کلمه جو
صفحه اصلی

masses

انگلیسی به فارسی

توده ها، توده، جرم، انبوه، حجم، توده مردم، مراسم عشاء ربانی، کپه، جمع، قسمت عمده، گروه، جمع اوری کردن


انگلیسی به انگلیسی

• ordinary people, hoi polloi

جملات نمونه

1. masses of fat round the kidneys
توده های چربی دور تا دور کلیه ها

2. ignoble masses
عوام الناس

3. land masses extruding into the sea
توده هایی از خشکی که در دریا جلو رفته است

4. the masses
آحاد مردم،توده های مردم،عوام الناس،توده ها،عامه

5. the disinherited masses who lived behind the iron curtain
توده های محروم(از حقوق) که در پشت پرده ی آهنین زندگی می کردند

6. the down-trodden masses of people could not protest
توده های مردم تو سری خورده نمی توانستند اعتراض بکنند.

7. then those compressed masses began radiating as stars
سپس آن توده های فشرده همچون ستارگان شروع به رخشیدن کردند.

8. to uplift the masses from poverty and ignorance
توده ها را از فقر و جهالت رهانیدن

9. the exploitation of the masses by the capitalists
استثمار توده ها توسط سرمایه داران

10. he was loved by the masses
توده ی مردم او را دوست می داشتند.

11. he was in favor with the masses
او محبوب توده ها بود.

12. he was thoroughly despised by the masses
توده ی مردم سخت از او بیزار بودند.

13. harbor drift had gathered into ugly, floating masses
رانه های بندرگاه به صورت توده های شناور زشتی در آمده بود.

14. give me your tired, your poor, your huddled masses yearning to breathe free
(مجسمه ی آزادی) به من بدهید وامانده های خود را،مسکینان خود را،توده های درهم کز کرده ی خود را که آرزوی تنفس در آزادی را دارند.

15. those who pander to the prejudices of the masses
آنان که تعصبات مردم عامی را دامن می زنند

16. Don't give me any more. I've eaten masses!
[ترجمه ترگمان]دیگر به من چیزی نگو من توده خوردم!
[ترجمه گوگل]بیشتر به من نده من توده ها را خوردم

17. It has masses of flowers each year.
[ترجمه ترگمان]هر سال انبوهی از گل ها را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]هر ساله توده های گل را دارد

18. Some of the bureaucrats befooled the masses.
[ترجمه ترگمان]برخی از مامورین دولتی در میان توده ها به هم تنه می زدند
[ترجمه گوگل]بعضی از بوروکرات ها توده ها را خسته کرده اند

19. There were masses of people in town today.
[ترجمه ترگمان] امروز یه عالمه آدم توی شهر بودن
[ترجمه گوگل]امروز توده های مردم در شهر وجود دارد

20. I got masses of cards on my birthday.
[ترجمه ترگمان] من تو جشن تولدم یه عالمه کارت بازی دارم
[ترجمه گوگل]تو روز تولد من توده های کارت داشتم

پیشنهاد کاربران

توده ی مردم

آحاد مردم، عوام ( الناس ) ، عامه

انبوه

توده

masses of cells توده سلولی


کلمات دیگر: