صف، صف بستن، در صف گذاشتن، در صف ایستادن
queued
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
queued ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: صفی
تعریف: ویژگی کارها و وظایفی که برای اجرا و پردازش در صف قرار گرفته باشند
واژه مصوب: صفی
تعریف: ویژگی کارها و وظایفی که برای اجرا و پردازش در صف قرار گرفته باشند
کلمات دیگر: