1. I'll have to draw on my savings.
[ترجمه ediya] من باید از پس اندازم استفاده کنم.
[ترجمه ترگمان]باید حساب پس اندازم
[ترجمه گوگل]من باید پس انداز کنم
2. She has 20 years' teaching experience to draw on.
[ترجمه هرمزی] او 20 سال سابقه تدریس دارد که از آن استفاده کند.
[ترجمه ترگمان]او ۲۰ سال دارد که به تجربه خود ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]او دارای 20 سال تجربه تدریس برای ترسیم است
3. They don't want to draw on the fund unless they have to.
[ترجمه هرمزی] آنها نمیخواهند از این پول استفاده کند مگر آن که ناچار شوند.
[ترجمه ترگمان]اونا نمی خوان سرمایه گذاری کنن، مگر اینکه مجبور باشن
[ترجمه گوگل]آنها نمی خواهند در صندوق جمع شوند، مگر اینکه آنها مجبور باشند
4. We need to draw on the professional expertise of a large number of teachers.
[ترجمه ترگمان]ما باید تخصص حرفه ای تعداد زیادی از معلمان را جذب کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از تخصص حرفه ای تعداد زیادی از معلمان استفاده کنیم
5. I had to draw on my savings to pay for the repairs.
[ترجمه ebrahim995] من مجبور بودم که از پس اندازم برای تعمیرات استفاده کنم.
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم از پس اندازم خرج کنم تا پول تعمیرات رو بدم
[ترجمه گوگل]من مجبور بودم پس انداز کنم تا برای تعمیرات پرداخت کنم
6. He had to draw on reserves of strength just to finish the race.
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود برای تمام کردن مسابقه از قوای ذخیره استفاده کند
[ترجمه گوگل]او مجبور شد فقط برای پایان دادن به مسابقه از ذخایر قدرت استفاده کند
7. We shall have to draw on our savings if we buy a house.
[ترجمه ترگمان]اگر خانه بخریم، باید روی savings حساب کنیم
[ترجمه گوگل]اگر یک خانه خریداری کنیم، ما باید پس انداز کنیم
8. The assignment asked us to draw on our experiences while we were in England.
[ترجمه ترگمان]این ماموریت از ما خواست تا زمانی که در انگلستان بودیم از تجربیات خود استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]این تخصیص از ما خواسته بود که در زمان ما در انگلستان تجربیات ما را جلب کند
9. Everyone had two sheets of paper to draw on.
[ترجمه ترگمان]هر کسی دو برگ کاغذ داشت که می بایست روی آن نقاشی کند
[ترجمه گوگل]هر کس دو ورقه کاغذ داشت تا بتواند قرعه کشی کند
10. I shall have to draw on my savings.
[ترجمه ترگمان]پس باید حساب پس اندازم
[ترجمه گوگل]من مجبور خواهم بود که پس انداز کنم
11. She had a wealth of experience to draw on.
[ترجمه ترگمان]او سرشار از تجربه و تجربه بود
[ترجمه گوگل]او تا به حال تجربه فراوانی برای رسیدن به آن داشته است
12. She was able to draw on her immense inner strength.
[ترجمه ترگمان]قدرت درونی خویش را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]او توانست بر نیروی بی حد و مرز او برتری دهد
13. I shall have to draw on my money.
[ترجمه ترگمان]باید به پول خودم عمل کنم
[ترجمه گوگل]من باید پولم را قرعه کشی کنم
14. Maltravers took a long draw on his cigarette.
[ترجمه ترگمان]به بیت سیگارش را دراز کرد و سیگار کشید
[ترجمه گوگل]مالترورز یک قرعه کشی طولانی بر روی سیگار خود داشت