1. He gained a reputation as a practical joker, yet at the same time could be quite morose.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک دلقک اهل عمل، شهرتی به دست آورده بود، اما در عین حال می توانست عبوس باشد
[ترجمه گوگل]او شهرت را به عنوان یک جادوگر عملی به دست آورد، اما در عین حال می تواند بسیار غم انگیز باشد
2. He's a real practical joker.
[ترجمه ترگمان]او یک دلقک واقعی است
[ترجمه گوگل]او یک شوخی واقعی است
3. Easter Eggs: Jesse's Ultimate Dream, Stan Winston Practical Joker, Don't Drink The Water.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ عید پاک، آخرین خواب، استن و ین ستون Joker Practical، آب را بنوشید
[ترجمه گوگل]تخم مرغ عید پاک Dream's Ultimate Dream، Stan Winston Practical Joker، Do not drink Water
4. He was a journalist, bohemian, and practical joker.
[ترجمه ترگمان]او یک روزنامه نگار، bohemian، و شوخ طبع بود
[ترجمه گوگل]او روزنامه نگار، بوهمیا و جوکر عملی بود
5. He is a practical joker.
[ترجمه ترگمان] اون یه دلقک کاربردی - ه
[ترجمه گوگل]او یک جادوگر عملی است
6. Not many people know that Nick Faldo fancies himself as a comedian and a practical joker.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نمی دانند که نیک Faldo خود را به عنوان یک کمدین و یک دلقک عملی تصور می کند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم نمی دانند که نیک فالدو خود را به عنوان یک کمدین و یک جادوگر عملی عجیب می کند
7. I got hooked on magic at the store and never used the cards — I was more of a practical joker than a troublemaker.
[ترجمه ترگمان]من به جادو در مغازه گیر کردم و هیچ وقت از کارت استفاده نکردم - من بیشتر از یک دلقک اهل شوخی بودم
[ترجمه گوگل]من در فروشگاه جادویی گرفتم و هرگز از کارت ها استفاده نمی کردم - بیشتر از یک جادوگر عملی از یک مشکل ساز بودم
8. Shaking hands for a long time means that a contract was signed, that the two people have come to an agreement or that a practical joker has put glue on his fingers!
[ترجمه ترگمان]دستانی لرزان برای مدتی طولانی به این معناست که قراردادی به امضا رسیده است و این دو نفر به توافق رسیده اند یا یک شوخ طبع عملی چسب را روی انگشتانش گذاشته است
[ترجمه گوگل]دست زدن به مدت طولانی به این معنی است که قرارداد امضا شده است، که دو نفر به توافق رسیدند یا یک جادوگر عملی روی انگشتانش چسباند!
9. And he was so engrossed in the Kabuki of his work that it occurred to me how easy a mark he might make for a practical joker tying shoelaces together.
[ترجمه ترگمان]و چنان غرق در اثر کارش بود که به ذهنم خطور کرد که او برای بستن بند کفش و بستن بند کفش چه قدر آسان است
[ترجمه گوگل]و او در Kabuki از کار خود را غوطه ور بود که به من نشان داد که چگونه علامتی که ممکن است برای یک جک و جادوگر به هم بزنید