کلمه جو
صفحه اصلی

indirect lighting


نورغیرمستقیم (نوری که از دیوار یا سقف و غیره بازتاب می شود و ملایم تر است)، بازتاب شید، نور منعکس شده

انگلیسی به فارسی

نور غیر مستقیم، نور منعکس شده


نورپردازی غیر مستقیم، نور غیر مستقیم، نور منعکس شده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: lighting not directed at the object or area to be illuminated, but rather reflected, as off a ceiling, or diffused.

• artificial lighting which is deflected to reduce glare

دیکشنری تخصصی

[سینما] نورپردازی غیرمستقیم

جملات نمونه

1. Richard thought I should invest in indirect lighting, maybe paint the walls peach, make it a little cozier.
[ترجمه ترگمان]ریچارد فکر کرد من باید در روشنایی غیر مستقیم سرمایه گذاری کنم، شاید دیوارها را رنگ بزنم، کمی cozier کنم
[ترجمه گوگل]ریچارد تصور کرد من باید در روشنایی غیر مستقیم سرمایه گذاری کنم، شاید خاکستر دیوارها را رنگ کنم، آن را کوچکتر کنم

2. In full shade there is no direct sunlight, but there is some indirect light.
[ترجمه ترگمان]در سایه کامل، نور مستقیم خورشید وجود ندارد، اما نور غیر مستقیم وجود دارد
[ترجمه گوگل]در سایه کامل نور خورشید مستقیم وجود ندارد، اما نور غیر مستقیم وجود دارد

3. A black and white room and indirect lighting helps the visual perspective for the partially sighted.
[ترجمه ترگمان]یک اتاق سیاه و سفید و نورپردازی غیر مستقیم به چشم انداز بصری برای کمی نزدیک بین کمک می کند
[ترجمه گوگل]یک اتاق سیاه و سفید و نورپردازی غیر مستقیم به چشم انداز بصری برای افراد نیمه نهایی کمک می کند

4. In bright or open shade, there is no direct sunlight but plenty of indirect light.
[ترجمه ترگمان]در سایه روشن یا باز، نور مستقیم خورشید وجود ندارد اما نور غیر مستقیم زیادی دارد
[ترجمه گوگل]در سایه روشن و یا باز، هیچ نور مستقیم خورشید وجود دارد، اما مقدار زیادی نور غیر مستقیم وجود دارد

5. Use Global Radiosity for indirect lighting optimized for animation.
[ترجمه ترگمان]استفاده از radiosity جهانی برای نورپردازی غیر مستقیم بهینه برای انیمیشن
[ترجمه گوگل]از Radionity جهانی برای روشنایی غیر مستقیم بهینه سازی شده برای انیمیشن استفاده کنید

6. Indirect lighting and natural lighting compliments each other to make room environment more spacious.
[ترجمه ترگمان]نورپردازی غیر مستقیم و نورپردازی طبیعی به یکدیگر خوش آمد می گویند تا فضای اتاق را بازتر کنند
[ترجمه گوگل]نورپردازی غیر مستقیم و نورپردازی طبیعی به یکدیگر احترام می گذارند تا محیط اتاق را بزرگ تر کنند

7. Then this is equivalent to one bounce of indirect lighting .
[ترجمه ترگمان]سپس این برابر با بازتاب نور غیر مستقیم است
[ترجمه گوگل]سپس این معادل یک گزاف گویی از نور غیر مستقیم است

8. The respect is designed in lamplight, indirect lighting combining direct lighting is given priority to, in order to emphasize the lobby of the space is concise, modern and metrical sense.
[ترجمه ترگمان]این رابطه در نور چراغ طراحی شده است، روشنایی غیر مستقیم و ترکیب نور مستقیم اولویت داده می شود تا تاکید کند که لابی فضا بسیار دقیق، مدرن و metrical است
[ترجمه گوگل]احترام در لامپلایت طراحی شده است، نورپردازی غیر مستقیم با ترکیب روشنایی مستقیم به اولویت داده می شود، به منظور تأکید بر لابی فضا، حس مختصر، مدرن و متریک است

9. Indirect lighting over your work area usually works best.
[ترجمه ترگمان]نور غیر مستقیم بر روی محل کار شما معمولا بهتر عمل می کند
[ترجمه گوگل]روشنایی غیر مستقیم بر روی منطقه کار شما معمولا بهتر عمل می کند

10. Indirect Lighting Design with decorative'Flags'made of an weave material run North - South through the five.
[ترجمه ترگمان]طراحی نورپردازی غیر مستقیم با پرچم های تزیینی ساخته شده از مواد weave شمال - جنوب از طریق پنج
[ترجمه گوگل]طراحی نورپردازی غیر مستقیم با مواد تزئینی 'Flags' ساخته شده از یک پارچه بافت از شمال تا جنوب از طریق پنج

11. This unique light is used for indirect lighting.
[ترجمه ترگمان]این نور منحصر به فرد برای نورپردازی غیر مستقیم مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این نور منحصر به فرد برای روشنایی غیر مستقیم استفاده می شود

12. The inability to enter a room that does not have indirect lighting. Blurred vision.
[ترجمه ترگمان]ناتوانی در ورود به اتاقی که نور غیر مستقیم ندارد تصویر Blurred
[ترجمه گوگل]ناتوانی در ورود به اتاق که روشنایی غیر مستقیم ندارد تاری دید

13. As a result the L-shaped walls appropriated the plot's geometry while roofs opened northward to provide plenty of indirect lighting.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، دیواره ای L شکل هندسی طرح را به خود اختصاص دادند، در حالی که سقف ها به سمت شمال باز شدند تا نور غیر مستقیم زیادی ایجاد کنند
[ترجمه گوگل]در نتیجه دیوارهای L به شکل هندسه طرح تعیین شده بود، در حالی که سقف ها به سمت شمال برای تامین مقدار زیادی نور غیر مستقیم باز می شدند

14. Newer GPUs can reprocess the scene multiple times to approximate indirect lighting.
[ترجمه ترگمان]gpus جدیدتر می توانند چندین بار صحنه را با نور غیر مستقیم تقریبی تنظیم کنند
[ترجمه گوگل]پردازنده های جدیدتر می توانند چندین بار صحنه را مجددا پردازش کنند تا نورپردازی غیر مستقیم را تقریبا نزدیک کند


کلمات دیگر: