کلمه جو
صفحه اصلی

فالوذ

فرهنگ فارسی

فالوده پالوده

لغت نامه دهخدا

فالوذ. ( معرب ، اِ ) فولاد. || پالوده ، که حلوائی است از آرد و شیر. ( از منتهی الارب ). رجوع به فالوذج و فالوده و پالوده شود.


کلمات دیگر: