کلمه جو
صفحه اصلی

grader


معنی : جاده صاف کن، دانش اموز، نمره گذار، شاگرد مدرسه ابتدایی یا متوسطه
معانی دیگر : شاگرد کلاس یا سال بخصوص، (پسوند) صاف کن، مسطح یا تراز کننده، ترازگر، گریدر، ماشین تسطیح، (آمریکا)، کسی که درجه بندی یا طبقه بندی می کند، معلمی که نمره می دهد، نمره دهنده، مصحح، نمره گذار اوراق امتحانی، ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکار میرودو بانها شیب منظم میدهد

انگلیسی به فارسی

نمره گذار(اوراق امتحانی)، ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکار می‌رودو بانها شیب منظممی‌دهد، جاده صاف کن، شاگرد مدرسه ابتدایی یا متوسطه، دانش اموز


گریدر، جاده صاف کن، دانش اموز، نمره گذار، شاگرد مدرسه ابتدایی یا متوسطه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or thing that grades.

(2) تعریف: a student in a certain grade at school (usu. used in combination).

- Billy is a third-grader.
[ترجمه ترگمان] بیلی کلاس سوم است
[ترجمه گوگل] بیلی یک درجه سوم است

(3) تعریف: a machine that is used to grade earth.

• one who grades; student in a particular grade at school

دیکشنری تخصصی

[سینما] متصدی چاپ
[عمران و معماری] گریدر
[زمین شناسی] گریدر گریدرها قابلیت محدودی درباربری دارندو کاربرد آنها بیشتر جهت تمیزکردن جاده، باربری و نگهداری آن درشرایط مناسب می باشد.کاربرد اصلی این ماشین آلات در مرحله نهایی عملیات خاکریزی و برای سطح بندی و شیب دادن سطح رویی می باشد.گرید رشامل یک تیغه است که در زیر یک ماشین دارای موتور محرکه حمل می شود.این تیغه درجهت حرکت زاویه دار است. درموقع حرکت ماشین به سمت جلو،تیغه از طرفمواد سطحی تحت فشارقرارمی گیردو باعث می شودمواددرطول محل عبور تیغه پهن و گسترده شوند.
[نساجی] یکنواخت کننده - یکنواخت ساز
[پلیمر] یکنواخت کننده

مترادف و متضاد

جاده صاف کن (اسم)
grader

دانش اموز (اسم)
student, pupil, grader

نمره گذار (اسم)
grader

شاگرد مدرسه ابتدایی یا متوسطه (اسم)
grader

جملات نمونه

1. road grader
ماشین جاده تراز کن

2. a tenth grader
دانش آموز سال دهم

3. B got serious about basketball early, a first grader watching her big brother play and her father coach.
[ترجمه ترگمان]ب در اوایل بسکتبال جدی شد، یک دانش آموز کلاس اول بازی برادر بزرگش و مربی پدرش را تماشا کرد
[ترجمه گوگل]B در اوایل بسکتبال جدی بود، اولین قهرمان در حال تماشای بازی برادر بزرگ و مربی پدرش بود

4. The graders and the jeeps and the wide-mouthed bulldozers.
[ترجمه ترگمان]The و the و the wide
[ترجمه گوگل]کلاس های راننده و جیپ و بولدوزرهای بزرگ

5. Even first graders went to school six days a week, from early morning to noon.
[ترجمه ترگمان]حتی دانش آموزان کلاس اول از صبح زود تا ظهر شش روز به مدرسه می رفتند
[ترجمه گوگل]حتی کلاس های اول کلاس شش روز در هفته به مدرسه رفتند، از صبح تا ظهر

6. Second and third graders are still so young.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان کلاس دوم و سوم هنوز خیلی جوان هستند
[ترجمه گوگل]کلاس دوم و سوم هنوز خیلی جوان هستند

7. Lawrence King, an eighth grader who identified as gay and wore makeup and nail polish, was 1when he was declared brain dead on Feb.
[ترجمه ترگمان]لارنس کینگ، یک دانش آموز کلاس هشتم که با همجنس گرایی و لاک ناخن شناخته شد، در روز اول فوریه در حالی که به عنوان مرده در فوریه کشته شد، در ۱ فوریه به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]لورنس کینگ، مدرک هشتم که به عنوان همجنس گرا و آرایش و ناخن لهستانی شناخته شد، 1 بار پس از آن اعلام شد که مغزش در ماه فوریه اعلام شد

8. Nobita is a fourth grader in Tokyo and an only child of the family.
[ترجمه ترگمان]Nobita دانش آموز کلاس چهارم در توکیو و تن ها فرزند خانواده است
[ترجمه گوگل]نوبیتا درجه چهارم در توکیو و تنها فرزند خانواده است

9. I remember, as a third grader, visiting my great - grandmother.
[ترجمه ترگمان]یادمه، به عنوان دانش آموز سال سوم که داشتم به مادربزرگم می رفتم
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک گرید سوم به یاد می آورم که به بزرگترین مادر بزرگم می روم

10. Wajda a third grader organized a shoe drive at his school and collected 509 shoes.
[ترجمه ترگمان]Wajda یک دانش آموز کلاس سوم یک راند کفش را در مدرسه خود سازماندهی کرده و کفش ۵۰۹ را جمع آوری کرد
[ترجمه گوگل]وایده سومین قهرمان، یک مدرسه کفش در مدرسه خود را سازماندهی کرد و 509 کفش را جمع آوری کرد

11. As a 10 th grader Bill Gates was famous as Lakeside's ranking computer freak.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک کلاس دهم کلاس دهم، (بیل گیتس)معروف به عجیب الخلقه کامپیوتری رده لیک ساید مشهور بود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک بیل گیتس، بازیگر 10 ساله، به عنوان معشوقه کامپیوتر رایانه ای Lakeside شناخته شد

12. For Alex being an eighth - grader is an exciting thing.
[ترجمه ترگمان]برای الکس که دانش آموز کلاس هشتم است، چیز هیجان انگیزی است
[ترجمه گوگل]برای الکس یک هشتم - گرید یک چیز هیجان انگیز است

13. Paul is a bright, athletic fourth - grader.
[ترجمه ترگمان]پل یک دانش آموز کلاس چهارم ورزشی است
[ترجمه گوگل]پل یک جادوگر سبک و ورزشی است

14. The system which is applied to grader the Zirconium dioxide superfines after ball milling is introduced, specially the features of the centrifugal grader.
[ترجمه ترگمان]این سیستم که برای کلاس grader دی اکسید کربن بعد از معرفی ball بکار می رود، به طور خاص ویژگی های دانش آموز کلاس گریز از مرکز معرفی می شود
[ترجمه گوگل]سیستم مورد استفاده برای افزایش غلظت زیرکونیوم دی اکسید پس از توپ آسیاب وارد شده است، به ویژه ویژگی های گریز از مرکز

15. The play is open to all seventh and eighth graders.
[ترجمه ترگمان]این نمایش برای همه کلاس هفتمی و هشتم باز است
[ترجمه گوگل]این بازی برای تمام کلاس های هفتم و هشتم باز است

a tenth grader

دانش‌آموز سال دهم


road grader

ماشین جاده‌ترازکن


پیشنهاد کاربران

grader ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: شیب‏ساز
تعریف: یکی از دستگاه های راه‏سازی که با تیغۀ بین چرخ های عقب و جلو مصالح را پخش و راه را تسطیح و شیب‏بندی می کند

دانش آموز


کلمات دیگر: