ترجیح ندادن، از انجام کاری صرفنظر کردن
opt out
ترجیح ندادن، از انجام کاری صرفنظر کردن
انگلیسی به فارسی
رد کن
جملات نمونه
1. Under the agreement the Vietnamese can opt out at any time.
[ترجمه فرشاد] تحت این قرارداد، ویتنامی ها می توانند در هر زمانی انصراف دهند
[ترجمه ترگمان]تحت این قرارداد، ویتنامی ممکن است هر زمانی را برگزیند[ترجمه گوگل]در این توافق، ویتنامی ها می توانند هر زمان که بخواهند خودداری کنند
2. The government has been encouraging individuals to opt out of the state pension scheme.
[ترجمه ترگمان]دولت افراد را تشویق کرده است که از طرح بازنشستگی دولت کناره گیری کنند
[ترجمه گوگل]دولت مردم را تشویق کرده است که از طرح بازنشستگی دولت خودداری کنند
[ترجمه گوگل]دولت مردم را تشویق کرده است که از طرح بازنشستگی دولت خودداری کنند
3. To opt out at this moment would be quite irrational.
[ترجمه مسعود] کناره گیری در این لحظه کاملا غیر منطقی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای انتخاب شدن در این لحظه کاملا غیرمنطقی است[ترجمه گوگل]برای از بین بردن در این لحظه کاملا غیر منطقی خواهد بود
4. I think I'll opt out of this game.
[ترجمه راد] فکر میکنم که از بازی کنار بکشم.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم این بازی رو کنسل کنم[ترجمه گوگل]فکر میکنم من از این بازی راضی هستم
5. Employees may opt out of the company's pension plan.
[ترجمه ترگمان]کارمندان ممکن است طرح بازنشستگی شرکت را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]کارکنان می توانند از طرح بازنشستگی شرکت کنار بگذارند
[ترجمه گوگل]کارکنان می توانند از طرح بازنشستگی شرکت کنار بگذارند
6. He didn't exactly opt out because he never opted in.
[ترجمه آنیسا] اون از انجام کار صرف نظر نکرد چون هرگز قبولش نکرده بود
[ترجمه ترگمان]او دقیقا به این دلیل انتخاب نکرد که او هیچ وقت قبول نکرد[ترجمه گوگل]او دقیقا نمی فهمید چرا که او هرگز در این مورد تصمیم نگرفته است
7. You can't just opt out of all responsibility for the child!
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید همه مسئولیت ها را برای کودک انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید فقط از تمام مسئولیت فرزند خود اجتناب کنید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید فقط از تمام مسئولیت فرزند خود اجتناب کنید
8. Britain wants to opt out of the new European regulations.
[ترجمه ترگمان]انگلیس می خواهد مقررات جدید اروپایی را انتخاب کند
[ترجمه گوگل]بریتانیا می خواهد از مقررات جدید اروپا کنار بیاید
[ترجمه گوگل]بریتانیا می خواهد از مقررات جدید اروپا کنار بیاید
9. The government's already allowed seventeen hospitals to opt out of the control of their local health boards.
[ترجمه ترگمان]دولت تاکنون به ۱۷ بیمارستان اجازه داده است تا از کنترل هیات های سلامت محلی خود دست بردارند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر دولت هفده بیمارستان را مجاز به کنترل از شوراهای سلامت محلی خود کرده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر دولت هفده بیمارستان را مجاز به کنترل از شوراهای سلامت محلی خود کرده است
10. Some believe the school should opt out and reduce pupil numbers.
[ترجمه ترگمان]برخی بر این باورند که این مدرسه باید تعداد دانش آموزان را کاهش داده و کاهش دهد
[ترجمه گوگل]بعضی معتقدند که مدرسه باید تصمیم بگیرد و تعداد دانش آموزان را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]بعضی معتقدند که مدرسه باید تصمیم بگیرد و تعداد دانش آموزان را کاهش دهد
11. People tend to opt out, criticize themselves, not accept compliments, not make decisions and feel frustrated.
[ترجمه ترگمان]افراد تمایل دارند که خود را انتخاب کنند، از خودشان انتقاد کنند، از تعریف و تمجید خوششان نیاید، تصمیم گیری نکنند و احساس نا امید کنند
[ترجمه گوگل]مردم تمایل دارند خودشان را متوقف کنند، خودشان انتقاد کنند، تعریف ها را قبول نکنند، تصمیم گیری نکنند و احساس ناامیدی کنند
[ترجمه گوگل]مردم تمایل دارند خودشان را متوقف کنند، خودشان انتقاد کنند، تعریف ها را قبول نکنند، تصمیم گیری نکنند و احساس ناامیدی کنند
12. Income transfers, in contrast, allow individuals to effectively opt out of the capitalistic process.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، انتقال درآمد به افراد اجازه می دهد تا به طور موثر از فرآیند سرمایه داری کناره گیری کنند
[ترجمه گوگل]برعکس، انتقال درآمدها به افراد اجازه می دهد به طور موثر از روند سرمایه داری خودداری کنند
[ترجمه گوگل]برعکس، انتقال درآمدها به افراد اجازه می دهد به طور موثر از روند سرمایه داری خودداری کنند
13. The draft student charter would allow students to opt out of their associations and would constrain unions within the law on charitable status.
[ترجمه ترگمان]پیش نویس منشور دانش آموزان به دانشجویان اجازه می دهد تا از associations خارج شوند و اتحادیه ها را در قانون وضعیت خیریه محدود کنند
[ترجمه گوگل]پیش نویس مقرر دانشجویان، دانشجویان را مجبور می کند که از انجمن خود جدا شوند و اتحادیه ها را در قانون وضعیت خیرخواهانه محدود کنند
[ترجمه گوگل]پیش نویس مقرر دانشجویان، دانشجویان را مجبور می کند که از انجمن خود جدا شوند و اتحادیه ها را در قانون وضعیت خیرخواهانه محدود کنند
14. Employees will no longer be able to opt out of cashless pay systems.
[ترجمه ترگمان]کارمندان دیگر قادر نخواهند بود سیستم های پرداخت cashless را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]کارمندان دیگر نمی توانند از سیستم پرداخت پول نقد استفاده کنند
[ترجمه گوگل]کارمندان دیگر نمی توانند از سیستم پرداخت پول نقد استفاده کنند
15. Or you can simply opt out and discover some of the best ways to spend lazy days.
[ترجمه ترگمان]یا می توانید به سادگی انتخاب کنید و برخی از بهترین روش ها را برای سپری کردن روزه ای تنبل پیدا کنید
[ترجمه گوگل]یا به سادگی می توانید از بعضی از بهترین روش ها برای صرف چند روز تنزل کنید
[ترجمه گوگل]یا به سادگی می توانید از بعضی از بهترین روش ها برای صرف چند روز تنزل کنید
پیشنهاد کاربران
منصرف شدن
کناره گیری کردن
قبول نکردن
به اصطلاح شانه خالی کردن
عدم مشارکت
امتناع کردن از انجام کاری. صرفنظر کردن. قبول نکردن کاری. ترجیح ندادن
خودopt به تنهایی معنی ترجیح دادن میدهد
خودopt به تنهایی معنی ترجیح دادن میدهد
سرباز زدن
اختیار کردن
به نقل از هزاره:
( محاوره ) بیرون آمدن، شرکت نکردن، کناره گرفتن
( محاوره ) بیرون آمدن، شرکت نکردن، کناره گرفتن
فعل: برنگزیدن، و معانی اشاره شده در بالا
اسم : opt - out
1 - تصمیم به جدا شدن از کنترل توسط حوزه های محلی، مثلا مدارسی که بودجه و قوانینشون رو خودشون مدیریت میکنن و تحت کنترل قوانین مالی آموزش پرورش نیستن
( in Britain )
the action of a school or hospital that decides to manage its own money and is therefore no longer controlled by a local
authority or similar organization
an opt - out school
2 - انصراف، کناره گیری
اسم : opt - out
1 - تصمیم به جدا شدن از کنترل توسط حوزه های محلی، مثلا مدارسی که بودجه و قوانینشون رو خودشون مدیریت میکنن و تحت کنترل قوانین مالی آموزش پرورش نیستن
( in Britain )
the action of a school or hospital that decides to manage its own money and is therefore no longer controlled by a local
authority or similar organization
an opt - out school
2 - انصراف، کناره گیری
Prefer not to do something
شانه خالی کردن
کلمات دیگر: