کلمه جو
صفحه اصلی

no man's land


زمین بی صاحب، زمین بلاصاحب و غیر مسکون، باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی زمین بلاصاحب و غیر مسکون

انگلیسی به فارسی

زمین بلاصاحب و غیر مسکون، باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی


زمین هیچکس نیست، زمین بلاصاحب و غیر مسکون


انگلیسی به انگلیسی

• abandoned property, forsaken area; nowhere

جملات نمونه

1. In more senses than one they belong to no man's land.
[ترجمه ترگمان]بیش از یک انسان به زمین انسان تعلق دارند
[ترجمه گوگل]در حواس بیشتر از یک نفر آنها به زمین هیچ کس تعلق دارند

2. He'The truth is,'re really in no man's land.
[ترجمه ترگمان]حقیقت اینه که، ما واقعا تو زمین هیچ مردی نیستیم
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که واقعا در سرزمین هیچکس نیست

3. Now it is a no man's land where there was once a great city.
[ترجمه ترگمان]اکنون سرزمینی است که زمانی یک شهر بزرگ وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این یک زمین بدون مرد است که یک بار یک شهر بزرگ وجود داشت

4. They pushed forward saps into No Man's Land.
[ترجمه ترگمان]آن ها به سمت جلو رانده می شوند تا وارد سرزمین هیچ مردی شوند
[ترجمه گوگل]آنها ساپها را به سمت سرزمین بدون انسان بردند

5. Their object was to create a no man's land in which nothing could live.
[ترجمه ترگمان]هدف آن ها این بود که سرزمینی را خلق کند که هیچ چیز نمی توانست زندگی کند
[ترجمه گوگل]هدف آنها ایجاد یک سرزمین بدون انسان است که در آن هیچ چیز نمی تواند زندگی کند

6. The tunnel get us into no man's land.
[ترجمه ترگمان]تونل ما را به زمین هیچ مردی هدایت نمی کند
[ترجمه گوگل]این تونل ما را به سرزمین هیچ مردی می برد

7. In 200 a middle-aged businessman named Harmesh Pooni fended off his creditors by locking himself inside No Man's Land Fort, a complex in the Solent straight near the Isle of Wight.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ سالگی یک تاجر میانسال به نام Harmesh Pooni با قفل کردن خود در درون قلعه زمینی هیچ کس یک مجموعه پیچیده در the که مستقیما نزدیک جزیره وایت است را دفع کرد
[ترجمه گوگل]در سال 200، یک تاجر متوسطه ای به نام هارمش پوینی، خود را با قفل شدن در قلمرو زمین نجوم، یک مجتمع در سولنت مستقر در جزیره وایت، فریب داد

8. British and German troops climbed out of the trenches to play soccer in no man's land.
[ترجمه ترگمان]سربازان انگلیسی و آلمانی از سنگرها بیرون رفتند تا در زمین هیچ مردی فوتبال بازی کنند
[ترجمه گوگل]سربازان انگلیسی و آلمان از نواحی صخره ای خارج شدند تا در زمین هیچ مردی بازی کنند

9. On the tenth floor, down the back stairs, it's a no man's land.
[ترجمه ترگمان]در طبقه دهم، پایین پله ها، زمین هیچ مردی نیست
[ترجمه گوگل]در طبقه دهم، در پایین پله ها، این زمین هیچ مردی نیست

10. The screenplay award went to Bosnia's Danis Tanovic for No Man's Land.
[ترجمه ترگمان]جایزه screenplay به \"بوسنی s\" (Bosnia Tanovic)برای سرزمین هیچ مردی رفت
[ترجمه گوگل]جایزه فیلمنامه به دانسون تانوویچ بوسنی برای زمین بدون انسان رفت

11. Theatre programmes featured a wide variety of works by local creative forces such as No Man's Land, Theatre du Pif, the Exploration Theatre and the Chung Ying Theatre Company.
[ترجمه ترگمان]برنامه های تئاتر انواع وسیعی از آثار از سوی نیروهای خلاق محلی مانند زمین، تئاتر دو Pif، تئاتر اکتشاف و شرکت تئاتر Chung را نمایش دادند
[ترجمه گوگل]برنامه های تئاتر شامل آثار گسترده ای از سوی نیروهای خلاق محلی مانند زمین بدون من، تئاتر دوف، تئاتر اکتشافی و شرکت تئاتر چانگ یینگ بود

پیشنهاد کاربران

کنایه از :
کاری بسیار دشوار که کسی از پس انجام آن برنمی آید/
کاری بسیار سخت، نامشخص و به نظر غیرممکن /
ناحیه ای که به کسی تعلق ندارد و نمی توان هیچ گونه اظهارنظری کرد که متعلق به کیست

to be in no - man's - land :
در وضعیتی نامعلوم بودن
پادرهوا بودن


ناکجاآباد

به نقل از هزاره:
1. زمین موات
2. فاصله ی بین دو لشکر متخاصم
3. منطقه ی بی طرف
4. ( مجازی ) گم آباد

بی صاحب


کلمات دیگر: