حداکثر
maximally
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• in maximal way, of maximum size
جملات نمونه
1. These few basic rules can make your group maximally helpful:-Meet regularly at a mutually acceptable time and place.
[ترجمه ترگمان]این چند قانون اساسی می تواند باعث شود که گروه شما به طور متوسط مفید باشد: - به طور منظم در زمان و مکان مورد قبول متقابل یکدیگر را ملاقات کنید
[ترجمه گوگل]این چند قاعده اساسی می تواند گروه شما را به حداکثر برساند: - به طور مرتب در زمان و مکان قابل قبول مؤثر باشید
[ترجمه گوگل]این چند قاعده اساسی می تواند گروه شما را به حداکثر برساند: - به طور مرتب در زمان و مکان قابل قبول مؤثر باشید
2. Epenthesis strategy follows "preserving maximally" principle, and inserted vowel types reflect human beings' perceptual ability.
[ترجمه ترگمان]استراتژی Epenthesis، پیروی از اصل \"حفظ حداکثر\" را دنبال می کند، و انواع مصوت، توانایی ادراکی بشر را منعکس می کنند
[ترجمه گوگل]استراتژی Epenthesis اصل اصل حفظ حداکثر را دنبال می کند و انواع حروف صدادار نشان دهنده توانایی ادراکی افراد است
[ترجمه گوگل]استراتژی Epenthesis اصل اصل حفظ حداکثر را دنبال می کند و انواع حروف صدادار نشان دهنده توانایی ادراکی افراد است
3. Each of the lines contains one word of maximally 50 of the English alphabet.
[ترجمه ترگمان]هر یک از این خطوط شامل یک کلمه تا حداکثر ۵۰ الفبای انگلیسی است
[ترجمه گوگل]هر یک از خطوط شامل یک کلمه حداکثر 50 الفبای انگلیسی است
[ترجمه گوگل]هر یک از خطوط شامل یک کلمه حداکثر 50 الفبای انگلیسی است
4. The theory of creative education maximally the development of innovation in chemistry course.
[ترجمه ترگمان]نظریه آموزش خلاق برای توسعه نوآوری در مسیر شیمی
[ترجمه گوگل]نظریه آموزش خلاق حداکثر توسعه نوآوری در دوره شیمی است
[ترجمه گوگل]نظریه آموزش خلاق حداکثر توسعه نوآوری در دوره شیمی است
5. Is the Concept of a Maximally Great Being Coherent?
[ترجمه ترگمان]آیا مفهوم یک maximally بزرگ وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا مفهوم هماهنگ بودن به اندازه کافی بزرگ است؟
[ترجمه گوگل]آیا مفهوم هماهنگ بودن به اندازه کافی بزرگ است؟
6. Kunlun gas and will maximally solve the shortage problem.
[ترجمه ترگمان]گاز بی اثر و به طور متوسط مشکل کمبود را حل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]گاز Kunlun و به حداکثر رساندن مشکل کمبود
[ترجمه گوگل]گاز Kunlun و به حداکثر رساندن مشکل کمبود
7. The cells maximally responsive to lines in this orientation will fire.
[ترجمه ترگمان]سلول هایی که در نهایت به خطوط در این جهت پاسخ می دهند، آتش خواهند زد
[ترجمه گوگل]سلول ها حداکثر به خطوط در این جهت واکنش نشان خواهند داد
[ترجمه گوگل]سلول ها حداکثر به خطوط در این جهت واکنش نشان خواهند داد
8. The result shows that the maximally entangled state can be prepared by controlling interaction time.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که حداکثر زمان درگیر می تواند با کنترل زمان تعامل آماده باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که با کنترل زمان فعل و انفعال می توان حالت حداکثر درهم آمیخته را تهیه کرد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که با کنترل زمان فعل و انفعال می توان حالت حداکثر درهم آمیخته را تهیه کرد
9. When the subject exhaled maximally, not all of the gas was expired from the lungs.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سوژه به طور متوسط بیرون آمد، تمام گاز از شش ها منقضی نشد
[ترجمه گوگل]وقتی موضوع به حداکثر برسد، همه گاز از ریه ها تمام نشده است
[ترجمه گوگل]وقتی موضوع به حداکثر برسد، همه گاز از ریه ها تمام نشده است
10. The concept of a maximally great being is self - consistent.
[ترجمه ترگمان]مفهوم یک موجود بزرگ، خود - سازگار است
[ترجمه گوگل]مفهوم یک موجودیت حداکثر بزرگ خود سازگار است
[ترجمه گوگل]مفهوم یک موجودیت حداکثر بزرگ خود سازگار است
11. Administration of 5 units of aqueous vasopressin subcutaneously should maximally stimulate urinary concentration.
[ترجمه ترگمان]مدیریت ۵ واحد of آبی (subcutaneously)باید حداکثر غلظت ادرار را تحریک کند
[ترجمه گوگل]تزریق 5 واحد واپسروز آبی زیر جلدی باید حداکثر غلظت ادرار را تحریک کند
[ترجمه گوگل]تزریق 5 واحد واپسروز آبی زیر جلدی باید حداکثر غلظت ادرار را تحریک کند
12. Stone Xuannu mythology not only stipulated the theme, thoughts and behavior of the heroes of "the Water Margin " but also made the novel keep inherent stability and unity maximally on the structure.
[ترجمه ترگمان]اساطیر سنگی نه تنها موضوع، افکار و رفتار قهرمانان \"حاشیه آبی\" را تصریح کرد، بلکه باعث حفظ پایداری ذاتی و اتحاد در کل سازه شد
[ترجمه گوگل]اسطوره Stone Xuannu نه تنها تم، افکار و رفتار قهرمانان «حاشیه آب» را تعیین کرد، بلکه باعث شد که رمان ثبات و همبستگی ذاتی را حداکثر بر ساختار حفظ کند
[ترجمه گوگل]اسطوره Stone Xuannu نه تنها تم، افکار و رفتار قهرمانان «حاشیه آب» را تعیین کرد، بلکه باعث شد که رمان ثبات و همبستگی ذاتی را حداکثر بر ساختار حفظ کند
13. CONCLUSION: Neoadjuvant chemotherapy plus combined radical surgery can resect the primary tumors and metastatic lymph nodes maximally .
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: شیمی درمانی ترکیبی به اضافه یک جراحی رادیکال ترکیبی می تواند تومورهای اولیه و metastatic غدد لنفاوی را به حداکثر برساند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: شیمی درمانی Neoadjuvant به همراه جراحی رادیکال میتواند تومورهای اولیه و غدد لنفاوی متاستاتیک را به حداکثر رساند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: شیمی درمانی Neoadjuvant به همراه جراحی رادیکال میتواند تومورهای اولیه و غدد لنفاوی متاستاتیک را به حداکثر رساند
14. Methods If the top area of the rotation akin flap, when fully expanded, could not be maximally utilized, a rhomboid skin flap was redesigned to accommodate it.
[ترجمه ترگمان]روش ها در صورتی که قسمت بالای چرخش ناشی از چرخش، زمانی که کاملا گسترش یابد، قادر به استفاده حداکثری نخواهد بود، یک دریچه پوست rhomboid مجددا طراحی شد تا آن را جا به جا کند
[ترجمه گوگل]روش ها اگر سطح بالایی فلاپ شبیه چرخش، زمانی که به طور کامل گسترش می یابد، نمی تواند حداکثر استفاده شود، فلاپ پوست رامبویی برای طراحی آن طراحی شده است
[ترجمه گوگل]روش ها اگر سطح بالایی فلاپ شبیه چرخش، زمانی که به طور کامل گسترش می یابد، نمی تواند حداکثر استفاده شود، فلاپ پوست رامبویی برای طراحی آن طراحی شده است
پیشنهاد کاربران
تا حد ممکن
کلمات دیگر: