اصطلاح ) قادر به کنترل خود نبودن از انجام
( چیزی )
I couldn't help but laugh
نتونستم جلوی خنده ام را بگیرم!
این اصطلاح و اصطلاح can't help something مترادف بوده ولی " can't help but" مربوط به گویش های محلی بوده و البته بیشتر رایج است.
I can't help laughing = I can't help but laughing
( چیزی )
I couldn't help but laugh
نتونستم جلوی خنده ام را بگیرم!
این اصطلاح و اصطلاح can't help something مترادف بوده ولی " can't help but" مربوط به گویش های محلی بوده و البته بیشتر رایج است.
I can't help laughing = I can't help but laughing