کلمه جو
صفحه اصلی

potion


معنی : خیسانده، جرعه، دارو یا زهر ابکی، شربت عشق
معانی دیگر : معجون، آشامه، آب دارو، آب زهر، شربت عشق دادن به

انگلیسی به فارسی

جرعه، دارو یا زهر ابکی، شربت عشق، شربت عشق دادن به


معجون، دارو یا زهر ابکی، جرعه، شربت عشق، خیسانده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a mixture for drinking, esp. one that is supposed to have medicinal, magical, or poisonous effects.

- The witch gave the princess a sleeping potion.
[ترجمه Alireza] جادوگر یک معجون خواب به شاهزاده داد
[ترجمه Clock Heart] ساحره به پرنسس یک معجون خواب آور داد
[ترجمه ترگمان] جادوگر به پرنسس یه معجون خواب آور داد
[ترجمه گوگل] جادوگر شاهزاده خانم یک معجون خواب بود

• drink or beverage with magical or healing powers; drug, medicinal preparation
a potion is a drink containing medicine, poison, or something that is supposed to have magic powers.

مترادف و متضاد

خیسانده (اسم)
infusion, tincture, elixir, potion, tinct

جرعه (اسم)
shot, sip, swig, quaff, gulp, potion, godown, potation

دارو یا زهر ابکی (اسم)
potion

شربت عشق (اسم)
potion

concoction prepared for mental or physical effect


Synonyms: aromatic, brew, cordial, cup, dose, draft, dram, draught, drink, elixir, libation, liquid, liquor, medicine, mixture, nip, philter, remedy, restorative, spirits, stimulant, tonic


جملات نمونه

1. a love potion
معجون عشق

2. Three drops of herbal potion placed on my tongue by my maternal grandmother saved my life.
[ترجمه ترگمان]سه قطره معجون گیاهی روی زبانم گذاشت که مادربزرگم زندگی منو نجات داد
[ترجمه گوگل]سه قطره ای از معجون گیاهی که مادر بزرگ من مادرش را بر روی من گذاشت، زندگی من را نجات داد

3. Whip it into a frothy, intoxicating potion.
[ترجمه ترگمان] اینو به معجون \"frothy\" مخلوط کن
[ترجمه گوگل]آن را به یک نوشیدنی معطر و مزه کننده بچشید

4. It wasn't exactly fun being pursued round the potion lab and shoved into jars.
[ترجمه ترگمان]این موضوع چندان جالب نبود که در آزمایشگاه معجون مورد تعقیب قرار گرفت و به درون کوزه ها پرتاب شد
[ترجمه گوگل]این دقیقا سرگرم کننده نیست که در اطراف آزمایشگاه معجزه دنبال شده و به شیشه ها زده شد

5. There is in these miniatures an arresting potion of cruelty.
[ترجمه ترگمان]در این miniatures نوعی معجون سنگدلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در این مینیاتوری یک معجون دستگیر کننده از ظلم و ستم وجود دارد

6. Without calling Josta a carbonated love potion, Pepsi provides a little explanation on the back of each can.
[ترجمه ترگمان]پپسی بدون تماس با یک معجون عشق carbonated، یک توضیح کوچک در مورد پشت هر کدام ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]بدون اینکه یوزتس یک معجون عشق گازی را فراخوانی کند، پپسی توضیح کمی در پشت هر می دهد

7. Last summer they made another potion; it looked as gloppy and smelled as awful as their earlier potions.
[ترجمه ترگمان]تابستان گذشته معجون دیگری درست کردند؛ مثل gloppy به نظر می رسید و در معجون earlier بوی بدی می دادند
[ترجمه گوگل]تابستان گذشته آنها یک معجون دیگر را ساختند؛ آن را به عنوان gloppy به نظر می رسید و به عنوان معجون های قدیمی تر آنها را افتضاح بود

8. Afterwards she fixed me a potion she promised would tone up my whole system.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن یک معجون درست کرد که قول داده بود تمام سیستم های من را پر کند
[ترجمه گوگل]پس از آن او یک معجون را که او وعده داده بود به من ثابت کرد تا تمام سیستم من را تکمیل کند

9. The magic potion was nothing more sinister than Hawaiian Tropic sun tan oil.
[ترجمه ترگمان]معجون جادو چیزی بیشتر از Tropic آفتاب هاوایی نبود
[ترجمه گوگل]معجون جادویی چیزی شگفت انگیزتر از نفت خام آفتاب آفتاب آفتاب آفتاب است

10. So it's a magic potion?
[ترجمه ترگمان]پس این معجون جادوست؟
[ترجمه گوگل]پس این معجون جادویی است؟

11. She combined kitchen liquids into a nauseous potion.
[ترجمه ترگمان]مایعات را به معجون تهوع آوری تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]او مایعات آشپزخانه را به یک معجون ناخوشایند ترکیب کرد

12. The famous aphrodisiac potion of Nostradamus! Want to try it with me?
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! میخوای با من امتحانش کنی؟
[ترجمه گوگل]نوشیدنی مشهور نستراداموس! می خواهید آن را با من امتحان کنید؟

13. They say a potion containing five raw herbs reduced sufferers' need for conventional medicines and improved the quality of life for those being treated for atopic eczema.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که یک معجون حاوی پنج گیاه خام، مبتلایان به داروهای متعارف را کاهش داده و کیفیت زندگی را برای آن هایی که برای atopic eczema پوستی درمان شده اند بهبود بخشیده است
[ترجمه گوگل]آنها می گویند یک معجون حاوی پنج گیاه خام باعث کاهش نیاز بیماران به داروهای معمول و بهبود کیفیت زندگی افرادی که تحت درمان با اگزمای آتوپیک قرار می گیرند

14. Polyjuice Potion to turn someone into Goyle is the khaki color of a booger( CS.
[ترجمه ترگمان]معجون مرکب پیچیده شده برای تبدیل کردن یه نفر به گو یل رنگ خاکی تو booger داره
[ترجمه گوگل]معجون Polyjuice برای تبدیل کردن کسی به گیلل، رنگ خاقی بوجر است (CS

a love potion

معجون عشق


پیشنهاد کاربران

دارویه خواب آور

نوشدارو - نوشیدنی که اثر معجزه آسا دارد

● اکسیر
● نوشدارو

دارو . زهر

جوشانده، دم نوش

a liquid with healing, magical, or poisonous properties
مایع ( نوشیدنی ) با خواص شفاءدهندگی - جادویی - سمی

mixture
elixir
drink
medicine
tonic



افسون

نوشیدنی خاص / جادویی / سمّی


کلمات دیگر: