مردم
depeople
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
To reduce or remove the population of ( a place ) or destroy the people of ینی خالی کردن یا حذف مردم از ی مکانی مثلا جمله ی
chilly gusts of wind with a taste of rain in them had well nigh depeopled the street.
باد سرد شدیدی ک از آن بوی باران ب مشام میرسید خیابان را از مردم خالی کرده بود
ینی بخاطر سرمای شدید ، مردم اونجا رو ترک کرده بودن : ( ( (
chilly gusts of wind with a taste of rain in them had well nigh depeopled the street.
باد سرد شدیدی ک از آن بوی باران ب مشام میرسید خیابان را از مردم خالی کرده بود
ینی بخاطر سرمای شدید ، مردم اونجا رو ترک کرده بودن : ( ( (
کلمات دیگر: