کلمه جو
صفحه اصلی

zoological


معنی : حیوانی، وابسته به جانورشناسی
معانی دیگر : جانور شناسانه، حیوان به شوخی

انگلیسی به فارسی

وابسته به جانورشناسی، حیوان(به شوخی)


باغ وحش، حیوانی، وابسته به جانورشناسی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: zoologic (adj.), zoologically (adv.)
(1) تعریف: of or concerning zoology.

(2) تعریف: of or concerning animals.

• concerning zoology, concerning the science that deals with animals (animal life, animal research, etc.)

مترادف و متضاد

حیوانی (صفت)
animal, bestial, organic, brutish, zoological

وابسته به جانورشناسی (صفت)
zoological

جملات نمونه

1. The birds were put on display at the zoological society.
[ترجمه ترگمان]پرندگان در جامعه جانورشناسی نمایش داده می شدند
[ترجمه گوگل]پرندگان در جامعه زورکی نمایش داده شدند

2. A Zoological Society was founded in London in 1826 to act as a showcase for Britain's colonial possessions.
[ترجمه ترگمان]انجمن جانورشناسی در سال ۱۸۲۶ در لندن تاسیس شد تا به عنوان یک نمایش برای اموال مستعمرات بریتانیا عمل کند
[ترجمه گوگل]انجمن زیستگاه در سال 1826 در لندن تاسیس شد تا به عنوان یک نمایشگاه برای اموال استعماری بریتانیا عمل کند

3. The last one is the Zoological section.
[ترجمه ترگمان]آخرین مورد، بخش جانورشناسی است
[ترجمه گوگل]آخرین بخش بخش زیست شناسی است

4. The first zoological garden in the United States was established in 187
[ترجمه ترگمان]اولین باغ جانورشناسی در ایالات متحده در سال ۱۸۷ میلادی تاسیس شد
[ترجمه گوگل]اولین باغ زیستگاه در ایالات متحده در سال 187 تاسیس شد

5. The official periodical of the International Commission on Zoological Nomenclature.
[ترجمه ترگمان]نام رسمی کمیسیون بین المللی نام گذاری جانورشناسی
[ترجمه گوگل]نشریه رسمی کمیسیون بین المللی نولوژیک زیست شناسی

6. The Chicago Zoological Society's Dolphin Research Center in Sarasota Florida, a sister facility, saw some changes in the dolphin population in the Gulf.
[ترجمه ترگمان]مرکز تحقیقات دلفین شیکاگو در Sarasota فلوریدا، یک مرکز خواهر، تغییراتی در جمعیت دلفین در خلیج را مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]مرکز تحقیقات دلفین انجمن زیستگاه شیکاگو در ساراسوتا فلوریدا، یک مرکز خواهر، شاهد تغییراتی در جمعیت دلفین در خلیج فارس بود

7. He is the chief person responsible for a zoological garden.
[ترجمه ترگمان]او رئیس یک باغ جانورشناسی است
[ترجمه گوگل]او شخص اصلی مسئول باغ باغ وحش است

8. About a century later, science finally attached a zoological name to the Kraken.
[ترجمه ترگمان]حدود یک قرن بعد، علم در نهایت یک اسم جانورشناسی را به the متصل کرد
[ترجمه گوگل]حدود یک قرن بعد، علم در نهایت یک نام zoological به Kraken متصل کرد

9. The significance of wild zoological garden is expounded, and problems appeared during its development and its relative countermeasures are raised.
[ترجمه ترگمان]اهمیت این باغ جانوری وحشی، توضیح داده می شود و مشکلات در طول توسعه آن پدیدار می شوند و اقدامات متقابل نسبی آن بالا می رود
[ترجمه گوگل]اهمیت باغ وحش باغ وحش توضیح داده شده است، و در طول توسعه آن، مشکلات ظاهر شده است و مقابله های نسبی آن مطرح شده است

10. This is probably the biggest zoological discovery of the century.
[ترجمه ترگمان]این احتمالا بزرگ ترین کشف جانور در قرن است
[ترجمه گوگل]این احتمالا بزرگترین کشف زیورآلات قرن است

11. The type specimen is deposited in the Zoological Museum, Institute Zoology, the Chinese Academy of Sciences.
[ترجمه ترگمان]نمونه نوع در موزه جانورشناسی، موسسه جانورشناسی، آکادمی علوم چین، رسوب می کند
[ترجمه گوگل]نمونه نمونه در موزه زیستگاه، موسسه زیست شناسی، آکادمی علوم چینی قرار می گیرد

12. The juvenile was taken to the state zoological park for treatment.
[ترجمه ترگمان]این نوجوان برای درمان به پارک جانورشناسی ایالتی برده شد
[ترجمه گوگل]نوجوانان برای درمان به پارک باغ وحش منتقل شدند

13. Gould organised the shipment of several complete bowers back to London, where they were put on display at the Zoological Society.
[ترجمه ترگمان]خانم گولد ارسال چند bowers کامل را به لندن ترتیب داد و در آنجا آن ها را در انجمن جانورشناسی به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]گولد حمل چندین برج کامل را به لندن منتقل کرد، جایی که آنها در نمایشگاه انجمن زیستشناسی قرار گرفتند

14. She had, she admitted to herself, foolishly pictured the slopes of the mountain as a kind of zoological garden.
[ترجمه ترگمان]با حالتی ابلهانه به خود اعتراف کرد که از دامنه های کوه مانند یک باغ شبیه به یک باغ است
[ترجمه گوگل]او تا به حال، او به خود اعتراف کرد، به طرز احمقانه، دامنه های کوه را به عنوان یک باغ باغ وحش معرفی کرد


کلمات دیگر: