کلمه جو
صفحه اصلی

غدانه

لغت نامه دهخدا

( غدانة ) غدانة. [ غ ُ ن َ ] ( اِخ ) بطنی است ازبنی یربوع. ( منتهی الارب ). غدانةبن یربوع بن حنظله از قبیله تمیم ، نام جدی جاهلی است و حارثةبن بدرالغدانی از فرزندان اوست. ( زرکلی ج 2 ص 758 ). || ابن غدانة العمانی مردی بود که برای تعلیم و تربیت و تأدیب عباس بن المقتدر تعیین شده بود. ( الاوراق ص 9 ).

غدانة. [ غ ُ ن َ ] (اِخ ) بطنی است ازبنی یربوع . (منتهی الارب ). غدانةبن یربوع بن حنظله از قبیله ٔ تمیم ، نام جدی جاهلی است و حارثةبن بدرالغدانی از فرزندان اوست . (زرکلی ج 2 ص 758). || ابن غدانة العمانی مردی بود که برای تعلیم و تربیت و تأدیب عباس بن المقتدر تعیین شده بود. (الاوراق ص 9).



کلمات دیگر: