کلمه جو
صفحه اصلی

breeching


قوشقون (تسمه ای که بر کپل اسب درشکه بسته می شود تا در سرازیری جلو حرکت ناخواسته ی درشکه را بگیرد)

انگلیسی به فارسی

قوشقون (تسمه‌ای که بر کپل اسب درشکه بسته می‌شود تا در سرازیری جلو حرکت ناخواسته‌ی درشکه را بگیرد)


خنده دار، تهدار کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the part of a draft horse's harness that passes behind its hindquarters.

جملات نمونه

1. The basic forms of jacket, vest, and breeches developed slowly.
[ترجمه ترگمان]شکل های پایه ای نیم تنه، جلیقه و شلوار به کندی رشد می کرد
[ترجمه گوگل]اشکال اساسی ژاکت، جلیقه و شلوارها به آرامی توسعه یافت

2. When she was made monitor, she soon got too big for her breeches.
[ترجمه ترگمان]وقتی او مونیتور را روشن کرد، به زودی برای شلوارش خیلی بزرگ شد
[ترجمه گوگل]وقتی او مانیتور می کرد، به زودی برای شلوار هایش خیلی بزرگ شد

3. Leprechauns usually wear a cocked hat, breeches, and shoes with large buckles.
[ترجمه ترگمان]Leprechauns Leprechauns معمولا کلاه و شلوار و کفش با سگک های بزرگ به تن می کرد
[ترجمه گوگل]Leprechauns معمولا یک کلاه کتک زدن، شلوار، و کفش با بوککلین بزرگ می پوشند

4. The riding breeches £30 and the new pair of riding boots £22
[ترجمه ترگمان]شلوار سوارکاری ۳۰ پوند و یک جفت چکمه جدید ۲۲ پوند
[ترجمه گوگل]شلوار جین 30 پوند و جفت سوار جدید 22 پوند

5. As the gaunt farmer Spoke, Sparkes noticed dried blood on his shirt front where it met his breeches.
[ترجمه ترگمان]همان طور که دهقان لاغر حرف می زد، Sparkes خون خشک شده روی پیراهنش دیده می شد که شلوار جینش را در آن دیده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که کشاورز غرغر گفت، Sparkes خون خشک شده را در جبهه پیراهن خود جایی که شلوار او را دیدند دید

6. Alfred somewhat nervously served drinks, aware of uncomfortable tight breeches.
[ترجمه ترگمان]آلفرد با حالتی عصبی نوشیدنی تعارف کرد و از شلوار تنگ و تنگ هم خبر داشت
[ترجمه گوگل]آلفرد تا حدودی نوشیدنی نوشیدنی ها، آگاه از شلوارهای تنگ ناراحت

7. His breeches were made of white shiny silk and so was his waistcoat.
[ترجمه ترگمان]شلوارش از ابریشم براق درست شده بود و جلیقه اش نیز این طور بود
[ترجمه گوگل]شلوار او از ابریشم براق سفید ساخته شده بود و همینطور وسترن اوست

8. Wool was big, not just for jumpers but for breeches.
[ترجمه ترگمان]پشم خیلی بزرگ بود، نه فقط برای جهنده ها، نه فقط برای شلوار
[ترجمه گوگل]پشم بزرگ بود، نه فقط برای جلیقه ها، بلکه برای شلوار

9. The eighteenth century book-collector Clayton Mordaunt Cracherode had a father who travelled round the world in buckskin breeches.
[ترجمه ترگمان]قرن هجدهم - Mordaunt Cracherode یک پدر داشت که با شلوار پوستی به سراسر جهان سفر کرده بود
[ترجمه گوگل]کلیتون مرادونت کراشهد، کتاب کلکسیونر قرن هجدهم، یک پدر داشت که در سرتاسر جهان با کت و شلوار های گردنبند مسافرت کرده بود

10. Quickly she pulled on the breeches.
[ترجمه ترگمان]به سرعت شلوار را پوشید
[ترجمه گوگل]او به سرعت بر روی شلوار کشیده شد

11. The advantages of double barrel over the old single barrel breech loading books is numerous.
[ترجمه ترگمان]مزیت های بشکه دوگانه بر روی هر بشکه نفت قدیمی قدیمی زیاد است
[ترجمه گوگل]مزایای دو بشکه در مورد کتاب های بارگیری قدیمی تر بشکه تنها چند است

12. Indeed, the colour of your breeches is very important, at least, if the rules are anything to go by.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت رنگ شلوار شما بسیار مهم است، حداقل اگر قواعد چیزی باشد که باید پیش بروید
[ترجمه گوگل]در واقع، رنگ شلوارهای خود بسیار مهم است، حداقل اگر قاعده هر چیزی باشد که باید باشد

13. She wore a well-used wax jacket over tight breeches and riding top boots.
[ترجمه ترگمان]کت کهنه ای به تن داشت که با شلوار تنگ و چکمه های سواری پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]او یک کت مومی با استفاده از لباسهای تنگ و چکمه های بالا را پوشید

14. She noticed his long, powerful legs, the immaculate cut of his close-fitting breeches, his purposeful stride.
[ترجمه ترگمان]او متوجه پاهای بلند و قدرتمند او شد که با شلوار چسبان و شلوار چسبان که به گردش رفته بود، به راه افتاد
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که پا های طولانی و قدرتمند او، برش بی نظیر شلوارهای نزدیک آن، گام هدفمند خود را می بیند

پیشنهاد کاربران

سیامی - یک نوع شیر تقسیم آب ( در آتش نشانی )


کلمات دیگر: