]یک بار در سال برای حدود 50 روز، فضاپیمای خود را برای بازرسی و کالیبراسیون دوباره باز می گرداند
[ترجمه گوگل]یک بار در سال برای حدود 50 روز، فضاپیمای خود را برای بازرسی و کالیبراسیون دوباره باز می گرداند
14. The severe blow dealt to Russia by the West's financial crisis is prompting a recalibration of Russia's foreign policy.
[ترجمه ترگمان]ضربه شدید به روسیه توسط بحران مالی غرب بر سیاست خارجی روسیه تاکید دارد
[ترجمه گوگل]ضربه شدید به بحران مالی در غرب روسیه به روسیه منجر شد که کالبد شکافی سیاست خارجی روسیه را به بار آورد
[ترجمه گوگل]ضربه شدید به بحران مالی در غرب روسیه به روسیه منجر شد که کالبد شکافی سیاست خارجی روسیه را به بار آورد
پیشنهاد کاربران
خودتنظیمی
تنظیم مجدد، کالیبراسیون مجدد
کلمات دیگر: