کلمه جو
صفحه اصلی

something else


(خودمانی - شخص یا چیز) عالی، محشر، هنگامه

انگلیسی به انگلیسی

• some other thing; something extraordinary, cream of the crop

جملات نمونه

1. Fame usually comes to those who are thinking something else.
[ترجمه ترگمان]شهرت معمولا به کسانی می رسد که به چیز دیگری فکر می کنند
[ترجمه گوگل]شهرت معمولا به کسانی می آید که چیز دیگری فکر می کنند

2. There's something else I'd like to talk about as well.
[ترجمه ترگمان]یه چیز دیگه هم هست که من دوست دارم در موردش صحبت کنم
[ترجمه گوگل]چیز دیگری است که من می خواهم در مورد آن صحبت کنم

3. There was something else eating at him.
[ترجمه ترگمان]چیز دیگری هم در او می خورد
[ترجمه گوگل]چیز دیگری بود که او را می خورد

4. I'd rather talk about something else.
[ترجمه ترگمان]ترجیح میدم در مورد یه چیز دیگه صحبت کنم
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم در مورد چیز دیگری صحبت کنم

5. But there was something else, too. Not hard evidence, but it made me wonder.
[ترجمه ترگمان]ولی یه چیز دیگه هم بود مدرک محکمی نبود، اما باعث شد تعجب کنم
[ترجمه گوگل]اما چیز دیگری هم وجود داشت شواهد سخت نیست، اما من تعجب کردم

6. "Is there something else?" Ryle queried as Helen stopped speaking.
[ترجمه ترگمان]چیز دیگری هم هست؟ \" Ryle پرسید که هلن صحبتش را قطع کرده است \"
[ترجمه گوگل]آیا چیز دیگری وجود دارد؟ ریل پرسید: هلن صحبت کرد

7. He said something else that I thought was interesting.
[ترجمه ترگمان]او چیز دیگری گفت که فکر می کردم جالب است
[ترجمه گوگل]او چیز دیگری گفت که من فکر کردم جالب بود

8. Unless something else happens, the default is to meet at the hotel at 00 p. m.
[ترجمه ترگمان]مگر این که چیز دیگری اتفاق بیفتد، عدم پرداخت بدهی در هتل در ساعت ۰۰ بعد از ظهر است متر
[ترجمه گوگل]به غیر از اینکه چیز دیگری اتفاق می افتد، پیش فرض این است که در ساعت 00 صبح در هتل بمانید متر

9. Wear something else. This won't go.
[ترجمه ترگمان] یه چیز دیگه بپوش این اتفاق نمی افته
[ترجمه گوگل]چیز دیگری را بپوش این نخواهد آمد

10. There was something else eating at me.
[ترجمه ترگمان] یه چیز دیگه بود که به من می خورد
[ترجمه گوگل]چیز دیگری بود که به من می خورد

11. So, if we could just move onto something else?
[ترجمه ترگمان]خب، اگه بتونیم بریم سراغ یه چیز دیگه؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر ما فقط می توانستیم بر روی چیز دیگری حرکت کنیم؟

12. "If you'd prefer something else I'll gladly have it changed for you. "— 'No. this is great. '.
[ترجمه ترگمان]\" اگر چیز دیگری را ترجیح می دهید، با کمال میل آن را برای شما تغییر خواهم داد \"
[ترجمه گوگل]'اگر ترجیح می دهید چیزی دیگری من خوشبختانه آن را برای شما تغییر کرده است '-' نه این عالی است '

13. I've seen some fine players, but she's something else.
[ترجمه ترگمان]من چند تا بازیکن خوب دیدم، اما او چیز دیگری است
[ترجمه گوگل]من برخی از بازیکنان خوب را دیده ام، اما او چیز دیگری است

14. Tim may switch his BMW for something else.
[ترجمه ترگمان]تیم ممکن است BMW را برای چیز دیگری تغییر دهد
[ترجمه گوگل]تیم ممکن است BMW خود را برای چیز دیگری تغییر دهد

پیشنهاد کاربران

یک چیز یا یک شخص عالی

هرچیز دیگری

اصلا یه چیزه دیگه ست .
یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی.

یه چی تو همون مایه ها

یه چیزی تو همون حدودا

یک چیز دیگر


کلمات دیگر: