کلمه جو
صفحه اصلی

go with


(عامیانه) رابطه ی عشقی داشتن

انگلیسی به فارسی

پذیرفتن (پیشنهاد)


به هم آمدن، هماهنگ بودن


برو با


انگلیسی به انگلیسی

• match, harmonize with; spend time with, date

مترادف و متضاد

Choose or accept (a suggestion)


Correspond or fit well with


جملات نمونه

1. She was reluctant to go with him.
[ترجمه مهدی اسماعیلی] دلش نمیخواست باهاش باشه.
[ترجمه ترگمان]بی میل نبود با او برود
[ترجمه گوگل]او تمایلی به رفتن با او نداشت

2. In a moment of aberration, she agreed to go with him.
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه of، او موافقت نمود که همراه او برود
[ترجمه گوگل]در یک لحظه از انحراف، او موافقت کرد تا با او بماند

3. I'll go with you when I get through with this pile of papers.
[ترجمه ترگمان]وقتی کارم با این کاغذها تموم شد باه ات می ام
[ترجمه گوگل]من با شما با این شمع مقالات روبرو خواهم شد

4. I need a new pocketbook to go with these shoes.
[ترجمه رضوان] به کیف پولی نیاز دارم که به این کفش ها بیاید
[ترجمه ترگمان]به یک کیف پول جدید احتیاج دارم که با این کفش ها بروم
[ترجمه گوگل]من با یک پاکت نامه جدید به این کفش ها نیاز دارم

5. Whatever you go, go with all your heart.
[ترجمه ترگمان]هر کاری میخوای بکن، با همه قلبت برو
[ترجمه گوگل]هر آنچه که بروید، با تمام قلب خود بروید

6. He can't go with you; he has to study up tonight.
[ترجمه ترگمان]اون نمی تونه با تو بره؛ امشب باید درس بخونه
[ترجمه گوگل]او نمی تواند با شما بیاید او باید امشب مطالعه کند

7. He preferred to stay at home rather than go with us.
[ترجمه ترگمان]او ترجیح می داد در خانه بماند تا با ما بیاید
[ترجمه گوگل]او ترجیح داد تا در خانه باقی بماند تا با ما بیاید

8. She deliberately stayed behind after work to go with me.
[ترجمه ترگمان]اون عمدا بعد از کار کردن با من موند
[ترجمه گوگل]او عمدا پس از کار با من باقی ماند

9. I need a new pair of trousers to go with this jacket.
[ترجمه ترگمان]من به یه جفت شلوار جدید احتیاج دارم که با این ژاکت برم
[ترجمه گوگل]من نیاز به یک جفت جدید از شلوار برای رفتن با این ژاکت

10. I am too busy to go with you.
[ترجمه ترگمان]من خیلی سرم شلوغه که باه ات بیام
[ترجمه گوگل]من بیش از حد مشغول به رفتن با شما

11. You said I could go with you.
[ترجمه ترگمان]گفتی میتونم باه ات بیام
[ترجمه گوگل]شما گفتید می توانم با شما بمانم

12. You want a plain blouse to go with that skirt - nothing too elaborate.
[ترجمه ترگمان]تو یک بلوز ساده می خواهی که با آن دامن برویم - چیز زیادی استادانه نیست
[ترجمه گوگل]شما می خواهید یک پیراهن ساده با این دامن بروید - چیزی بیش از حد استادانه نیست

13. I wish I could go with you. --So do I.
[ترجمه ترگمان] کاش میتونستم باه ات بیام منم همینطور
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم می توانم با شما بمانم --منم همینطور

14. I would fain go with you.
[ترجمه ترگمان]من با شما خواهم رفت
[ترجمه گوگل]من با شما فرق دارم

پیشنهاد کاربران

هماهنگ با. ست شدن

( To choose, pick ( phrase

go with means to choose, pick for examples
I'll go with the red dress instead of the blue one

رابطه داشتن - مربوط بودن

مربوط شدن به

هماهنگ بودن

ست بودن، هماهنگ بودن

( اصطلاح ) :
معانی ذکر شده در دیکشنری ldoceonline

1 - شامل بودن، عضوی بودن
2 - مربوط و مرتبط بودن با چیزی
3 - رابطه عاشقانه داشتن با کسی
4 - رابطه جنسی داشتن با چیزی
5 - موافق ایده یا نقشه ی کسی بودن

https://www. ldoceonline. com/dictionary/go - with

1 - با دوست دختر قرار داشتن
2 - ست شدن، به هم آمدن ( لباس ، رنگ و. . . )
3 - هم نشینی کردن

جور/هماهنگ/ست
I must buy these high heels the GO WITH my purse
باید این کفشای پاشنه بلند رو بخرم با کیفم ست میشه ( سته: ) )


همراه شدن

● بخشی از چیزی بودن
● به همراه چیزی آمدن، به هم مربوط بودن
● رابطه عاشقانه با کسی داشتن، سکس داشتن با کسی ( در گذشته این معنی را میداد )
● همراهی کردن ( نظر و عقیده ای )

to choose, pick ( Phrase )

با ( فلان چیز ) حال می کنم ( فلان چیز را انتخاب می کنم )
You could spray the mosquito or burn it. I'd go with spraying
با اسپری حال میکنم ( با اسپری می روم ) ( اسپری را انتخاب میکنم )

ست شدن، به هم آمدن
🌟go ( well/poorly ) with something
رابطه عاشقانه داشتن با کسی
🌟go with somebody
🌟go out with somebody

همراهی کردن

to go together

انتخاب کردن چیزی مثلاً لباس قرمز رو می خوام چون از آبی خوشم نمیاد.

به هم اومدن.
مثال: اون شلوار آبی و مانتوی سرمه ای به هم میان

Go with someone
همراه کسی رفتن
?Can I go with you now


کلمات دیگر: