1. bakhtiary tribe
ایل بختیاری
2. the tribe of court poets
دار و دسته ی شعرای درباری
3. the tribe together with its allies could field a large army
آن قبیله به اتفاق متحدانش می توانست قشون بزرگی را به رزمگاه بیاورد.
4. this tribe maintains its native customs with ceremonial dances
این قبیله از راه رقص های مذهبی رسوم محلی خود را حفظ می کند.
5. a savage tribe
یک قبیله بدوی
6. a wild tribe
یک قبیله ی بدوی
7. members of the tribe
افراد قبیله
8. most of the tribe members either died or expatriated
بیشتر افراد قبیله یا مردند یا جلای وطن کردند.
9. the insular circumstances of that tribe
موقعیت دور افتاده ی آن قبیله
10. a code of morals to which all tribe members subscribe
یک دسته اصول اخلاقی که همه ی افراد قبیله به آن پای بندند
11. the relation of the members of a tribe
پیوستگی اعضای قبیله
12. they are duty-bound to help their fellow tribe members
آنان موظف اند که به هم قبیله های خود کمک کنند.
13. the arrival of settlers accelerated the extinction of that native tribe
ورود کوچ نشینان انقراض آن قبیله ی بومی را تسریع کرد.
14. He had a sudden outburst against the whole tribe of actors.
[ترجمه ترگمان]او ناگهان بر علیه تمام افراد بازیگران خشمگین شد
[ترجمه گوگل]او به طور ناگهانی در برابر تمام قبیله بازیگران حضور داشت
15. The ultimate fate of the tribe was even sadder.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت نهایی قبیله حتی غمگین تر از آن بود
[ترجمه گوگل]سرنوشت نهایی قبیله حتی غمگین بود
16. I hate the whole tribe of politicians.
[ترجمه ترگمان] من از همه tribe متنفرم
[ترجمه گوگل]من از تمام قبیله سیاستمداران نفرت دارم
17. Many a tribe and ruling house has survived by intermarrying with its rivals,(Sentence dictionary) rather than waging war on them.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد قبیله و خاندان حاکم با intermarrying با رقبایش، (فرهنگ لغت نامه)به جای شروع جنگ با آن ها جان سالم به در برده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از قبیله و خانه حاکم به جای جنگیدن با آنها با همکاری با رقبای خود (فرهنگ لغت حکم) جان سالم به در بردند
18. Alcohol is taboo in this tribe.
[ترجمه ترگمان]الکل در این قبیله حرام است
[ترجمه گوگل]الکل در این قبیله تابو است
19. The whole tribe seem to have disappeared off the face of the earth.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد تمام قبیله از روی زمین ناپدید شده اند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تمام قبیله از چهره زمین ناپدید شده است
20. The village tribe is friendly and they share their water supply with you.
[ترجمه ترگمان]قبیله روستا دوستانه است و تامین آب خود را با شما به اشتراک می گذارند
[ترجمه گوگل]قبیله روستا دوستانه است و آب خود را با شما به اشتراک می گذارند