متخصص، تخصص یافتن، متخصص شدن، اختصاصی کردن، ویژهگری یا ویژه کاری کردن
specialise
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• devote oneself to a particular profession or field of study; adapt to a particular environment, engage in specialization (biology); limit, restrict; specify something; make special (also specialize)
جملات نمونه
1. Most of the staff specialise in the care of children.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کارکنان متخصص مراقبت از کودکان هستند
[ترجمه گوگل]اکثر کارکنان در مراقبت از کودکان تخصص دارند
[ترجمه گوگل]اکثر کارکنان در مراقبت از کودکان تخصص دارند
2. After his first degree he wishes to specialise.
[ترجمه ترگمان]بعد از اولین مدرک، به این فکر افتاد که تخصص پیدا کند
[ترجمه گوگل]پس از اولین درجه او مایل به تخصص است
[ترجمه گوگل]پس از اولین درجه او مایل به تخصص است
3. We are fully licensed, and specialise in local ale, apple juice and Sussex wines.
[ترجمه ترگمان]ما به طور کامل دارای مجوز هستیم و در آبجو محلی، آب میوه و شراب های Sussex تخصص داریم
[ترجمه گوگل]ما به طور کامل دارای مجوز و تخصص در محلی آل، آب سیب و شراب ساسکس
[ترجمه گوگل]ما به طور کامل دارای مجوز و تخصص در محلی آل، آب سیب و شراب ساسکس
4. I prefer artwork, although I specialise in fine china and porcelain.
[ترجمه ترگمان]من کاره ای هنری را ترجیح می دهم، هرچند که در چینی و چینی مناسب هستم
[ترجمه گوگل]من کارهای هنری را ترجیح می دهم، اگر چه در چین و چینی خوب کار می کنم
[ترجمه گوگل]من کارهای هنری را ترجیح می دهم، اگر چه در چین و چینی خوب کار می کنم
5. Many headhunters now specialise in the finance function, recruiting financial directors and financial controllers for a wide range of interests.
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از headhunters متخصص امور مالی، استخدام مدیران مالی و کنترل کنندگان مالی برای طیف وسیعی از منافع هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بسیاری از سرمربیان در عملکرد مالی متخصص هستند، کارمندان مالی و کنترل مالی را برای طیف وسیعی از منافع استخدام می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بسیاری از سرمربیان در عملکرد مالی متخصص هستند، کارمندان مالی و کنترل مالی را برای طیف وسیعی از منافع استخدام می کنند
6. But they need to specialise, be creative and target their marketing activities effectively, as well as offer other higher margins services too.
[ترجمه ترگمان]اما آن ها باید تخصص داشته باشند، خلاق باشند و فعالیت های بازاریابی خود را به طور موثر هدف قرار دهند، همچنین خدمات حاشیه بالاتر دیگری نیز ارایه دهند
[ترجمه گوگل]اما آنها نیاز به تخصص دارند، خلاق باشند و فعالیت های بازاریابی خود را به طور موثر هدف قرار دهند، و همچنین خدمات دیگر حاشیه را ارائه دهند
[ترجمه گوگل]اما آنها نیاز به تخصص دارند، خلاق باشند و فعالیت های بازاریابی خود را به طور موثر هدف قرار دهند، و همچنین خدمات دیگر حاشیه را ارائه دهند
7. So one bee might specialise in red poppies, while another might focus on blue cornflowers.
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک زنبور ممکن است به کشت خشخاش اختصاص داشته باشد، در حالی که یک زنبور ممکن است بر روی cornflowers آبی تمرکز کند
[ترجمه گوگل]بنابراین یک زنبور ممکن است در خشخاش قرمز تخصص داشته باشد، در حالی که دیگر ممکن است بر روی گلدان های آبی تمرکز کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین یک زنبور ممکن است در خشخاش قرمز تخصص داشته باشد، در حالی که دیگر ممکن است بر روی گلدان های آبی تمرکز کنند
8. It will specialise in corporate, insurance litigation and private client work.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در شرکت های حقوقی، بیمه بیمه و کار مشتری خصوصی تخصص دارد
[ترجمه گوگل]این کار در شرکت های بزرگ، دادخواهی بیمه و کارهای خصوصی مشتری متخصص است
[ترجمه گوگل]این کار در شرکت های بزرگ، دادخواهی بیمه و کارهای خصوصی مشتری متخصص است
9. We usually instruct doctors who specialise in producing medico-legal reports and who have proven themselves in giving evidence in the past.
[ترجمه ترگمان]ما معمولا به پزشکانی آموزش می دهیم که متخصص تهیه گزارش ها پزشکی قانونی هستند و اثبات کرده اند که در گذشته مدرک ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]ما معمولا پزشکانی را که در زمینه تولید پرونده پزشکی قانونی تخصص دارند و در گذشته مدرک خود را ثابت کرده اند، آموزش می دهیم
[ترجمه گوگل]ما معمولا پزشکانی را که در زمینه تولید پرونده پزشکی قانونی تخصص دارند و در گذشته مدرک خود را ثابت کرده اند، آموزش می دهیم
10. M'ARS specialise in a distinctive form of traditionalism, close to surrealism.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به شکل متمایزی از traditionalism، نزدیک به surrealism، تخصص دارد
[ترجمه گوگل]مورس در فرم متمایز سنت گرایی متمرکز است، نزدیک به سورئالیسم
[ترجمه گوگل]مورس در فرم متمایز سنت گرایی متمرکز است، نزدیک به سورئالیسم
11. Are there any organisations which specialise in helping people like me?
[ترجمه ترگمان]آیا سازمان هایی وجود دارند که به افرادی مانند من کمک می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا سازمانهایی هستند که در کمک به افرادی مثل من هستند؟
[ترجمه گوگل]آیا سازمانهایی هستند که در کمک به افرادی مثل من هستند؟
12. This allows suppliers to specialise and to develop an intimate knowledge of customer needs and wants.
[ترجمه ترگمان]این کار به تامین کنندگان اجازه می دهد که تخصص داشته باشند و دانش صمیمانه ای از نیازها و خواسته های مشتری را توسعه دهند
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا تامین کنندگان به تخصص و توسعه یک دانش صمیمانه از نیازهای مشتری و می خواهد
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا تامین کنندگان به تخصص و توسعه یک دانش صمیمانه از نیازهای مشتری و می خواهد
13. Theatres specialise for children, ready to tell us tales, ancient and modern, in spectacular fashion.
[ترجمه ترگمان]تئاترها برای کودکان آماده هستند، آماده اند تا داستان های باستانی و مدرن و مدرن را به ما بگویند
[ترجمه گوگل]تئاتر برای بچه ها تخصص دارد، آماده به ما داستان ها، باستانی و مدرن، به شیوه ای بسیار جذاب
[ترجمه گوگل]تئاتر برای بچه ها تخصص دارد، آماده به ما داستان ها، باستانی و مدرن، به شیوه ای بسیار جذاب
14. Subsequently, many opportunities exist to specialise, for example, in intensive care, in midwifery or in community psychiatric nursing.
[ترجمه ترگمان]متعاقبا، بسیاری از فرصت ها برای تخصص، در مراقبت های ویژه، در مراقبت های ویژه، در مامایی و یا در بخش مراقبت های روانی اجتماعی وجود دارند
[ترجمه گوگل]پس از آن، فرصت های زیادی برای تخصص، به عنوان مثال، در مراقبت های ویژه، در مامایی یا در جامعه روانپزشکی جامعه وجود دارد
[ترجمه گوگل]پس از آن، فرصت های زیادی برای تخصص، به عنوان مثال، در مراقبت های ویژه، در مامایی یا در جامعه روانپزشکی جامعه وجود دارد
پیشنهاد کاربران
تخصص یافتن
کلمات دیگر: