1. The zooids themselves are, or course, not preserved as fossils - we only have their vacated homes.
[ترجمه ترگمان]خود zooids نیز مانند فسیل ها حفظ نمی شوند - ما فقط خانه های خالی آن ها را داریم
[ترجمه گوگل]خود زوید ها، البته، البته به عنوان فسیل ها حفظ نمی شود - ما فقط خانه های خالی داریم
2. Macronucleus twisted band-shaped, longitudinally oriented in zooid.
[ترجمه ترگمان]یک گروه موسیقی پیچ دار پیچیده در zooid
[ترجمه گوگل]Macronucleus پیچیده باند شکل، طولی گرا در zooid
3. OBJECTIVE:To study the effects of concentrated liquor from male zooid of Antheraea pernyi to the cellular immune function, humoral immune function, and monocyte phagocytic system of mice.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای بررسی اثرات نوشیدن الکل متمرکز از zooid مذکر of pernyi به عملکرد سیستم ایمنی سلولی، عملکرد سیستم ایمنی humoral و سیستم monocyte phagocytic موش
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر لیکورهای متمرکز از زوید نر Antheraea pernyi به عملکرد سلولی، عملکرد ایمنی هومورال و سیستم فاگوسیتیک مونوسیت موش
4. One of the distinct individuals that join to form a compound or colonial animal; a zooid.
[ترجمه ترگمان]یکی از افراد متمایز که به تشکیل یک ترکیب یا یک حیوان مستعمراتی ملحق می شود؛ zooid
[ترجمه گوگل]یکی از افراد متمایز که به تشکیل یک ترکیب یا حیوان استعماری پیوستند؛ زوود
5. Umbllaria are interconnected to form a single myoneme system that may act as the role of cell skeleton as well as providing the mechanism by which the zooid contracts and relaxes.
[ترجمه ترگمان]Umbllaria به هم متصل می شوند تا یک سیستم تک پارامتری را تشکیل دهند که ممکن است به عنوان نقش اسکلت سلولی و نیز فراهم کردن مکانیزمی که بوسیله آن قرارداد zooid و آسوده می شود عمل کند
[ترجمه گوگل]Umbllaria به یک سیستم تکوندهی واحد متصل شدهاند که میتواند به عنوان نقش اسکلت سلولی عمل کند و همچنین مکانیزمی را فراهم کند که زوید قرارداد و آرامش میدهد