درست کننده، تنظیم کننده، تدوین کننده، کالبدساز، قالب ساز
framer
درست کننده، تنظیم کننده، تدوین کننده، کالبدساز، قالب ساز
انگلیسی به فارسی
فریمر
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: one who frames.
• (2) تعریف: (usu. cap.) someone who writes a new law, esp. one of the statesmen who helped write the U.S. Constitution.
• person who makes frames
دیکشنری تخصصی
[سینما] دستگاه پروژکتور فیلم
[برق و الکترونیک] قاب ساز وسیله ای برای تنطیم تجهیزات نمابر تجهیزات نمابر به گونه ای که شروع و پایان یک خط تصویر کپی مشابه با خط متناظر روی تصویر اصلی باشد .
[برق و الکترونیک] قاب ساز وسیله ای برای تنطیم تجهیزات نمابر تجهیزات نمابر به گونه ای که شروع و پایان یک خط تصویر کپی مشابه با خط متناظر روی تصویر اصلی باشد .
جملات نمونه
1. It seems that the framers of the Act wanted to update the terminology, but not to change the concept.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که the قانون خواهان به روز رسانی اصطلاحات است، اما این مفهوم را تغییر نمی دهد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد طراحان قانون می خواستند اصطلاح را به روزرسانی کنند اما این مفهوم را تغییر ندادند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد طراحان قانون می خواستند اصطلاح را به روزرسانی کنند اما این مفهوم را تغییر ندادند
2. We see therefore that the Framers were acutely conscious that the bicameral requirement and the Presentment Clauses would serve essential constitutional functions.
[ترجمه ترگمان]از این رو می بینیم که the به شدت آگاه بودند که الزام bicameral و the های presentment به وظایف اساسی اساسی خدمت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین ما می بینیم که فریمرها به شدت آگاه بودند که نیاز دو جانبه و مقررات ارائه شده به توابع قانونی ضروری خدمت می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین ما می بینیم که فریمرها به شدت آگاه بودند که نیاز دو جانبه و مقررات ارائه شده به توابع قانونی ضروری خدمت می کنند
3. Congressman John Bingham of Ohio was principal framer of the Equal Protection Clause.
[ترجمه ترگمان]نماینده کنگره، جان بینگهام از اوهایو، رئیس اصلی بند حمایت برابر بود
[ترجمه گوگل]جان بینگام، کنگره اوهایو، مدیر اصلی قانون حفاظت برابر بود
[ترجمه گوگل]جان بینگام، کنگره اوهایو، مدیر اصلی قانون حفاظت برابر بود
4. The framer did grant Congress a power to regulate commerce.
[ترجمه ترگمان]The به کنگره قدرت تنظیم تجارت را داد
[ترجمه گوگل]این کارگروه کنگره را برای تنظیم تجارت تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]این کارگروه کنگره را برای تنظیم تجارت تنظیم کرد
5. He used to be a framer and middle school teacher.
[ترجمه ترگمان]او سابقا معلم مدرسه بود و معلم دبیرستان بود
[ترجمه گوگل]او قبلا یک معلم و مدرس متوسطه بود
[ترجمه گوگل]او قبلا یک معلم و مدرس متوسطه بود
6. Shaoguan. My name's Nabil. I'm a framer from America.
[ترجمه ترگمان]Shaoguan اسم من Nabil است من یک دسیسه چین از آمریکا هستم
[ترجمه گوگل]شاوگوان نام من نبیل است من یک کارگردان از آمریکا هستم
[ترجمه گوگل]شاوگوان نام من نبیل است من یک کارگردان از آمریکا هستم
7. At the time, I only knew that he was the top photo framer in our country.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان فقط می دانستم که او بهترین عکسی است که در کشور ما وجود دارد
[ترجمه گوگل]در آن زمان، من فقط می دانستم که او بهترین عکس در کشور ما است
[ترجمه گوگل]در آن زمان، من فقط می دانستم که او بهترین عکس در کشور ما است
8. Note: When you initiate an IOS reload or a microcode reload, the POS interface is reset, and so is the framer.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید: هنگامی که یک سیستم بارگذاری مجدد IOS و یا یک ریز دستورالعمل مجدد دستورالعمل را آغاز می کنید، رابط POS دوباره راه اندازی می شود، و بنابراین the
[ترجمه گوگل]نکته: هنگامی که یک بار بارگیری مجدد IOS یا بارگذاری مجدد میکروتیک را آغاز می کنید، رابط POS بازنشانی می شود، و بنابراین فریمر است
[ترجمه گوگل]نکته: هنگامی که یک بار بارگیری مجدد IOS یا بارگذاری مجدد میکروتیک را آغاز می کنید، رابط POS بازنشانی می شود، و بنابراین فریمر است
9. China has got a big market and a lot of potential audience, as well as many talent framer.
[ترجمه ترگمان]چین یک بازار بزرگ و بسیاری از مخاطبان بالقوه و نیز بسیاری از talent استعداد دارد
[ترجمه گوگل]چین دارای یک بازار بزرگ و تعداد زیادی از مخاطبان بالقوه، و همچنین بسیاری از استعدادها است
[ترجمه گوگل]چین دارای یک بازار بزرگ و تعداد زیادی از مخاطبان بالقوه، و همچنین بسیاری از استعدادها است
10. The glass shattered, and ugh. It took it to the framer . It'll be back in a jiffy.
[ترجمه ترگمان]شیشه خرد شد و اه این را به دسیسه چین بردند به یک چشم به هم زدن بر میگرده
[ترجمه گوگل]شیشه ای فرو ریخت و خندید آن را به فریم برد در یک لحظه دوباره می آید
[ترجمه گوگل]شیشه ای فرو ریخت و خندید آن را به فریم برد در یک لحظه دوباره می آید
11. I do not think Turkey can be a shaper and framer of processes on its own, and we see much more cooperation or more parallels between Turkey's position and Washington position.
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که ترکیه بتواند a و framer از فرایندها را داشته باشد، و ما شاهد هم کاری بیشتر و یا parallels بیشتر بین موضع ترکیه و موقعیت واشنگتن خواهیم بود
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم که ترکیه بتواند یک فرآیند و فرایندهای خود را به تنهایی انجام دهد و ما همکاری بسیار بیشتری می کنیم یا روابط بیشتر بین موقعیت ترکیه و موقعیت واشنگتن را ببینید
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم که ترکیه بتواند یک فرآیند و فرایندهای خود را به تنهایی انجام دهد و ما همکاری بسیار بیشتری می کنیم یا روابط بیشتر بین موقعیت ترکیه و موقعیت واشنگتن را ببینید
12. Televised documentary derives from movies, the early homiletic works became a tool for framer to realize their propaganda purpose.
[ترجمه ترگمان]مستند Televised از فیلم ها ناشی می شود، کاره ای اولیه homiletic ابزاری برای framer برای تحقق اهداف تبلیغاتی خود تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]مستند تلویزیونی از فیلم ها می آید، کارهای اولیه ی همجنسگرایانه به ابزارهایی برای ایجاد تبلیغات هدفمند تبدیل شد
[ترجمه گوگل]مستند تلویزیونی از فیلم ها می آید، کارهای اولیه ی همجنسگرایانه به ابزارهایی برای ایجاد تبلیغات هدفمند تبدیل شد
پیشنهاد کاربران
قانون گذار، کسی که قوانین را تنظیم میکند
کلمات دیگر: