بسیار، خیلی، به مقدار زیاد، به مقدار قابل ملاحظه، با دست (نه با ماشین و غیره)
by hand
بسیار، خیلی، به مقدار زیاد، به مقدار قابل ملاحظه، با دست (نه با ماشین و غیره)
انگلیسی به فارسی
با دست
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: with the use of your hands, or by human effort without the help of any machines.
- They make all their clothes by hand.
[ترجمه ترگمان] همه لباس های خود را با دست می سازند
[ترجمه گوگل] همه لباس های خود را با دست انجام می دهند
[ترجمه گوگل] همه لباس های خود را با دست انجام می دهند
• manually, by using the hand
جملات نمونه
1. This toy was made by hand.
[ترجمه ترگمان]این اسباب بازی توسط دست ساخته شد
[ترجمه گوگل]این اسباب بازی با دست ساخته شد
[ترجمه گوگل]این اسباب بازی با دست ساخته شد
2. The screws can be undone by hand.
[ترجمه ترگمان]پیچ ها میتونه با دست نابود بشه
[ترجمه گوگل]پیچ را می توان با دست لغو کرد
[ترجمه گوگل]پیچ را می توان با دست لغو کرد
3. All their toys are made by hand.
[ترجمه ترگمان]همه اسباب بازی ها با دست ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]تمام اسباب بازی های آنها با دست ساخته می شود
[ترجمه گوگل]تمام اسباب بازی های آنها با دست ساخته می شود
4. The suit was sewn up along the seams by hand.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوارش را با دست دوخته بود
[ترجمه گوگل]این کت و شلوار به همراه درزها با دست به کار رفته بود
[ترجمه گوگل]این کت و شلوار به همراه درزها با دست به کار رفته بود
5. The package had been delivered by hand.
[ترجمه ترگمان]بسته به دستش رسیده بود
[ترجمه گوگل]بسته با دست تحویل داده شد
[ترجمه گوگل]بسته با دست تحویل داده شد
6. You can pump up the tyres by hand or with this special machine.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید لاستیک ها را با دست و یا با این دستگاه مخصوص پمپ کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید لاستیک را با دست یا با استفاده از این ماشین مخصوص پمپ کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید لاستیک را با دست یا با استفاده از این ماشین مخصوص پمپ کنید
7. Her wedding dress was stitched by hand.
[ترجمه ترگمان]لباس عروسی او به دست دوخته شده بود
[ترجمه گوگل]لباس عروسی او با دست دوخته شد
[ترجمه گوگل]لباس عروسی او با دست دوخته شد
8. He wrote out the list laboriously by hand.
[ترجمه ترگمان]فهرست را با زحمت از روی کاغذ نوشت
[ترجمه گوگل]او این فهرست را به صورت دستی نوشت
[ترجمه گوگل]او این فهرست را به صورت دستی نوشت
9. He brought up the child by hand.
[ترجمه ترگمان]بچه را با دست بزرگ کرد
[ترجمه گوگل]او کودک را با دست به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]او کودک را با دست به ارمغان آورد
10. Being short of sickles, they are reaping by hand.
[ترجمه ترگمان]چون of هستند، دست به دست هم می دهند
[ترجمه گوگل]در حال کوتاه شدن از مرغان، آنها از دست دادن به دست
[ترجمه گوگل]در حال کوتاه شدن از مرغان، آنها از دست دادن به دست
11. She addressed them by hand in her beautiful italic script.
[ترجمه ترگمان]او آن ها را با دست زیبا و تند خود مخاطب قرار داد
[ترجمه گوگل]او با دست در اسکریپت ایتالیایی زیبا آن را خطاب کرد
[ترجمه گوگل]او با دست در اسکریپت ایتالیایی زیبا آن را خطاب کرد
12. You'll need to feed the paper in by hand.
[ترجمه ترگمان]باید با دست به کاغذ غذا بدی
[ترجمه گوگل]شما باید کاغذ را در دست بگیرید
[ترجمه گوگل]شما باید کاغذ را در دست بگیرید
13. The note was delivered by hand.
[ترجمه ترگمان]این یادداشت با دست تحویل داده شد
[ترجمه گوگل]یادداشت با دست تحویل داده شد
[ترجمه گوگل]یادداشت با دست تحویل داده شد
14. In those days books had to be set by hand.
[ترجمه ترگمان]در آن روزها کتاب می بایست با دست تنظیم می شد
[ترجمه گوگل]در آن روز کتاب ها بایستی توسط دست تنظیم شود
[ترجمه گوگل]در آن روز کتاب ها بایستی توسط دست تنظیم شود
15. Instead of writing her shorthand by hand, she could use a machine.
[ترجمه ترگمان]به جای نوشتن کوتاه نویسی از دست، می توانست از یک ماشین استفاده کند
[ترجمه گوگل]به جای نوشتن مقاله کوتاه با دست، می تواند از یک ماشین استفاده کند
[ترجمه گوگل]به جای نوشتن مقاله کوتاه با دست، می تواند از یک ماشین استفاده کند
پیشنهاد کاربران
به نقل از هزاره:
1. با دست، دستی
2. به دستِ کسی
1. با دست، دستی
2. به دستِ کسی
کلمات دیگر: