کلمه جو
صفحه اصلی

ups and downs


پستی و بلندی، فراز و نشیب، نشیب وفراز زندگی، صعود و افول اقبال

انگلیسی به فارسی

نشیب وفراز زندگی، صعود و افول اقبال


انگلیسی به انگلیسی

• highs and lows, happy moments and sad moments

مترادف و متضاد

highs and lows


Synonyms: ebb and flow, good and bad times, peaks and valleys, systole and diastole, wax and wane


جملات نمونه

1. Life is a roller coaster, you have your ups and downs unless you fall off.
[ترجمه هنگامه] زندگی مثل یک ترن میمونه ، فراز و نشیبهای خودشو داره مگر اینکه سقوط کنی
[ترجمه ترگمان]زندگی یک ترن هوایی است، مگر اینکه تو سقوط کنی
[ترجمه گوگل]زندگی یک غواصی است، شما تا زمانی که سقوط کرده اید، شما از صعود و سقوط خود رنج می برید

2. Like most married couples we've had our ups and downs, but life's like that.
[ترجمه ترگمان]مثل بیشتر زوج ها ما بالا و پایین زندگی می کنیم، اما زندگی مثل این میمونه
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از زوج های متاهل ما در حال افزایش و فراز ما بود، اما زندگی مثل آن است

3. He stuck by her through all life's ups and downs.
[ترجمه ترگمان]او در سراسر زندگی و ups زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او از طریق تمام یو پی اس و فراز و نشیب های زندگی خود به او چسبیده است

4. We have our ups and downs like all couples.
[ترجمه ترگمان]فراز و نشیب های زندگی ما مثل همه زوج ها است
[ترجمه گوگل]ما مثل همه زوج ها داریم و می رویم

5. Every relationship has a lot of ups and downs.
[ترجمه ترگمان]هر رابطه ای فراز و نشیب های بسیاری دارد
[ترجمه گوگل]هر روابطی دارای بسیاری از وقایع و فراز و نشیب ها است

6. We are bound to see some ups and downs along the road to recovery.
[ترجمه ترگمان]ما در امتداد جاده ای که به بهبودی منتهی می شود، شاهد فراز و نشیب های بسیاری هستیم
[ترجمه گوگل]ما ملزم به دیدن برخی از پیشرفت ها و فرازها در امتداد جاده به بهبود است

7. Every business has its ups and downs.
[ترجمه ترگمان]هر کسب وکار فراز و نشیب های خود را دارد
[ترجمه گوگل]هر کسب و کار دارای دامنه و سقوط است

8. The organisation has had its ups and downs.
[ترجمه ترگمان]این سازمان فراز و نشیب های خود را داشته است
[ترجمه گوگل]این سازمان دامن زد و رفت

9. And he has done so despite the ups and downs of his political career and his flirting with ministerial office.
[ترجمه ترگمان]و علی رغم فراز و نشیب های زندگی سیاسی و flirting با دفتر وزارتی، او این کار را انجام داده است
[ترجمه گوگل]او این کار را انجام داده است، به رغم رشد و شکوفایی حرفه سیاسی او و فریب دادن او با دفتر وزیر

10. The sudden ups and downs of the stock market have left analysts perplexed.
[ترجمه ترگمان]فراز و نشیب های بازار سهام، تحلیلگران را بهت زده کرده است
[ترجمه گوگل]ناگهان یورش و فراز و نشیب بازار سهام تحلیلگران را ناراحت کرده است

11. We had a lot of ups and downs in our marriage.
[ترجمه ترگمان] ما تو ازدواج ما یه عالمه بالا و پایین داشتیم
[ترجمه گوگل]ما در ازدواجمان خیلی زود و ناپایدار بودیم

12. He describes in conversational style the ups and downs of his long career.
[ترجمه ترگمان]او در سبک محاوره ای، فراز و نشیب های زندگی طولانی خود را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]او در سبک مکالمه، پیشرفت و فراز و نشیبی از کار طولانی خود را توصیف می کند

13. Sometimes it is hard to believe how many ups and downs such a flat-looking place can have.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات به سختی می توان باور کرد که فراز و نشیب های بسیاری از این مکان مسطح می تواند داشته باشد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات دشوار است که باور داشته باشیم که چگونه بسیاری از یو پی اس ها و سقوط های چنین مکان یابی مسطح ممکن است داشته باشند

14. Eachuinn Odhar had his ups and downs, but more downs than ups.
[ترجمه ترگمان]ups Odhar فراز و نشیب های بسیاری داشت، اما فراز و نشیب های بسیاری داشت
[ترجمه گوگل]Everyuinn Odhar تا به حال شک و تردید خود را، اما بیشتر فراز از پیشرفت

15. After some ups and downs, young Mr Davison has landed on his feet.
[ترجمه ترگمان]بعد از فراز و نشیب های بسیاری، آقای Davison جوان روی پاهایش فرود آمده است
[ترجمه گوگل]آقای داوینوس جوان پس از برخاستن و فراز و نشیب، به پای او رفته است

پیشنهاد کاربران

فرار و نشیب، فراز و فرود، بالا و پایین زندگی، سختی ها و خوشی ها در زندگی، پستی و بلندی

زمان ها خوب و بد

بالاوپایین فرازونشیب ( کنایه ازسختی های زندگی )

بالا پایین ( زندگی ) ، پستی بلندی ( مشکلات زندگی )

A mixture of good and bad things in life or a relationship

روزگارست آن که گه عزت دهد گه خوار دارد
چرخ بازیگر ازین بازیچه ها بسیار دارد
قائم مقام فراهانی


کلمات دیگر: