کلمه جو
صفحه اصلی

trouser

انگلیسی به فارسی

شلوار


انگلیسی به انگلیسی

• pant leg

جملات نمونه

1. bags at trouser knees
زانو انداختن شلوار

2. The trouser legs are slightly tapered.
[ترجمه ترگمان]پاچه شلوارم کمی باریک شده
[ترجمه گوگل]پایه های شلوار کمی سفت می شوند

3. I'll keep the trouser patch in place with pins while I sew it on.
[ترجمه ترگمان]تا آن را بدوزم، با سنجاق سر جایم میخکوب خواهم شد
[ترجمه گوگل]در حالی که من آن را دوختم، پچ را به جای پین نگه میدارم

4. She was wearing a black trouser suit.
[ترجمه ترگمان]کت شلوار مشکی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او کت و شلوار شلوار سیاه پوشیده بود

5. He rolled up his trouser legs and waded out into the stream.
[ترجمه ترگمان]پاهایش را لوله کرد و به آب رفت
[ترجمه گوگل]او پاهای شلوار خود را رانده و به جریان رفته است

6. Peeling back his trouser leg, he showed the doctor the wound.
[ترجمه ترگمان]پای شلوارش را پس زد و زخم را به دکتر نشان داد
[ترجمه گوگل]دکتر زخم را به پزشک نشان داد

7. The tickets are in my trouser pocket.
[ترجمه ترگمان]بلیت ها در جیب شلوار من هستند
[ترجمه گوگل]بلیط ها در جیب شلوار من هستند

8. The keys are in my trouser pocket.
[ترجمه ترگمان]کلیدها در جیب شلوارم هستند
[ترجمه گوگل]کلیدها در جیب شلوار من هستند

9. He rolled up his trouser legs and waded into the water.
[ترجمه ترگمان]پاهایش را لوله کرد و آب را آب کرد
[ترجمه گوگل]او پاهای شلوار خود را رانده و در آب فرو ریخت

10. He tucked his trouser bottoms into his socks.
[ترجمه ترگمان]شلوار پاچه شلوارش را در جوراب های خود فرو برد
[ترجمه گوگل]او پایهای شلوارهایش را به جورابش وصل کرد

11. He rolled up his trouser legs.
[ترجمه ترگمان]پاهایش را لوله کرد
[ترجمه گوگل]او پاهای شلوار خود را رول کرد

12. She's bought a very smart trouser suit for her job interviews.
[ترجمه ترگمان]برای مصاحبه شغلی او شلوار بسیار شیک خریده بود
[ترجمه گوگل]او یک کت و شلوار بسیار هوشمند برای مصاحبه شغلی اش خریداری کرده است

13. Sister Casualty off duty invariably wore a trouser suit, white shirt, and silk cravat in assorted colours.
[ترجمه ترگمان]خواهر Casualty همیشه کت شلوار، پیراهن سفید و کراوات ابریشمی به رنگ های مختلف می پوشید
[ترجمه گوگل]گناه کارمند خواهرانه همیشه لباس های شلوار، پیراهن سفید و طلای ابریشمی را در رنگ های مختلف پوشید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. Johnny fished in his trouser pocket for a somewhat battered packet of cigarettes and a slim gold lighter.
[ترجمه ترگمان]جانی جیب شلوارش را چند بسته سیگار و یک فندک طلایی نازک درآورد
[ترجمه گوگل]جانی در جیب شلوار خود را برای بسته بندی تا حدودی ضعیف از سیگار و یک فندک طلای سبز شکار کرد

پیشنهاد کاربران

شلوار
Pant=

used to describe part of a pair of trousers or a set of clothes that includes trousers. O

of relating to a male dramatic role played by a woman. M

to get a large amount of money – used to show disapproval

اگر فعل باشه یعنی: پول زیادی به دست آوردن، اگر اسم باشه آخرش اس میگیره و معنی شلوار میده


کلمات دیگر: