1. The competition is planned as a dry run for the World Cup finals.
[ترجمه ترگمان]این مسابقه برای مسابقات نهایی جام جهانی در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]مسابقه به عنوان یک دوره خشک برای جام جهانی به پایان رسیده است
2. Let's do / have a dry run.
[ترجمه ترگمان]بیایید این کار را انجام دهیم \/ یا فرار کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید انجام بدهیم
3. Dole did his first dry run Tuesday, in a mock debate with Sen.
[ترجمه ترگمان]او اولین اجرای خشک خود را سه شنبه در یک مناظره ساختگی با سناتور انجام داد
[ترجمه گوگل]دول اولین روز خود را در سه شنبه، در یک بحث و گفت و گو با Sen
4. They were there for a countdown dry run.
[ترجمه ترگمان]اونا برای شمارش معکوس شروع به شمارش معکوس کردن
[ترجمه گوگل]آنها برای اجرای یک دوره شمارش معکوس بودند
5. BIn some ways, the learning center provides a dry run for the workaday world.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، مرکز یادگیری برای جهان workaday یک راه خشک فراهم می کند
[ترجمه گوگل]در بعضی موارد، مرکز یادگیری یک دوره خشک برای جهان کار می کند
6. We will have a dry run the morning and make the actual presentation in the afternoon.
[ترجمه ترگمان]ما صبح هوا خشک خواهد بود و بعد از ظهر یک سخنرانی واقعی خواهیم داشت
[ترجمه گوگل]صبح روز صبح خشکی خواهیم داشت و بعد از ظهر ارائه واقعی می شود
7. Let's do a dry run of the commercial again.
[ترجمه ترگمان]بیا دوباره از این تبلیغ شروع کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید مجددا خشونت تجاری انجام دهیم
8. I'd like to dry run of our presentation. I need more practice using the microphone.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم از of استفاده کنم من به تمرین بیشتر با استفاده از میکروفون نیاز دارم
[ترجمه گوگل]من می خواهم خشک اجرا از ارائه ما من نیاز به تمرین بیشتر با استفاده از میکروفون
9. In fact, your good buddy JD did a dry run earlier, and I'll tell you how.
[ترجمه ترگمان]در واقع، دوست خوبت jd زودتر شروع به دویدن کرد و من بهت میگم چطوری
[ترجمه گوگل]درواقع، دوستان خوب شما JD یک اجرا خشک را زودتر انجام دادند، و من به شما بگویم که چگونه
10. He did a dry run of his speech in front of a mirror.
[ترجمه ترگمان]او در مقابل آینه کارش را خشک و خشک انجام داد
[ترجمه گوگل]او یک سخنرانی خشک در مقابل آینه انجام داد
11. It will be a crucial dry run for the commercial success of the larger planes.
[ترجمه ترگمان]این برای موفقیت تجاری هواپیماهای بزرگ تر، خشک بسیار حیاتی خواهد بود
[ترجمه گوگل]این موفقیت خشکی برای موفقیت تجاری هواپیماهای بزرگتر خواهد بود
12. Then we did a dry run, using dummy code for each element.
[ترجمه ترگمان]بعد یه فرار خشک انجام دادیم و با استفاده از کده ای ساختگی برای هر عنصری استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]سپس یک اجرا خشک انجام دادیم، با استفاده از کد ساختگی برای هر عنصر
13. Ready to start ( dry run ) engine.
[ترجمه ترگمان]آماده برای شروع (خشک و خشک)موتور
[ترجمه گوگل]آماده برای شروع (خشک کردن موتور)
14. I'd like do dry run with this speech before I present it to the whole company.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم قبل از اینکه این سخنرانی رو به کل شرکت بدم با این سخنرانی برم
[ترجمه گوگل]من قبل از ارائه آن به کل شرکت، می خواهم با این سخنرانی، خشک کنی