کلمه جو
صفحه اصلی

encoder


رمز گذار

انگلیسی به فارسی

رمزگذار، رمز گذار


انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that converts messages into code

دیکشنری تخصصی

[سینما] ضبط کننده فرمان رمز
[کامپیوتر] رمز گذار، کد کننده .
[برق و الکترونیک] کد گذار - رمز گذار 1. وسیله ای الکترومکانیکی که چرخش محور را به پالسهای قابل شمارش در خروجی تبدیل می کند تا از روی آن زاویه محور یا تعداد دور آن تعیین شود. مهم ترین نوع آن رمزگذارنوری زاویه-محور است که از تعدادی لامپ نورگسیل و آشکار ساز نوری و صفحه ای از نقاط روشن و تاریک که روی محور نصب می شود، تشکیل شده است . با چرخش محور، باریکه های نور توسط صفحه قطع می شوند و رمزهایی را در خروجی تولید می کند . دو نوع اصلی رمزگذار نوری زاویه - محور عبارت اند از مطلق و نموٌی . از این رمزگذارها به عنوان حسگرهای پسخوردی در سیستم کنترل حلقه- بسته استفاده می شود. 2. مداری که با انجام عملیات نمونه برداری ،فشرده سازی و تبدیل قیاسی - به - یک سیگنال قیاسی را به رشته ای از نمونه های مدوله شده ی رمز - پالسی (پی سی ام) تبدیل می کند.

جملات نمونه

1. One development of the optical encoder employs two photosensitive devices with a small relative displacement.
[ترجمه ترگمان]یکی از توسعه کدگذار نوری دو دستگاه حساس به نور را با یک جابجایی نسبی نسبی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یک پیشرفت از کد کننده نوری، دو دستگاه حساس به نور را با جابجایی نسبتا کم استفاده می کند

2. At one extreme, an encoder may provide only a bibliographic identification of the text.
[ترجمه ترگمان]در یک حد افراطی، یک کدگذار ممکن است تنها یک شناخت کامل از متن را ارایه دهد
[ترجمه گوگل]در یک حالت افراطی، یک رمزگذار ممکن است تنها یک شناسه کتابشناختی متن ارائه دهد

3. Between these two displays are the rotary encoder control and four push buttons.
[ترجمه ترگمان]بین این دو صفحه کنترل رمزگذار چرخشی و چهار دکمه فشاری هستند
[ترجمه گوگل]بین این دو صفحه نمایش، کنترل کننده دوار کننده و چهار دکمه ی فشار است

4. Although the encoder illustrated is optical the position pulses could equally well be obtained using the waveform detection systems described later.
[ترجمه ترگمان]گرچه the نشان داده شده، نوری است که پالس موقعیت می تواند به همان اندازه با استفاده از سیستم های تشخیص شکل موج که بعدا توضیح داده شد، بدست آید
[ترجمه گوگل]اگر چه نشانگر رمزگذار نوری است، پالس های موقعیت به همان اندازه می توانند با استفاده از سیستم های تشخیص شکل موج که بعدا شرح داده می شود، به دست می آیند

5. Each encoder has a fixed light source opposite a light detector.
[ترجمه ترگمان]هر کدگذار یک منبع نور ثابت در مقابل یک ردیاب نور دارد
[ترجمه گوگل]هر کددور دارای یک منبع نور ثابت در مقابل یک آشکارساز نور است

6. T 755 High precision encoder, 10 mm blind hollow shaft, 125 Khz frequency response, Quadrature output.
[ترجمه ترگمان]واژه های کلیدی: کدگذار دقت بالا، shaft توخالی ۱۰ mm، پاسخ فرکانسی ۱۲۵ Khz، خروجی quadrature
[ترجمه گوگل]T 755 دینامیک دقیق، شیب توخالی 10 میلی متر، پاسخ فرکانس 125 Khz، خروجی Quadrature

7. By using encoder, high speed counter module and PLC sequencing control in steel plate positioning shearing, medium plate yield have been increased.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کدگذار، ماژول مقابله با سرعت بالا و کنترل ترتیبی PLC در تعیین موقعیت صفحات فولادی، بازده صفحه متوسط افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]با استفاده از کددور، ماژول ضد شمار با سرعت و کنترل توالی PLC در برش ورق ورق فولادی، عملکرد ورق ورق افزایش یافته است

8. A rotary encoder and a torque detector are attached to each motor.
[ترجمه ترگمان]رمزگذار چرخشی و یک ردیاب گشتاور به هر موتور متصل می شوند
[ترجمه گوگل]رمزگذار دوار و آشکارساز گشتاور به هر موتور متصل می شوند

9. The new design with incremental encoder and Programmable Logical Controller works out a solution.
[ترجمه ترگمان]طرح جدید با رمزگذار افزایشی و قابل برنامه ریزی منطقی، یک راه حل را حل می کند
[ترجمه گوگل]طراحی جدید با رمزگذار افزایشی و کنترل منطقی برنامه ریزی شده یک راه حل را ایجاد می کند

10. We have solved the optical encoder matching parts problems.
[ترجمه ترگمان]ما محدودیت های نوری را حل کردیم
[ترجمه گوگل]ما مشکلاتی را مطابق با قطعات کد کننده نوری حل کردیم

11. Our photoelectric rotary encoder are professional manufacturer of encoders have seven or eight years of research and production history.
[ترجمه ترگمان]رمزگذار چرخشی فتوالکترونیک ما سازنده حرفه ای of هستند که هفت یا هشت سال تحقیق و تاریخچه تولید دارند
[ترجمه گوگل]ماژول فلاپی الکتریکی دوار کننده سازنده حرفه ای رمز گذاران دارای هفت یا هشت سال تحقیق و تاریخچه تولید است

12. The principle of projection type micro optical encoder has been described and the optics theory of grating imaging is deduced.
[ترجمه ترگمان]اصل نوع تصویرسازی micro optical توصیف شده است و نظریه optics تصویربرداری از شبکه سازی استنباط شده است
[ترجمه گوگل]اصل کدنویسی میکرو نورپردازی نوع توصیف شده است و تئوری اپتیک تصویربرداری گریت را محاسبه کرده است

13. Loop filter: The encoder attempts to optimize the loop filter parameters for maximum PSNR.
[ترجمه ترگمان]فیلتر حلقه: کدگذار تلاش می کند تا پارامترهای فیلتر حلقه را برای maximum maximum بهینه کند
[ترجمه گوگل]فیلتر حلقه: رمزگذار تلاش می کند تا پارامترهای فیلتر حلقه را برای حداکثر PSNR بهینه سازی کند

14. Unfortunately, there is no EBCDIC encoder by default, so we'll convert the value to a UTF-16LE byte array (which just adds in a "0" byte for the second byte of each character).
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، هیچ کدگذار EBCDIC با پیش فرض وجود ندارد، بنابراین ما مقدار را به یک آرایه بایت کد UTF - ۱۶ پوند تبدیل می کنیم (که فقط در یک بایت \"۰\" برای بایت دوم هر کاراکتر اضافه می کند)
[ترجمه گوگل]متاسفانه، به طور پیش فرض EBCDIC encoder وجود ندارد، بنابراین ما این مقدار را به یک آرایه bait UTF-16LE (که فقط در بایت 0 برای بایت دوم هر حرف اضافه می کند) تبدیل می کنیم

دانشنامه عمومی

رازگذار.


پیشنهاد کاربران

رمز گذار

encoder ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: کُدبند
تعریف: شخص یا برنامه یا نرم‏افزار یا دستگاه تبدیل اطلاعات به صورتی دیگر و براساس رمزگذاری معین


کلمات دیگر: