(در دالان یا نقب یا درگاه و غیره) ارتفاع سقف از سر انسان، فاصله ی ایمن، بلندی طاق
headroom
(در دالان یا نقب یا درگاه و غیره) ارتفاع سقف از سر انسان، فاصله ی ایمن، بلندی طاق
انگلیسی به فارسی
(در دالان یا نقب یا درگاه و غیره) ارتفاع سقف از سر انسان، فاصلهی ایمن، بلندی طاق
سر و صدا
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the clear space between the head and a ceiling, arch, or top of a doorway.
• space above the head (in a doorway, car, etc.)
headroom is the amount of space below a roof or bridge.
headroom is the amount of space below a roof or bridge.
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] فاصله آزاد - قدپا - بلندی طاق - سرگیر
[زمین شناسی] فاصله ایمنی، سقف ازاد
[سینما] جای سر - فضای بالای سر - فضای بالای سر [در ترکیب بندی تصویر] - فضای فوقانی موضوع تصویر
[زمین شناسی] فاصله ایمنی، سقف ازاد
[سینما] جای سر - فضای بالای سر - فضای بالای سر [در ترکیب بندی تصویر] - فضای فوقانی موضوع تصویر
جملات نمونه
1. It's a small car but there's lots of headroom.
[ترجمه ترگمان]این یک ماشین کوچک است، اما headroom زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]این یک ماشین کوچک است، اما تعداد زیادی از سرنشینان وجود دارد
[ترجمه گوگل]این یک ماشین کوچک است، اما تعداد زیادی از سرنشینان وجود دارد
2. There's a lot of headroom for such a small car.
[ترجمه ترگمان]چیزهای زیادی برای این ماشین کوچک وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای چنین ماشین کوچک، مقدار زیادی از این اتومبیل وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای چنین ماشین کوچک، مقدار زیادی از این اتومبیل وجود دارد
3. There is not enough headroom for buses to go under this bridge.
[ترجمه ترگمان]کافی نیست که اتوبوس ها تحت این پل بروند
[ترجمه گوگل]برای اتوبوس ها زیر این پل کافی نیست
[ترجمه گوگل]برای اتوبوس ها زیر این پل کافی نیست
4. Headroom abounds; rear legroom is good.
[ترجمه ترگمان]headroom زیاده از حد زیاد است و rear هم خوب است
[ترجمه گوگل]سرامیک فراوان است اتاق پشتی خوب است
[ترجمه گوگل]سرامیک فراوان است اتاق پشتی خوب است
5. But once they're there, once you've given them headroom, they seem pretty determined to stick around.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی به آنجا رسیدند، وقتی که آن ها را headroom، به نظر خیلی مصمم میان که این دور و بر باشند
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که آنها در آنجا هستند، هنگامی که آنها را به آنها می دادید، به نظر می رسد که قاطعیت دارند که در کنار یکدیگر باشند
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که آنها در آنجا هستند، هنگامی که آنها را به آنها می دادید، به نظر می رسد که قاطعیت دارند که در کنار یکدیگر باشند
6. Quantities of leg and headroom are generous, rearward seat travel in particular, and all-round vision is terrific.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از پا و headroom سخاوتمندانه هستند و به طور خاص حرکت می کنند و دید همه دور و دور فوق العاده است
[ترجمه گوگل]مقادیر پاها و سر و صدا سخاوتمندانه است، سفر به عقب به طور خاص در سفر است، و چشم انداز تمام دور فوق العاده است
[ترجمه گوگل]مقادیر پاها و سر و صدا سخاوتمندانه است، سفر به عقب به طور خاص در سفر است، و چشم انداز تمام دور فوق العاده است
7. Legroom is generous, and headroom reasonably good.
[ترجمه ترگمان]Legroom بخشنده است، و headroom نسبتا خوب است
[ترجمه گوگل]Legroom سخاوتمندانه است، و سر و صدا نسبتا خوب است
[ترجمه گوگل]Legroom سخاوتمندانه است، و سر و صدا نسبتا خوب است
8. This gives the tape more headroom for high frequencies.
[ترجمه ترگمان]این به نوار بیشتری برای فرکانس های بالا می دهد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که نوار برای فرکانس های بالاتر استفاده شود
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که نوار برای فرکانس های بالاتر استفاده شود
9. Once fully open there is 25m headroom above the river's 30m wide navigation channel.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کاملا باز باشد، ۲۵ متر بالاتر از ۳۰ متر کانال کش تیرانی روی رودخانه وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که به طور کامل باز می شود 25 متر ارتفاع بالای کانال ناوبری عرض 30 متر رودخانه وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که به طور کامل باز می شود 25 متر ارتفاع بالای کانال ناوبری عرض 30 متر رودخانه وجود دارد
10. Headroom equivalent to door head-height could just be achieved both below and above this gallery and under the retained ceiling.
[ترجمه ترگمان]معادل با ارتفاع سر در هر دو زیر و بالای این گالری و زیر سقف نگه داشته می شود
[ترجمه گوگل]سرامیک برابر با ارتفاع درب می تواند فقط در زیر و بالای این گالری و تحت سقف حفظ شده به دست آمده است
[ترجمه گوگل]سرامیک برابر با ارتفاع درب می تواند فقط در زیر و بالای این گالری و تحت سقف حفظ شده به دست آمده است
11. Headroom isn't such a problem, though, and actual rear seat comfort is very good.
[ترجمه ترگمان]به هر حال این یک مشکل نیست، و صندلی عقب پشتی هم خیلی خوب است
[ترجمه گوگل]با این حال، Headroom چنین مسائلی نیست و راحتی صندلی های عقب بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]با این حال، Headroom چنین مسائلی نیست و راحتی صندلی های عقب بسیار خوب است
12. In view of special headroom requirement and some problems in designing overhead traveling crane with slewing hoisting mechanism, it presents the overall scheme design and the mechanisms design.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نیاز به headroom خاص و برخی مشکلات در طراحی جرثقیل حمل و نقل هوایی با مکانیزم برافراشتن slewing، طرح کلی طرح و طراحی مکانیزم را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]با توجه به نیاز ویژه سرامیکی و برخی مشکلات در طراحی جرثقیل جرثقیل سرنشین با مکانیسم کشش کششی، طراحی طرح کلی و طراحی سازه ها را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]با توجه به نیاز ویژه سرامیکی و برخی مشکلات در طراحی جرثقیل جرثقیل سرنشین با مکانیسم کشش کششی، طراحی طرح کلی و طراحی سازه ها را ارائه می دهد
13. Carry headroom to provide technical equipment standard.
[ترجمه ترگمان]headroom را بردارید تا استاندارد تجهیزات فنی را ارایه کنید
[ترجمه گوگل]برای تهیه تجهیزات فنی استاندارد، حمل و نقل را انجام دهید
[ترجمه گوگل]برای تهیه تجهیزات فنی استاندارد، حمل و نقل را انجام دهید
14. Hoist has low - headroom upper and lower limit switches, nickel-plated load chain, 6 - pocket load sheave, and count hour meter to record lowering starts and hoist on time.
[ترجمه ترگمان]Hoist دارای کلیدهای محدود بالا و پایین switches، زنجیره بار plated، sheave ۶ جیبی، و count متر برای رکورد کاهش زمان و بالا بردن زمان است
[ترجمه گوگل]آسانسور دارای سوئیچ های کم و زیاد پایین سقفی، زنجیره بار نیکل، 6 شفت بار جیبی و شمارش ساعت برای ثبت رانندگی است و زمان را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]آسانسور دارای سوئیچ های کم و زیاد پایین سقفی، زنجیره بار نیکل، 6 شفت بار جیبی و شمارش ساعت برای ثبت رانندگی است و زمان را افزایش می دهد
پیشنهاد کاربران
برق ( سقف ) - سقف ولتاژ
voltage headroom
سربار ولتاژ
سربار ولتاژ
headroom ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: سرماند
تعریف: گسترۀ پویایی باقی ماندۀ سمعک که به صورت اختلاف بین خروجی سمعک و تراز اشباع آن برحسب دسی بل بیان می شود
واژه مصوب: سرماند
تعریف: گسترۀ پویایی باقی ماندۀ سمعک که به صورت اختلاف بین خروجی سمعک و تراز اشباع آن برحسب دسی بل بیان می شود
کلمات دیگر: