• picture of a head; gunshot directed to the head of a person or animal; try to hit the soccer ball into the net using the head, attempt to score by hitting the ball with the head
headshot
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[سینما] از سطح بالای موی سر تا سطح شانه ها
جملات نمونه
1. Though each portrait was essentially a straight forward head-shot, we are given far more to muse over than a strange face.
[ترجمه ترگمان]اگرچه هر پرتره اساسا یک عکس مستقیم رو به جلو است، اما ما بیشتر به آن توجه می کنیم تا یک چهره عجیب
[ترجمه گوگل]اگر چه هر یک از پرتره عمدتا یک ضربه مستقیم بود، ما بیش از حد به بیش از یک چهره عجیب و غریب داده می شود
[ترجمه گوگل]اگر چه هر یک از پرتره عمدتا یک ضربه مستقیم بود، ما بیش از حد به بیش از یک چهره عجیب و غریب داده می شود
2. I'm not a big fan of the close-up headshot of Brad Pitt (almost ala Apatow), but I love the concept.
[ترجمه ترگمان]من یکی از طرفداران پروپا قرص \"براد پیت\" (almost ala)نیستم، اما من این مفهوم را دوست دارم
[ترجمه گوگل]من یک طرفدار بزرگ از سرنوشت نزدیک براد پیت (تقریبا ala Apatow) نیستم، اما من این مفهوم را دوست دارم
[ترجمه گوگل]من یک طرفدار بزرگ از سرنوشت نزدیک براد پیت (تقریبا ala Apatow) نیستم، اما من این مفهوم را دوست دارم
3. To one shot headshot buttoned proud light each other's bullets did not die ashamed.
[ترجمه ترگمان]یکی از عکس های درست و حسابی که به نظر می رسید از سقف بالا امده بود و تیر دو گلوله دیگر از آن شرمنده نبود
[ترجمه گوگل]یک گلوله گلوله ای با یک ضربه شلاق زدگی گلوله های گلوله های دیگر خجالت نمی کشید
[ترجمه گوگل]یک گلوله گلوله ای با یک ضربه شلاق زدگی گلوله های گلوله های دیگر خجالت نمی کشید
4. file is a headshot of Kulvir Bhogal, one of the authors of this article.
[ترجمه ترگمان]پرونده یک تصویر بالاتنه از Kulvir Bhogal، یکی از نویسندگان این مقاله است
[ترجمه گوگل]پرونده سرگذشت کولیو بوگال، یکی از نویسندگان این مقاله است
[ترجمه گوگل]پرونده سرگذشت کولیو بوگال، یکی از نویسندگان این مقاله است
5. The simplest thing is a headshot and I suspect that's what the majority of people use when they are asked to upload a profile picture.
[ترجمه ترگمان]ساده ترین چیز یک شانه بالاتنه است و من فکر می کنم این همان چیزی است که اکثر مردم هنگامی که از آن ها خواسته می شود یک تصویر پروفایل را آپلود کنند، از آن استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]ساده ترین چیزی است که به نظر می رسد و من فکر می کنم این چیزی است که اکثریت مردم از آنها خواسته اند تا یک تصویر نمایه را آپلود کنند
[ترجمه گوگل]ساده ترین چیزی است که به نظر می رسد و من فکر می کنم این چیزی است که اکثریت مردم از آنها خواسته اند تا یک تصویر نمایه را آپلود کنند
6. A headshot can make or break your modeling career.
[ترجمه ترگمان]یک شانه (بالاتنه)می تواند حرفه مدلسازی شما را ایجاد یا تجزیه کند
[ترجمه گوگل]یک عکس سرباز می تواند کار خود را در مدل سازی انجام دهد یا شکست دهد
[ترجمه گوگل]یک عکس سرباز می تواند کار خود را در مدل سازی انجام دهد یا شکست دهد
7. Every actor needs a good headshot.
[ترجمه ترگمان]همه بازیگران به یک شانه بالاتنه خوب نیاز دارند
[ترجمه گوگل]هر بازیگر نیاز به یک تصویر خوب دارد
[ترجمه گوگل]هر بازیگر نیاز به یک تصویر خوب دارد
8. To one shot headshot buttoned proud to light each other's bullets did not die ashamed.
[ترجمه ترگمان]عکسی که از او گرفته بود، به نظر می رسید که از شدت خجالت سرخ شده بود و گلوله از آن شرمنده نمی شد
[ترجمه گوگل]یک ضربه شلاق زدن به گلدان گلچین، گلوله های یکدیگر را خجالت نکشید
[ترجمه گوگل]یک ضربه شلاق زدن به گلدان گلچین، گلوله های یکدیگر را خجالت نکشید
9. If you need a press/conference headshot, try this (crop at will), any of these (warning large page), or any of these.
[ترجمه ترگمان]اگر به یک سر و بالاتنه پرس و گوشی نیاز دارید، این (محصول را در صورت تمایل)، هر کدام از اینها (هشدار صفحه بزرگ)، یا هر کدام از اینها را امتحان کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما به یک سرفصل مطبوعات / کنفرانس نیاز دارید، این را امتحان کنید (هربار که بخواهید)، هر یک از اینها (صفحه بزرگ هشدار دهنده) یا هر کدام از اینها
[ترجمه گوگل]اگر شما به یک سرفصل مطبوعات / کنفرانس نیاز دارید، این را امتحان کنید (هربار که بخواهید)، هر یک از اینها (صفحه بزرگ هشدار دهنده) یا هر کدام از اینها
10. Non-black women and men were shown 40 headshot photos of black men and white women and men.
[ترجمه ترگمان]به زنان و مردان سیاه پوست ۴۰ تصویر بالاتنه از مردان سیاه پوست و مردان و مردان سفیدپوست نشان داده شد
[ترجمه گوگل]زنان سیاه پوست و مردان سیاه پوست 40 عکس سیاه و سفید مردان و زنان سفید پوست و مردان را نشان دادند
[ترجمه گوگل]زنان سیاه پوست و مردان سیاه پوست 40 عکس سیاه و سفید مردان و زنان سفید پوست و مردان را نشان دادند
11. But even with the headshot, some people go for the funny picture, adding some character to their profile.
[ترجمه ترگمان]اما حتی با سر و شانه (بالاتنه)، برخی از مردم برای یک تصویر عجیب و غریب می روند و برخی شخصیت ها را به پروفایل خود اضافه می کنند
[ترجمه گوگل]اما حتی با سر و صدا، بعضی از مردم برای عکس خنده دار می آیند، و برخی از شخصیت ها را به نمایه خود اضافه می کنند
[ترجمه گوگل]اما حتی با سر و صدا، بعضی از مردم برای عکس خنده دار می آیند، و برخی از شخصیت ها را به نمایه خود اضافه می کنند
12. For corporate oriented services like LinkedIn, I'd use my Union Square Ventures headshot.
[ترجمه ترگمان]برای خدمات شرکت گرا مانند LinkedIn، من از دست (بالاتنه)میدان اتحادیه خود استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]برای خدمات شرکت های گرا مانند LinkedIn، من از Headshot Union Square Ventures استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]برای خدمات شرکت های گرا مانند LinkedIn، من از Headshot Union Square Ventures استفاده می کنم
13. In Israel, job hunters have the option of including a headshot with their resumes, whereas that is customary in many European countries but taboo in the United States, Ruffle said.
[ترجمه ترگمان]ruffle گفت که در اسرائیل، شکارچیان کار گزینه شامل یک سر و شانه (بالاتنه)با رزومه خود را دارند، در حالی که در بسیاری از کشورهای اروپایی مرسوم است اما در ایالات متحده ممنوع است
[ترجمه گوگل]رفل گفت، در اسرائیل، شکارچیان شغل می توانند گزینهای از جمله سرنشینان خود را با رزومه خود داشته باشند، در حالی که در بسیاری از کشورهای اروپایی معمول است اما تابو در ایالات متحده است
[ترجمه گوگل]رفل گفت، در اسرائیل، شکارچیان شغل می توانند گزینهای از جمله سرنشینان خود را با رزومه خود داشته باشند، در حالی که در بسیاری از کشورهای اروپایی معمول است اما تابو در ایالات متحده است
14. Oh yeah, that would be the perfect way to show that special someone you love them: by buying them a pillow that simulates a headshot when you rest your weary head on it.
[ترجمه ترگمان]اوه، بله، این بهترین راه برای نشان دادن آن است که کسی را دوست داشته باشی: با خریدن یک بالش، درست مثل وقتی که سر خسته خود را روی آن می بینی
[ترجمه گوگل]آه آره، این راهی عالی برای نشان دادن افرادی خاص است که آنها را دوست دارید: با خرید آنها یک بالش که شبیه سازی یک headshot هنگامی که شما سر و صدا خسته خود را بر روی آن استراحت
[ترجمه گوگل]آه آره، این راهی عالی برای نشان دادن افرادی خاص است که آنها را دوست دارید: با خرید آنها یک بالش که شبیه سازی یک headshot هنگامی که شما سر و صدا خسته خود را بر روی آن استراحت
پیشنهاد کاربران
هدف سر
یعنی مقابل معنی های مختلف در دیالوگ های مختلف
1 - عکس گرفته شده از صورت ( مثلا عکس 3در 4 ) 2 - گلوله نشانه رفته به سمت سر ( شلیک به سر )
عکس سر
خوردن ضربه ای به سر
به توپ باسر زربه زدن
کشتن کسی باتیر در سر یا مغز
شلیک کردن به سر
وارد کردن ضربه به سر ، که میتونه انواع مختلفی داشته باشه
مثلا شلیک به سر
یا ضربه دقیق در سر
. . .
مثلا شلیک به سر
یا ضربه دقیق در سر
. . .
اصطلاحی دربازیهاست به معنی شلیک مستقیم به سر.
شلیک کردن مستقیم به سر 👈😐
ضربه به سر
A picture of a person's face for professional or formal use
شلیک به سر
شلیک به بالاتر از گردن یا به عبارت دیگر از گردتگن به بالا
کلمات دیگر: