1. in iowa corn growing and hog raising dovetail efficiently
در ایالت آیووا کشت ذرت و پرورش خوک به طور موثری با هم هماهنگ شده اند.
2. I'm following up a few things that might dovetail.
[ترجمه ترگمان]من دارم یه چیزایی رو دنبال می کنم که ممکنه \"dovetail\" باشه
[ترجمه گوگل]من چند چیز را دنبال می کنم که ممکن است از بین بروند
3. Their results dovetail nicely with ours.
[ترجمه ترگمان]نتایج آن ها به خوبی با مال ما سازگار است
[ترجمه گوگل]نتایج آنها به خوبی با ما همراه است
4. It is important that we dovetail our respective interests.
[ترجمه ترگمان]مهم است که ما منافع مربوطه خود را حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]مهم است که ما منافع مربوطه را در اختیار داشته باشیم
5. My vacation plans dovetail nicely with Joyce's.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات من با جو یس خیلی خوب پیش می رود
[ترجمه گوگل]طرح های تعطیلات من با جویسه کاملا مناسب است
6. That research could dovetail with gene-therapy efforts under way at Chiron.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق می تواند با تلاش های درمانی - درمانی در way at انجام شود
[ترجمه گوگل]این تحقیق می تواند با تلاش های ژنتیکی در حال انجام در Chiron انجام شود
7. New mail-handling systems dovetail with the Post Office's push for efficiency.
[ترجمه ترگمان]سیستم های حمل و نقل جدید با فشار دفتر پست برای بهره وری کار می کنند
[ترجمه گوگل]سیستم های مدیریت ایمیل جدید با فشار پست اداری برای کارآیی سازگاری دارند
8. The higher prices would dovetail nicely with production capacity increases that are already in the pipeline.
[ترجمه ترگمان]قیمت های بالاتر به خوبی با افزایش ظرفیت تولید افزایش خواهد یافت که در حال حاضر در خط لوله قرار دارند
[ترجمه گوگل]قیمت های بالاتر با افزایش ظرفیت تولیدی که در حال حاضر در خط لوله هستند، با قیمت مناسب به دست می آید
9. Firstly, the fretting-fatigue tests of bridge-like specimens and dovetail joint specimens are conducted under high-low cycle complex loading.
[ترجمه ترگمان]ابتدا، آزمون های خستگی - خستگی نمونه های پل مانند و نمونه های مشترک dovetail تحت بارگذاری مرکب پیچیده - پایین انجام می شوند
[ترجمه گوگل]در ابتدا، آزمایش های خستگی فانتزی نمونه های پل مانند و نمونه های مفصل دوجداره تحت بارگذاری پیچیده با چرخه بسیار کم انجام می شود
10. Many of the changes dovetail with work by UK and global regulators.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تغییرات ناشی از کار توسط قانونگذاران بریتانیا و جهانی
[ترجمه گوگل]بسیاری از این تغییرات با کار توسط انگلستان و تنظیم کننده های جهانی سازگاری دارند
11. Several factors leading to quenching crack of dovetail cutters were analyzed. The heat treatment process was designed to prevent dovetail cutters from cracking.
[ترجمه ترگمان]عوامل متعددی که منجر به جداسازی cutters of شدند مورد تحلیل قرار گرفتند فرآیند تصفیه حرارتی برای جلوگیری از ترک cutters طراحی شده است
[ترجمه گوگل]چندین عامل منجر به رفع خستگی ناشی از دوختن برش ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت فرآیند پردازش گرما برای جلوگیری از شکستن گیره های دوجداره طراحی شده است
12. How well do these new ideas dovetail into the existing system?
[ترجمه ترگمان]این ایده های جدید چگونه به سیستم موجود تبدیل می شوند؟
[ترجمه گوگل]چقدر این ایده های جدید به سیستم موجود متصل می شوند؟
13. The dovetail shape holds the PTFE O - ring in place under all operating conditions.
[ترجمه ترگمان]شکل dovetail تی اف تی ای را در مکان تحت همه شرایط عملیاتی نگه می دارد
[ترجمه گوگل]شکل دندانه دار O-ring PTFE در تمام شرایط عملیاتی نگه داشته می شود
14. All these indicate the included angle of the dovetail groove is an important design variable in the rubber O-sealing ring design.
[ترجمه ترگمان]تمام این موارد نشان دهنده زاویه مورد نظر در شیار dovetail یک متغیر طراحی مهم در طراحی حلقه عایق می باشد
[ترجمه گوگل]همه اینها نشان می دهد که زاویه گنجانده گیتار دو طرفه یک متغیر طراحی مهم در طراحی حلقه لاستیک O-sealing است