1. It would be presuming on his generosity to ask him for money.
[ترجمه ترگمان]از سخاوت او به خاطر پول بود که از او تقاضای پول می کرد
[ترجمه گوگل]این امر به شکلی است که او را برای پول درخواست می کند
2. I felt it would be presuming on our personal relationship to keep asking her for help.
[ترجمه ترگمان]من احساس کردم که این بستگی به رابطه شخصی ما دارد تا از او تقاضای کمک کند
[ترجمه گوگل]من احساس می کردم این امر بر روابط شخصی ما فرض می شود تا از او بخواهید کمک کند
3. Market makers took fright, presuming some one knew something they did not, and the price tumbled 30 p. c.
[ترجمه ترگمان]سازندگان بازار وحشت کردند، به این فرض که کسی چیزی را می داند که آن ها انجام نداده اند، و قیمت آن ۳۰ p بالا رفت پ
[ترجمه گوگل]سازندگان بازار فریاد می زدند، فرض بر این بود که برخی می دانستند که آنها چیزی نداشتند و قیمت 30 پوند کاهش پیدا کرد ج
4. Presuming there are no last-minute stays, that will happen just after midnight.
[ترجمه ترگمان]اما بعد از نیمه شب، این اتفاق نخواهد افتاد
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که هیچ اقدامی در آخرین لحظه وجود ندارد که فقط بعد از نیمه شب اتفاق خواهد افتاد
5. Firstly - presuming you have a batch file to run Ability Plus - type in the batch filename.
[ترجمه ترگمان]ابتدا - فرض کنید که شما یک فایل دسته ای برای اجرای \"توانایی Plus\" دارید - تایپ در نام فایل گروه
[ترجمه گوگل]در مرحله اول - با فرض داشتن یک فایل دسته ای برای اجرای قابلیت Plus - نوع در نام فایل دسته ای
6. The inquiry says there are sufficient grounds for presuming criminal responsibility by the military government.
[ترجمه ترگمان]این پرسش حاکی از آن است که دلایل کافی برای این مسئولیت جنایی توسط دولت نظامی وجود دارد
[ترجمه گوگل]این تحقیق می گوید مبنای کافی برای پذیرفتن مسئولیت کیفری توسط دولت نظامی وجود دارد
7. But their choice soon became clear: presuming they want to sell the film in America, the " baddie " obviously has to be played by an upper-class Englishman.
[ترجمه ترگمان]اما انتخاب آن ها به زودی مشخص شد: فرض کردن این که آن ها می خواهند این فیلم را در آمریکا به فروش برسانند، \"baddie\" مشخصا باید توسط یک انگلیسی طبقه بالا بازی شود
[ترجمه گوگل]اما انتخاب خود به زودی روشن شد و فرض بر این است که آنها می خواهند این فیلم را در آمریکا بفروشند، بدیهی است که به وضوح باید توسط یک انگلیسی انگلیسی برتر بازی شود
8. Beauty is absolute, aesthetics is definitely nonfigurative ( presuming beauty exists ), and philosophy is also nonfigurative.
[ترجمه ترگمان]زیبایی مطلق است، زیبایی قطعا nonfigurative است (فرض کردن زیبایی وجود دارد)، و فلسفه نیز صادق است
[ترجمه گوگل]زیبایی مطلق است، زیبایی شناسی قطعا غیرقابل انکار است (فرضیه زیبایی وجود دارد)، و فلسفه نیز غیرقابل تشخیص است
9. But "we're presuming on the basis of what we found, if you have some kind of super-duper algorithm and you add our time series, its accuracy will go up, as well. "
[ترجمه ترگمان]اما \" ما فرض می کنیم که اگر یک الگوریتم سوپر - داشته باشید و سری های زمانی خود را اضافه کنید، دقت آن بالا خواهد رفت \"
[ترجمه گوگل]اما ما بر اساس آنچه که پیدا کردیم فرض می کنیم اگر شما یک نوع الگوریتم فوق العاده ای را داشته باشید و سری های زمانی خود را اضافه می کنید، دقت آن نیز بالا خواهد رفت '
10. Presuming the giant impact event, this explanation seems far more plausible than a lost star that is otherwise not in evidence.
[ترجمه ترگمان]با توجه به رویداد ضربه بزرگ، این توضیح محتمل تر از یک ستاره گم شده به نظر می رسد که در غیر این صورت به عنوان مدرک نباشد
[ترجمه گوگل]با توجه به رویداد تاثیر عظیم، این توضیح به نظر می رسد بسیار قابل اعتماد تر از ستاره گمشده است که در غیر این صورت شواهد ندارد
11. Chaste women are often proud and froward, as presuming upon the merit of their chastity.
[ترجمه ترگمان]زنان chaste اغلب مغرور و مغرور هستند، مثل این که شایستگی پاکدامنی خود را دارند
[ترجمه گوگل]زنان غافلگیر اغلب افتخار و غم انگیز هستند، به عنوان فرض بر شایستگی عفت خود
12. Now you are presuming what "all" people understand.
[ترجمه ترگمان]اکنون شما فرض می کنید که همه مردم چه چیزی را درک می کنند
[ترجمه گوگل]حالا شما فرض می کنید که همه مردم چه درک می کنند
13. Then, presuming we have not gone insane from the over-warm planet, we can decide what to do.
[ترجمه ترگمان]سپس، با فرض اینکه ما از سیاره بالای گرم دیوانه شده ایم، می توانیم تصمیم بگیریم که چه کار کنیم
[ترجمه گوگل]سپس، فرض بر این که ما از سیاره بیش از حد گرم گریخته ایم، می توانیم تصمیم بگیریم که چه کاری انجام دهیم
14. Insolent or audacious in address; coolly impudent or presuming.
[ترجمه ترگمان]گستاخ یا جسور به نظر می رسد، با خونسردی یا گستاخی
[ترجمه گوگل]ظلم و جسارت در آدرس؛ کثیف و بی حوصله