1. complimentary remarks
اظهارات ستایش آمیز
2. a complimentary ticket
بلیط افتخاری (اهدایی)
3. His remarks were the reverse of complimentary.
[ترجمه ترگمان]اظهار نظر او نوعی تعارف و تعارف بود
[ترجمه گوگل]اظهارات او معکوس مکالمه بود
4. The staff have been very complimentary, and so have the customers.
[ترجمه ترگمان]کارکنان بسیار تعریف و تمجید می کنند و مشتریان هم همین طور
[ترجمه گوگل]کارکنان بسیار خوشحال بوده و مشتریان دارند
5. The supermarket operates a complimentary shuttle service.
[ترجمه ترگمان]سوپرمارکت یک سرویس شاتل تکمیلی را اداره می کند
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت سرویس شاتل رایگان ارائه می دهد
6. She made some highly complimentary remarks about their school.
[ترجمه ترگمان]او در مورد مدرسه آن ها چند تا سخنرانی بسیار عالی انجام داده بود
[ترجمه گوگل]او برخی از سخنان عالی در مورد مدرسه خود را ساخته شده است
7. Jennie was very complimentary about Katharine's riding.
[ترجمه ترگمان]Jennie در مورد سوار شدن کاترین خیلی خوشحال بود
[ترجمه گوگل]جنی بسیار خوشحال بود در مورد سوار Katharine
8. She made some very complimentary remarks about my English. It can also mean 'free':There was a complimentary basket of fruit in our room. Complementary:The team members have different but complementary skills.
[ترجمه ترگمان]درباره زبان انگلیسی من مطالبی بسیار تعریف می کرد همچنین می تواند به معنی آزادی باشد: یک سبد پر از میوه در اتاق ما وجود داشت مکمل: اعضای تیم دارای مهارت های متفاوت اما مکمل یکدیگر هستند
[ترجمه گوگل]او برخی از سخنان بسیار باقیمانده در مورد انگلیسی من را بیان کرد این نیز می تواند به معنای 'رایگان' یک سبد تکی از میوه در اتاق ما وجود دارد تکمیلی اعضای تیم مهارت های متفاوت، اما مکمل دارند
9. Everyone had been most complimentary about the costumes.
[ترجمه ترگمان]همه از این لباس ها تعریف و تمجید می کردند
[ترجمه گوگل]هر کس بیشترین شایستگی را در مورد لباس ها داشته است
10. Our guests said some very complimentary things about the meal I'd cooked.
[ترجمه ترگمان]میهمانان ما درباره غذایی که من پخته بودم چیزهای جالبی می گفتند
[ترجمه گوگل]مهمانان ما برخی از چیزهای بسیار شگفت انگیز را در مورد غذا که من آن را پخته کردم گفتم
11. We often get complimentary remarks regarding the cleanliness of our patio.
[ترجمه ترگمان]ما اغلب راجع به تمیز و تمیز کردن حیاط ما حرف می زنیم
[ترجمه گوگل]ما اغلب اظهارات جالب در مورد پاکیزگی پاسیو ما دریافت می کنیم
12. She was extremely complimentary about his work.
[ترجمه ترگمان]به شدت از کارش خوشحال بود
[ترجمه گوگل]او در مورد کارش بسیار خلاق بود
13. She prefixed a few complimentary remarks to her speech.
[ترجمه ترگمان]چند تا اظهار ادب به زبان آورد
[ترجمه گوگل]او چند سخنرانی کاملی را به سخنانش اضافه کرد
14. She was highly complimentary about my paintings.
[ترجمه آرزو] او بشدت از نقاشی های به وجد آمد.
[ترجمه ترگمان]از نقاشی های من خیلی تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد نقاشی های من بسیار متقاعد شد