کلمه جو
صفحه اصلی

footage


معنی : طول چیزی برحسب فوت، مقدار فیلم بفوت
معانی دیگر : (به ویژه در مورد فیلم سینمایی) طول برحسب فوت، اندازه، درازا

انگلیسی به فارسی

طول چیزی برحسب فوت، مقدار فیلم بفوت


فیلم، طول چیزی برحسب فوت، مقدار فیلم بفوت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a length of anything that can be measured in feet.

(2) تعریف: a portion of movie or video film, such as one or several scenes, or all the frames pertaining to a single event.

- Some footage on the election was shown on the evening news.
[ترجمه ترگمان] برخی فیلم در مورد این انتخابات در اخبار عصرگاهی نمایش داده شد
[ترجمه گوگل] برخی از فیلم ها در مورد انتخابات در خبرهای شبانه نشان داده شده است

• length measured in feet; scene which has been filmed on camera
footage of a particular event is a film or part of a film which shows this event.

دیکشنری تخصصی

[سینما] طول فیلم - طول فیلم به حسب فوت - طول فیلم برحسب فوت یا متر - فوت (واحد اندازه گیری )
[نفت] عمق چاه (برحسب فوت)

مترادف و متضاد

طول چیزی برحسب فوت (اسم)
footage

مقدار فیلم بفوت (اسم)
footage

جملات نمونه

1. The jury watched video footage of the riots.
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه فیلم ویدئویی آشوب ها را تماشا کرد
[ترجمه گوگل]هیئت داوران فیلم های ویدئویی شورش ها را تماشا کرد

2. The film contained some old newsreel footage.
[ترجمه ترگمان]فیلم یک سری فیلم های خبری قدیمی داشت
[ترجمه گوگل]این فیلم حاوی فیلم های روزنامه نگار است

3. The movie contains some recently discovered newsreel footage of the war.
[ترجمه ترگمان]این فیلم شامل برخی از فیلم های خبری تازه کشف شده از جنگ است
[ترجمه گوگل]این فیلم شامل فیلم هایی از اخیرا خبرنگار جنگی است

4. Over 80 hours of footage have been distilled into these 40 minutes.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۸۰ ساعت فیلم در این ۴۰ دقیقه تقطیر شده است
[ترجمه گوگل]بیش از 80 ساعت فیلم در این 40 دقیقه تقسیم شده است

5. People see live footage of the war at home on their televisions.
[ترجمه ترگمان]مردم فیلم زنده جنگ را در خانه خود در تلویزیون تماشا می کنند
[ترجمه گوگل]مردم در تلویزیون خود فیلم های زنده را در خانه می بینند

6. They are planning to show exclusive footage from this summer's festivals.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال برنامه ریزی برای نشان دادن یک فیلم انحصاری از این جشنواره تابستانی هستند
[ترجمه گوگل]آنها در حال برنامه ریزی برای نمایش فیلم های منحصر به فرد از جشنواره های تابستان هستند

7. The police replayed footage of the accident over and over again.
[ترجمه ترگمان]پلیس فیلم تصادف را بارها و بارها تکرار کرد
[ترجمه گوگل]پلیس فیلم های تصادفی را دوباره و دوباره پخش کرد

8. Woody Allen's film 'Zelig' contains early newsreel footage.
[ترجمه ترگمان]فیلم وودی آلن \" شامل فیلم های خبری اولیه است
[ترجمه گوگل]فیلم 'زلیگ' فیلم وودی آلن شامل فیلم های روزنامه نگاری اولیه است

9. It follows a chronological script, interspersing documentary footage with the acted narrative.
[ترجمه ترگمان]این فیلم به دنبال یک اسکریپت به ترتیب زمانی و مستند است
[ترجمه گوگل]این یک اسکریپت زمانی است که فیلم مستند را با روایت عمل دنبال می کند

10. To do the Inlay shot required mixing film footage of the city with live action of the Doctor's party.
[ترجمه ترگمان]برای انجام این کار، فیلم های ضبط شده از شهر را با اقدام زنده گروه دکتر، مورد هدف قرار دادند
[ترجمه گوگل]برای انجام کار Inlay shot نیاز به مخلوط کردن فیلم فیلم از شهر با عمل زنده از حزب دکتر

11. Police are currently studying video footage to identify protesters involved.
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال حاضر در حال بررسی فیلم های ویدئویی برای شناسایی معترضان است
[ترجمه گوگل]پلیس در حال مطالعه فیلم های ویدئویی برای شناسایی معترضین درگیر است

12. On the video footage, which was shot by investigators the spring after the nightmare, birds twitter.
[ترجمه ترگمان]در فیلم ویدئویی، که در بهار بعد از کابوس، پرنده ها در تویی تر به ضرب گلوله کشته شدند
[ترجمه گوگل]بر روی فیلم ویدئویی، که توسط محققان پس از کابوس بهار به ارمغان آورد، پرندگان توییتر

13. Poetic, evocative, black-and-white footage alternates with a more pragmatic, colorful picture of the family today.
[ترجمه ترگمان]فیلم های شاعرانه، مهیج، سیاه - و - سفید به همراه تصویر pragmatic و رنگی از خانواده امروزی جایگزین می شوند
[ترجمه گوگل]فیلم های شعری، آویزه ای، سیاه و سفید جایگزین فیلم های پرجرم تر و رنگارنگ تر از خانواده می شوند

14. Bogdanovich shot the footage with Boris and booked other actors to complete the film, shooting over the succeeding ten days.
[ترجمه ترگمان]Bogdanovich فیلم را با بوریس به نمایش گذاشت و بازیگران دیگر را برای تکمیل فیلم، که در طول ده روز بعد از آن فیلمبرداری شده بود، به ضرب گلوله از دست داد
[ترجمه گوگل]بوگدانویچ فیلم را با بوریس شلیک کرد و بازیگران دیگر را برای تکمیل فیلم، ضبط کرد و ده روز بعد، فیلمبرداری کرد

پیشنهاد کاربران

فیلم

اندازه گرفتن چیزی بر حسب فوت

فیلم سینما که یک واقعه را نشان میدهد .

فیلم خام - فیلم بدون تدوین

نتیجه دادن
نتیجه به دست آمده
حاصل کار
کار انجام شده


تصویر

فیلم ظبط شده ، ویدیوی ظبط شده ، صحنه های فیلم ، صحنه های ویدیو،
فیلمی که ( از یک اتفاقاتی یا حوادثی ) گرفته شده
( ۱۶ آبان ۱۳۹۹ )

بریدهٔ فیلم ( خبری یا غیره )

( فرهنگ نشر نو )

تصویر/ برداری کردن
Capturing footage

security footage
فیلم دوربین های امنیتی یا مداربسته


کلمات دیگر: