کلمه جو
صفحه اصلی

gunned


دارای توپ های زیادیاسنگین

انگلیسی به فارسی

خسته شدم، تیر اندازی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• equipped with guns or cannons

جملات نمونه

1. they gunned him down
با تیر از پا در آمد.

2. The hunter gunned the bird down.
[ترجمه ترگمان]شکارچی پرنده را به ضرب گلوله کشت
[ترجمه گوگل]شکارچی پرنده را به زمین زد

3. He gunned his engine and drove off.
[ترجمه ترگمان]موتور او را به ضرب گلوله کشت و راه افتاد
[ترجمه گوگل]او موتور خود را زد و رفت

4. The pilot of the airplane gunned his engine for a sharp climb.
[ترجمه ترگمان]خلبان هواپیما موتور او را برای رسیدن به یک صعود شدید به ضرب گلوله از پای درآورد
[ترجمه گوگل]خلبان هواپیما موتور خود را برای صعود تیز زد

5. The policeman was gunned down while on duty.
[ترجمه ترگمان]این مامور پلیس در حین انجام وظیفه به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]پلیس در حالی که در حال وظیفه بود، به قتل رسید

6. He had been gunned down and killed at point-blank range.
[ترجمه ترگمان]او به ضرب گلوله کشته شد و در یک بازه زمانی خالی کشته شد
[ترجمه گوگل]او در محدوده نقطه خالی کشته و کشته شده است

7. The police officer was gunned down as he took his children to school.
[ترجمه ترگمان]این افسر پلیس در حالی که بچه هایش را به مدرسه می برد به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]افسر پلیس هنگامی که فرزندان خود را به مدرسه برد، قتل عام شد

8. Three masked robbers gunned down the bank guard.
[ترجمه ترگمان]سه سارق نقاب دار، گارد بانک را به ضرب گلوله از پای درآوردند
[ترجمه گوگل]سه سرقت مسلحانه، سرباز بانک را به قتل رساندند

9. The criminal gunned the policeman down and escaped.
[ترجمه ترگمان]مجرم این مامور پلیس را به ضرب گلوله از پای درآورد و گریخت
[ترجمه گوگل]جنایتکار پلیس را به قتل رساند و فرار کرد

10. The bandit gunned the guards down.
[ترجمه ترگمان]راهزن، نگهبانان را به ضرب گلوله از پای درآورد
[ترجمه گوگل]سربازان سربازان را به قتل رساندند

11. The motorcycle gunned through the streets.
[ترجمه ترگمان]موتورسیکلت در خیابان ها به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]موتور سیکلت از طریق خیابان ها زد

12. The former bus driver was found gunned down in the driveway to his home in Greta Avenue on Sunday morning.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس قبلی، صبح روز یکشنبه در خیابان گرتا به خانه او رفت
[ترجمه گوگل]راننده سابق اتوبوس در روز یکشنبه صبح در خیابان گرتا به خانه خود رانده شد

13. Shifting to drive, she gunned the engine, and the wheels sank deeper.
[ترجمه ترگمان]حرکت به سمت رانندگی، او موتور را به ضرب گلوله کشت و چرخ ها بیشتر فرو رفتند
[ترجمه گوگل]با تغییر دادن به درایو، او موتور را خفه کرد و چرخ ها عمیق تر شد

14. He gunned the engine and swerved into traffic, tires squealing.
[ترجمه ترگمان]موتور را به ضرب گلوله از پای درآورد و به سمت ترافیک منحرف شد
[ترجمه گوگل]او موتور را خنثی کرد و به ترافیک چرخید

پیشنهاد کاربران

To gun an engine or a vehicle means to make it start or go faster by pressing on the accelerator pedal
استارت زدن و روشن کردن یا گاز دادن و سرعت رو زیاد کردن

منبع: Collinsenglishdictionary


کلمات دیگر: