متعهد شد، متعهد شدن، گرو گذاشتن، بسلامتی کسی باده نوشیدن، التزام دادن، عهد کردن
pledged
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• hocked, mortgaged, pawned
جملات نمونه
1. they pledged loyalty to their leader
آنان عهد کردند که به رهبر خود وفادار باشند.
2. he was pledged to secrecy
از او قول رازداری گرفته شد.
3. the mayor pledged to clean up the city
شهردار قول داد شهر را از عوامل ناباب پاک کند.
4. he lifted his glass and pledged his host
لیوان خود را بالا برد و به سلامتی میزبانش نوشید.
5. Guerrillas have pledged to intensify the armed struggle against the new government.
[ترجمه ترگمان]Guerrillas قول داده اند که مبارزه مسلحانه علیه دولت جدید را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]چرچیل قول داده است که مبارزه مسلحانه علیه دولت جدید را تشدید کند
[ترجمه گوگل]چرچیل قول داده است که مبارزه مسلحانه علیه دولت جدید را تشدید کند
6. Germany and France pledged to maintain the differential between their two currencies.
[ترجمه ترگمان]آلمان و فرانسه قول دادند که اختلاف بین دو پول خود را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]آلمان و فرانسه قول دادند تفاوت بین دو ارز آنها را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]آلمان و فرانسه قول دادند تفاوت بین دو ارز آنها را حفظ کنند
7. The UN pledged to help supervise the clearance of mines.
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل متعهد شده است که به نظارت بر پاک سازی مین ها کمک کند
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متحد قول داد که به نظارت بر پاکسازی معادن کمک کند
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متحد قول داد که به نظارت بر پاکسازی معادن کمک کند
8. The minister has pledged his whole-hearted support for the scheme.
[ترجمه ترگمان]وزیر وعده حمایت همه جانبه خود را از این طرح داده است
[ترجمه گوگل]وزیر حمایت کامل خود را از این طرح متعهد کرده است
[ترجمه گوگل]وزیر حمایت کامل خود را از این طرح متعهد کرده است
9. Junior and middle-ranking civil servants have pledged to join the indefinite strike.
[ترجمه ترگمان]کارمندان عالی رتبه جامعه مدنی وعده داده اند که به این اعتصاب نامحدود بپیوندند
[ترجمه گوگل]کارمندان مدیترانه و مدرن متعهد به پیوستن به اعتصاب نامحدود هستند
[ترجمه گوگل]کارمندان مدیترانه و مدرن متعهد به پیوستن به اعتصاب نامحدود هستند
10. The government has pledged to reduce the amount of chemicals used in food production.
[ترجمه ترگمان]دولت وعده داده است که میزان مواد شیمیایی مورد استفاده در تولید مواد غذایی را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]دولت متعهد شده است تا میزان مواد شیمیایی مورد استفاده در تولید مواد غذایی را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]دولت متعهد شده است تا میزان مواد شیمیایی مورد استفاده در تولید مواد غذایی را کاهش دهد
11. The two lovers pledged to stick by each other in fair weather or foul.
[ترجمه ترگمان]دو عاشق به هم قول داده بودند که همدیگر را در هوای عادلانه و یا متعفن به هم بزنند
[ترجمه گوگل]دو دوستدار قول دادند که یکدیگر را در آب و هوای منصفانه یا ناپاک نگه دارند
[ترجمه گوگل]دو دوستدار قول دادند که یکدیگر را در آب و هوای منصفانه یا ناپاک نگه دارند
12. The president pledged to respect the existing frontiers between the two countries.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور متعهد شد که به مرزه ای موجود بین دو کشور احترام بگذارد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور قول داد که مرزهای موجود بین دو کشور را احترام کند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور قول داد که مرزهای موجود بین دو کشور را احترام کند
13. He pledged that there would be no whitewash and that the police would carry out a full investigation.
[ترجمه ترگمان]او قول داد که هیچ برفی وجود نخواهد داشت و پلیس تحقیقات کاملی را انجام خواهد داد
[ترجمه گوگل]او متعهد شد که هیچ مشمعی برای سفید کردن وجود نداشته باشد و پلیس یک تحقیق کامل انجام دهد
[ترجمه گوگل]او متعهد شد که هیچ مشمعی برای سفید کردن وجود نداشته باشد و پلیس یک تحقیق کامل انجام دهد
14. The government pledged their support for the plan.
[ترجمه ترگمان]دولت وعده حمایت خود از این طرح را داد
[ترجمه گوگل]دولت متعهد حمایت خود از این طرح است
[ترجمه گوگل]دولت متعهد حمایت خود از این طرح است
15. The company has pledged to investigate claims that its products are unsafe.
[ترجمه ترگمان]این شرکت متعهد شده است تا ادعاهای مبنی بر عدم ایمنی محصولات خود را مورد بررسی قرار دهد
[ترجمه گوگل]این شرکت متعهد شده است ادعا کند که محصولاتش نا امن هستند
[ترجمه گوگل]این شرکت متعهد شده است ادعا کند که محصولاتش نا امن هستند
پیشنهاد کاربران
تضمین_عهد
عین مرهونه ( حقوق )
کلمات دیگر: