کاملا در توافق بودن، هم عقیده بودن
see eye to eye
کاملا در توافق بودن، هم عقیده بودن
انگلیسی به فارسی
توافق داشتن بر روی یک موضوع با شخصی دیگر
چشم به چشم نگاه کن
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to exactly agree.
• مترادف: agree, concur
• متضاد: clash
• مترادف: agree, concur
• متضاد: clash
• agree, be of the same opinion
مترادف و متضاد
To agree with someone else on a subject.
Synonyms: come to an understanding, make an arrangement, agree, coincide, concur
Antonyms: differ, disagree
جملات نمونه
1. I don't see eye to eye with my wife.
[ترجمه سمیه] با همسرم هم عقیده نیستم، با همسرم موافق نیستم
[ترجمه ترگمان]من چشم در چشم زنم نمی بینم[ترجمه گوگل]با همسرم چشمم به چشم نمی بینم
2. I don't always see eye to eye with my father.
[ترجمه زهرا خاتمی] من و پدرم خیلی باهم تفاهم نداریم هم نظر نیستیم
[ترجمه ترگمان]من همیشه چشم در چشم پدرم نمی بینم[ترجمه گوگل]من همیشه با پدرم چشم نمی بینم
3. We don't see eye to eye on business issues.
[ترجمه نیلوفر] مادرمورد مسائل تجاری هم عقیده نیستیم
[ترجمه ترگمان]ما چشم در مورد مسائل تجاری نمی بینیم[ترجمه گوگل]ما در مورد مسائل تجاری چشم به چشم نمی بینیم
4. My sisters don't see eye to eye with me about the arrangements.
[ترجمه ترگمان]خواهرهای من در این مورد با من هم عقیده نیستند
[ترجمه گوگل]خواهران من چشم به چشم با من در مورد ترتیبات نیست
[ترجمه گوگل]خواهران من چشم به چشم با من در مورد ترتیبات نیست
5. We didn't exactly see eye to eye.
[ترجمه ترگمان]ما چشم در چشم هم ندیدیم
[ترجمه گوگل]ما دقیقا نمی بینیم چشم به چشم
[ترجمه گوگل]ما دقیقا نمی بینیم چشم به چشم
6. We'd never see eye to eye - remember how affronted I was by Gerald Scaife's stuff?
[ترجمه ترگمان]هرگز چشم به چشم ندیده بودیم - به یاد داشته باشیم که چقدر از وسایل جرالد دلخور بودم؟
[ترجمه گوگل]ما هرگز چشم را به چشم نمی بینیم - به یاد داشته باشید که چگونه با جرالد Scaife چیزهای مورد علاقه من؟
[ترجمه گوگل]ما هرگز چشم را به چشم نمی بینیم - به یاد داشته باشید که چگونه با جرالد Scaife چیزهای مورد علاقه من؟
7. But then those two don't see eye to eye about anything these days.
[ترجمه ترگمان]اما در این روزها، این دو نفر چشم در چشم هم نیستند
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، این دو در این روز چشم به چشم نمی بینند
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، این دو در این روز چشم به چشم نمی بینند
8. My wife and I could never see eye to eye on the business of living.
[ترجمه ترگمان]من و زنم هیچ وقت نمی تونیم چشم به این کار داشته باشیم
[ترجمه گوگل]همسر من و من هرگز نمی توانستیم به چشم انداز زندگی کسب و کار نگاه کنیم
[ترجمه گوگل]همسر من و من هرگز نمی توانستیم به چشم انداز زندگی کسب و کار نگاه کنیم
9. I don't see eye to eye with Tod on all issues.
[ترجمه ترگمان]من چشم به چشم هام نگاه نمی کنم
[ترجمه گوگل]من با چشم پوشی از Tod در تمام مسائل نمی بینم
[ترجمه گوگل]من با چشم پوشی از Tod در تمام مسائل نمی بینم
10. Lifland and his wife don't always see eye to eye.
[ترجمه ترگمان]زن و همسرش همیشه چشم به چشم نمیان
[ترجمه گوگل]لیفلند و همسرش همیشه چشم به چشم نمی بینند
[ترجمه گوگل]لیفلند و همسرش همیشه چشم به چشم نمی بینند
11. I don't see eye to eye with him.
[ترجمه ترگمان]من چشم در چشم او نمی بینم
[ترجمه گوگل]من با چشم او را نمی بینم
[ترجمه گوگل]من با چشم او را نمی بینم
12. The managers of the teams do not see eye to eye and fisticuffs almost broke out on the touchline during Everton's visit to the Eastlands last season.
[ترجمه ترگمان]مدیران این تیم ها در حین دیدار اورتون در Eastlands در فصل گذشته، چشم به چشم و مشت زدن ندیده اند
[ترجمه گوگل]مدیران تیم چشم چشم به چشم نمی بینند و جادوگرها در طول فصل اورتون در جلسه ی اورتونز در فصل گذشته تقریبا در لبه ی دروازه قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]مدیران تیم چشم چشم به چشم نمی بینند و جادوگرها در طول فصل اورتون در جلسه ی اورتونز در فصل گذشته تقریبا در لبه ی دروازه قرار گرفته اند
13. It is a mere coincidence that they see eye to eye on this point.
[ترجمه ترگمان]این تصادفی است که آن ها چشم در این نقطه می بینند
[ترجمه گوگل]این یک تصادف ساده است که آنها در این نقطه چشم به چشم می بینند
[ترجمه گوگل]این یک تصادف ساده است که آنها در این نقطه چشم به چشم می بینند
14. We usually see eye to eye on the things that really matter.
[ترجمه ترگمان]ما معمولا در مورد چیزهایی که واقعا مهم هستند چشم به چشم می بینیم
[ترجمه گوگل]ما معمولا به چیزهایی که واقعا اهمیت می دهند توجه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما معمولا به چیزهایی که واقعا اهمیت می دهند توجه می کنیم
We see eye to eye on how to progress the matter further.
ما در چگونگی پیشبرد فراتر موضوع توافق داریم.
My sisters don't see eye to eye with me about the arrangements.
خواهرهایم در مورد این بحث با من توافق ندارند.
We don’t see eye to eye on business issues.
ما بر روی مشکلات کسبوکار با هم توافق نداریم.
پیشنهاد کاربران
هم عقیده بودن
هم رای بودن - موافق بودن با همدیگر - هم عقیده بودن دو نفر
We don’t see eye to eye on business issues
We don’t see eye to eye on business issues
تفاهم داشتن
موافق بودن با کسی.
موافق بودن، تفاهم داشتن
تفاهم داشتن، همفکر بودن
موافق بودن با یکدیگر
اتفاق نظر داشتن
معنی مخالف هم نظر بودن را هم میده.
کلمات دیگر: