طوفان الکتریکی
electrical storm
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• thunder storm, lightning storm
جملات نمونه
1. An electrical storm blanketed out TV reception.
[ترجمه ترگمان] یه طوفان الکتریکی توی تلویزیون پخش شد
[ترجمه گوگل]یک طوفان الکتریکی از تلویزیون دریافت کرد
[ترجمه گوگل]یک طوفان الکتریکی از تلویزیون دریافت کرد
2. There are fireballs and electrical storms, or some sort of celestial display.
[ترجمه ترگمان]fireballs و طوفان های الکتریکی، یا نوعی نمایش آسمانی وجود دارد
[ترجمه گوگل]توپ های آتشین و طوفان های الکتریکی وجود دارد و یا نوعی نماد آسمانی
[ترجمه گوگل]توپ های آتشین و طوفان های الکتریکی وجود دارد و یا نوعی نماد آسمانی
3. But when electrical storms roll in, nothing is normal.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی طوفان های الکتریکی وارد عمل می شوند، هیچ چیز عادی نیست
[ترجمه گوگل]اما زمانی که طوفان الکتریکی رول می شود، هیچ چیز طبیعی نیست
[ترجمه گوگل]اما زمانی که طوفان الکتریکی رول می شود، هیچ چیز طبیعی نیست
4. An electrical storm blanketed out the radio program.
[ترجمه ترگمان]یک طوفان الکتریکی برنامه رادیویی را پوشاند
[ترجمه گوگل]یک طوفان الکتریکی برنامه رادیویی را پخش کرد
[ترجمه گوگل]یک طوفان الکتریکی برنامه رادیویی را پخش کرد
5. That way, if an electrical storm comes up or a beehive is chanced upon, it will be the florist who is rushed to Mount Sinai.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، اگر یک طوفان الکتریکی بالا بیاید و یا کندوی عسلی باشد، the که به کوه سینا هجوم می برند، خواهد بود
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، اگر یک طوفان الکتریکی ظاهر شود یا یک زنبور عسل به آن برسد، این پرنده خواهد بود که به کوه سینا عجله دارد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، اگر یک طوفان الکتریکی ظاهر شود یا یک زنبور عسل به آن برسد، این پرنده خواهد بود که به کوه سینا عجله دارد
6. This shot was captured during a major electrical storm.
[ترجمه ترگمان]این عکس در جریان یک طوفان الکتریکی بزرگ گرفته شد
[ترجمه گوگل]این شلیک در طول یک طوفان بزرگ برق گرفته شد
[ترجمه گوگل]این شلیک در طول یک طوفان بزرگ برق گرفته شد
7. This composite shot was taken as a summer electrical storm hit Athens, Greece.
[ترجمه ترگمان]این عکس ترکیبی به عنوان یک طوفان الکتریکی تابستانی در آتن، یونان گرفته شد
[ترجمه گوگل]این ضربه کامپوزیت به عنوان یک طوفان طوفان تابستانی در آتن، یونان اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]این ضربه کامپوزیت به عنوان یک طوفان طوفان تابستانی در آتن، یونان اتفاق افتاد
8. We might be experiencing some turbulence on this flight due to an approaching electrical storm.
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است در این پرواز به دلیل نزدیک شدن به طوفان الکتریکی دچار تلاطم شویم
[ترجمه گوگل]ما ممکن است به دلیل یک طوفان الکتریکی در حال نزدیک شدن به برخی از آشفتگی ها در این پرواز باشد
[ترجمه گوگل]ما ممکن است به دلیل یک طوفان الکتریکی در حال نزدیک شدن به برخی از آشفتگی ها در این پرواز باشد
9. I do believe the Weather Bureau has logged down that that Sunday electrical storms were hit-and-running these parts.
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که اداره هواشناسی به سرعت وارد سیستم شده است که طوفان های روز یکشنبه به شدت آسیب دیده اند و این بخش ها را اجرا می کنند
[ترجمه گوگل]من اعتقاد دارم که دفتر هواشناسی وارد شده است که یکشنبه طوفان الکتریکی این قسمت ها را تحت تاثیر قرار داده و در حال اجرا است
[ترجمه گوگل]من اعتقاد دارم که دفتر هواشناسی وارد شده است که یکشنبه طوفان الکتریکی این قسمت ها را تحت تاثیر قرار داده و در حال اجرا است
10. Less rain meant less chance of a signal being washed out and less possibility of interference from an electrical storm.
[ترجمه ترگمان]باران کم تر نشان دهنده شانس کمتری برای شسته شدن سیگنال و احتمال کم تر تداخل ناشی از طوفان الکتریکی بود
[ترجمه گوگل]باران کمتر به این معنی است که شانس کمتر سیگنال را از بین برده و امکان تداخل کمتر از یک طوفان الکتریکی وجود دارد
[ترجمه گوگل]باران کمتر به این معنی است که شانس کمتر سیگنال را از بین برده و امکان تداخل کمتر از یک طوفان الکتریکی وجود دارد
11. Photo and caption by Jay FineThis shot was captured during a major electrical storm.
[ترجمه ترگمان]عکس و عنوان عکس جی FineThis در جریان یک طوفان بزرگ الکتریکی دستگیر شد
[ترجمه گوگل]عکس و عنوان توسط Jay FineThis shot در طول یک طوفان بزرگ الکتریکی دستگیر شد
[ترجمه گوگل]عکس و عنوان توسط Jay FineThis shot در طول یک طوفان بزرگ الکتریکی دستگیر شد
12. The world's tallest building, the Burj Khalifa in Dubai, is hit by lightning in this picture captured by Mahmoud Hamdan, a student, as a huge electrical storm rolled in over the United Arab Emirates.
[ترجمه ترگمان]بلندترین ساختمان جهان، برج خلیفه در دبی، با صاعقه در این تصویر گرفته شده توسط محمود حمدان، یک دانشجو، به عنوان یک طوفان بزرگ الکتریکی در سرتاسر امارات متحده عربی منتشر شد
[ترجمه گوگل]بلندترین ساختمان جهان، Burj Khalifa در دبی، توسط رعد و برق در این تصویر گرفته شده توسط محمود حمدان، دانش آموز، به عنوان یک طوفان بزرگ برق رانده شده در امارات متحده عربی ضربه
[ترجمه گوگل]بلندترین ساختمان جهان، Burj Khalifa در دبی، توسط رعد و برق در این تصویر گرفته شده توسط محمود حمدان، دانش آموز، به عنوان یک طوفان بزرگ برق رانده شده در امارات متحده عربی ضربه
13. Last night when I was putting the finishing touches on my paper, that electrical storm completely wiped out my computer.
[ترجمه ترگمان]دیشب، وقتی داشتم کاغذ را تمام می کردم، این طوفان الکتریکی به طور کامل کامپیوترم را از بین برد
[ترجمه گوگل]شب گذشته وقتی که من روی کاغذ من قرار گرفتم، طوفان الکتریکی به طور کامل کامپیوترم را از بین برد
[ترجمه گوگل]شب گذشته وقتی که من روی کاغذ من قرار گرفتم، طوفان الکتریکی به طور کامل کامپیوترم را از بین برد
14. The safest place to be in case of an electrical storm is in a closed car.
[ترجمه ترگمان]امن ترین مکان برای تبدیل شدن به یک طوفان الکتریکی در یک ماشین بسته است
[ترجمه گوگل]امن ترین مکان در مورد یک طوفان الکتریکی در یک ماشین بسته است
[ترجمه گوگل]امن ترین مکان در مورد یک طوفان الکتریکی در یک ماشین بسته است
پیشنهاد کاربران
electrical storm : در رشته برق به عنوان ( قوس الکتریکی )
توفان الکتریکی، توفان تندری
کلمات دیگر: