کلمه جو
صفحه اصلی

dressing room


رختکن، اطاق مخصوص گریم و تعویض لباس در تئاتر، اطاق رخت کن درتئاتر وغیره، اطاق ویژه ارایش اطاق ویژه ارایش یاجامه پوشی

انگلیسی به فارسی

اطاق رخت‌کن (در تئاتر و غیره)، اطاق ویژه آرایش


انگلیسی به انگلیسی

• room used for changing clothes (eg. theater or a clothing store)
a dressing room is a room in a theatre where actors prepare for a performance.
a dressing room is also a room in a sports arena where athletes get changed.

دیکشنری تخصصی

[سینما] رختکن

مترادف و متضاد

room used to change clothes in


Synonyms: changing room, fitting room, greenroom


جملات نمونه

1. Where is the dressing room.
[ترجمه ترگمان]اتاق تعویض لباس کجاست
[ترجمه گوگل]اتاق پانسمان کجاست؟

2. He had come in from his dressing room and Eileen was waiting, dressed and ready for the dinner party.
[ترجمه ترگمان]او از اتاق تعویض لباس خود بیرون آمده بود و ایل ین منتظر مهمانی شام بود
[ترجمه گوگل]او از اتاق پانسمانش آمده بود و آیلین منتظر بود، لباسش را برای مهمانی شام آماده کند

3. He rushed offstage and up to Lesley-Jane's dressing room.
[ترجمه ترگمان]او با عجله از صحنه خارج شد و به اتاق تعویض لباس جین رفت
[ترجمه گوگل]او عصبانی شد و تا اتاق پانسمان لسلی جین

4. Jim Magilton thumped one home and in the dressing room.
[ترجمه ترگمان]جیم Magilton به یک خانه و در اتاق پرو ضربه زد
[ترجمه گوگل]جیم مگیلتون یک خانه و در اتاق پانسمان را گرفت

5. Then, alone in his dressing room, he cheerfully prepared a noose with which to hang himself.
[ترجمه ترگمان]سپس، تنها در اتاق تعویض لباس، با خوش رویی به این بند که خود را حلق آویز کند آماده کرد
[ترجمه گوگل]سپس، به تنهایی در اتاق پانسمان خود، او شاد و خوش تیپ تهیه شعله که با آن به قطع خود را

6. When I first moved into my dressing room at the Lyceum, it gave off a heady fragrance of drains and whitebait.
[ترجمه ترگمان]وقتی برای اولین بار به اتاق تعویض لباس خود در Lyceum رفتم، عطری تند از فاضل آب و whitebait در آورد
[ترجمه گوگل]وقتی اولین بار به اتاق پانسمان من در Lyceum نقل مکان کرد، آن را با عطر و طعم خوش طعم از تخلیه و whitebait

7. He spent the interval just sitting in his dressing room, gathering his strength for the next act.
[ترجمه ترگمان]او این فاصله را در اتاق تعویض لباس صرف کرد و نیروی خود را برای نمایش بعدی جمع کرد
[ترجمه گوگل]او فاصله زمانی را صرف نشستن در اتاق پانسمان خود کرد، و نیروی خود را برای عمل بعدی جمع کرد

8. I shared a dressing room with Sean Connery.
[ترجمه ترگمان]من یه اتاق تعویض لباس با \"شان کانری\" داشتم
[ترجمه گوگل]من یک اتاق پانسمان با شان کانری را به اشتراک گذاشتم

9. Luckily, my after-match tantrum in the dressing room certainly shook up my rabble and got a good performance against Frampton.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، بعد از اوقات تلخی من در اتاق تعویض لباس افراد گروه را تکان داد و نمایش خوبی در برابر \"فرمتون\" گرفت
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، تندرام بعد از بازی در اتاق پانسمان من قطعا تکان خوردن من و عملکرد خوب در برابر Frampton

10. There was a dressing room adjacent to a communal shower, and there was a lot of steam.
[ترجمه ترگمان]در کنار یک حمام عمومی، یک اتاق تعویض لباس وجود داشت و مقدار زیادی بخار در آن دیده می شد
[ترجمه گوگل]یک اتاق پانسمان در مجاورت یک حمام عمومی وجود داشت و بخار زیادی وجود داشت

11. This was actually smaller than the dressing room but was richly furnished and lit by a large crystal chandelier.
[ترجمه ترگمان]این اتاق در واقع کوچک تر از اتاق تعویض لباس بود، اما با یک چلچراغ بزرگ و بزرگ آن را روشن و روشن کرده بود
[ترجمه گوگل]این در واقع کوچکتر از اتاق پانسمان بود، اما به طور گسترده ای با یک لوستر کریستال بزرگ مجهز شده بود

12. Later in the dressing room, everyone was suffering cramps.
[ترجمه ترگمان]بعد در اتاق تعویض، همه از درد رنج می بردند
[ترجمه گوگل]بعدا در اتاق پانسمان، همه گرفتار درد شدید شد

13. He went back into the dressing room, took a shot and came back to play.
[ترجمه ترگمان]به اتاق تعویض لباس برگشت، یک تیر خورد و به بازی برگشت
[ترجمه گوگل]او به اتاق رختکن رفت، یک ضربه زد و به بازی برگشت

14. As Hall departed for the dressing room, incensed Everton boss Howard Kendall gave him a tongue-lashing from the dugout.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هال از اتاق تعویض لباس بیرون رفت، Howard Kendall، رئیس Everton، شلاق زدن را از the به او داد
[ترجمه گوگل]همانطور که هال برای اتاق پانسمان رفت، هوارد کندل، رییس ارشد اورتون، به او زنگ زد

15. Bivins listened to their music in his dressing room and a few months later signed them up.
[ترجمه ترگمان]Bivins به صدای موسیقی خود در اتاق رخت کن گوش می داد و چند ماه بعد امضای آن ها را امضا می کرد
[ترجمه گوگل]بویوین در اتاق پانسمانشان به موسیقیشان گوش داد و چند ماه بعد آنها را امضا کردند

پیشنهاد کاربران

رختکن اتاق پرو

رختکن

اتاق پرُو، رخت کن

Fitting room


کلمات دیگر: