1. indulge in
تن پروری کردن،زیاده روی کردن،شور (کاری را) درآوردن،گزافکاری کردن
2. don't indulge your children too much
بچه های خود را خیلی لوس نکنید.
3. to indulge in idle conjectures
با حدس های بیهوده شورش را درآوردن
4. to indulge one's curiosity
حس کنجکاوی خود را ارضا کردن
5. i am going to indulge myself with a big meal tonight
امشب با خوردن شام حسابی شکمی از عزا درخواهم آورد.
6. Most of us were too busy to indulge in heavy lunchtime drinking.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ما در وقت صرف ناهار به خوردن ناهار مشغول بودیم
[ترجمه گوگل]بسیاری از ما بیش از حد مشغول بودند تا در نوشیدن نوشیدنی سنگین لذت ببرند
7. I never indulge children with plenty of pocket money.
[ترجمه آناهیتا] من هرگز بچه ها را با پول تو جیبی زیاد دادن لوس نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت بچه هام رو با پول جیبی پر نمی کنم
[ترجمه گوگل]من هرگز با بچه های زیادی پول جیبی را دوست ندارم
8. Only rarely will she indulge in a glass of wine.
[ترجمه ملیحه] او به ندرت در ( نوشیدن ) یک لیوان شراب زیاده روی می کند
[ترجمه ترگمان]فقط به ندرت در یک لیوان شراب حاضر می شود
[ترجمه گوگل]او به ندرت یک لیوان شراب را می بخشد
9. Unlike many other politicians, he refuses to indulge in cheap jibes at other people's expense.
[ترجمه ترگمان]برخلاف بسیاری از سیاستمداران دیگر، او حاضر به شرکت در jibes های ارزان با هزینه افراد دیگر نمی شود
[ترجمه گوگل]بر خلاف بسیاری از سیاستمداران دیگر، او مخالفت خود را با هزینه های دیگران از بین می برد
10. He returned to Britain so that he could indulge his passion for football.
[ترجمه ترگمان]او به بریتانیا بازگشت تا بتواند شور و اشتیاق خود را برای فوتبال ارضا کند
[ترجمه گوگل]او به بریتانیا بازگشت، به طوری که او می تواند علاقه اش به فوتبال را تحسین کند
11. There is no need to indulge in such heroics.
[ترجمه ترگمان]نیازی به این قهرمان بازی نیست
[ترجمه گوگل]نیازی به چنین قهرمانی نیست
12. For a special treat indulge yourself with one of these luxury flavours of ice cream.
[ترجمه ترگمان]برای یک رفتار خاص، خودتان را با یکی از این طعم های شیک بستنی شرکت دهید
[ترجمه گوگل]برای یک درمان ویژه با یکی از این طعم های لوکس از بستنی خودتان را سرگرم کنید
13. He would indulge her every dream.
[ترجمه ترگمان]هر رویایی را به او تحمیل می کرد
[ترجمه گوگل]او هر رویای خود را تحسین می کرد
14. I'm really going to indulge myself tonight with a bottle of champagne.
[ترجمه ترگمان]من واقعا قصد دارم امشب با یک بطری شامپاین بخورم
[ترجمه گوگل]امشب امشب با بطری شامپاین میرم