کلمه جو
صفحه اصلی

bearings

انگلیسی به فارسی

یاتاقان، جهت، بردباری، سلوک، طاقت، وضع، رفتار، زاد و ولد، زایش، متکا، نسبت


انگلیسی به انگلیسی

• orientation; understanding of position (especially in relation to fixed points)

جملات نمونه

1. the mountain climbers lost their bearings
کوهنوردان گم شدند (جهت یابی خود را از دست دادند).

2. the pilot reported the aircraft's bearings
خلبان موقعیت هواپیما را گزارش داد.

3. to get (or find) one's bearings
مکان خود را دقیقا تعیین کردن

4. there is no congruence between his dignified bearings and his silly writings
بین رفتار موقرانه و نوشته های احمقانه ی او هیچ تشابهی وجود ندارد.

5. after a week in the new job, parichehr gradually got her bearings
پریچهر یک هفته پس از شروع کردن به کار جدید کم کم به وضعیت آشنا شد.

6. To keep your bearings in a desert sandstorm is impossible.
[ترجمه ترگمان]برای نگه داشتن your در یک طوفان شن صحرایی غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]نگه داشتن یاطاقان خود را در یک ماسه سنگ بیابان غیر ممکن است

7. It takes a while to get your bearings when you start a new job.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک شغل جدید را شروع می کنید طول می کشد تا موقعیت خود را به دست آورید
[ترجمه گوگل]زمانیکه یک کار جدید را شروع می کنید، طول می کشد تا بلبرینگ خود را دریافت کنید

8. He checked his bearings on the map in the car.
[ترجمه ترگمان]روی نقشه، روی نقشه، on را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]او خود را بر روی نقشه در ماشین چک کرده است

9. The wheel bearings have worn over the years, which is what's causing the noise.
[ترجمه ترگمان]The در طول سال ها فرسوده شده اند و این چیزی است که باعث ایجاد سر و صدا می شود
[ترجمه گوگل]یاتاقان چرخ ها در طول سال ها پوشیده شده است، که باعث ایجاد نویز می شود

10. The gun traverses smoothly on its bearings.
[ترجمه ترگمان]اسلحه به نرمی روی its می گذارد
[ترجمه گوگل]این اسلحه هموار بر روی یاتاقانهای خود حرکت می کند

11. She lost her bearings in the thick forest.
[ترجمه ترگمان]او مسیرش را در جنگل انبوه از دست داده بود
[ترجمه گوگل]او خود را در جنگل ضخیم از دست داد

12. It has important bearings on the reliability of the Bible books.
[ترجمه ترگمان]این موضوع دارای زوایای مهمی بر قابلیت اطمینان کتاب های مقدس است
[ترجمه گوگل]این مهم است که قابل اطمینان بودن کتابهای کتاب مقدس است

13. She stopped for a moment to get her bearings.
[ترجمه ترگمان]برای لحظه ای ایستاد تا مسیرش را مشخص کند
[ترجمه گوگل]او برای لحظه ای متوقف شد تا بلبرینگ خود را بگیرد

14. The hub, bearings and rims of otherwise wooden wheels might be made of iron.
[ترجمه ترگمان]این مرکز، bearings و rims چرخ های چوبی دیگر ممکن است از آهن ساخته شوند
[ترجمه گوگل]هیدرولیک، یاطاقان � های چرخ دیگر چرخ های چوبی ممکن است از آهن ساخته شود

پیشنهاد کاربران

Lose your bearings
گیج شدن، منگ شدن


کلمات دیگر: