بلندی، رسایی
loudness
بلندی، رسایی
انگلیسی به فارسی
صدای بلند
انگلیسی به انگلیسی
• condition or quality of being loud; noisiness; vociferousness; vulgarity, poor taste
دیکشنری تخصصی
[سینما] بلندی
[برق و الکترونیک] بلندی مشخصه ی شدت احساس شنوایی . بلندی صدا را می توان روی مقیاسی از آرام تا بلند نشان داد . - بلندی ( صوت )
[ریاضیات] بلندی
[برق و الکترونیک] بلندی مشخصه ی شدت احساس شنوایی . بلندی صدا را می توان روی مقیاسی از آرام تا بلند نشان داد . - بلندی ( صوت )
[ریاضیات] بلندی
جملات نمونه
1. the loudness level of a sound
میزان بلندی صدا
2. The amplitude of the vibration determines the loudness of the sound.
[ترجمه ترگمان]دامنه ارتعاش، سطح صدا را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]دامنه ارتعاش میزان صدای صدا را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]دامنه ارتعاش میزان صدای صدا را تعیین می کند
3. The loudness of the music prohibits serious conversation in most nightclubs.
[ترجمه ترگمان]سر و صدای موسیقی گفتگوی جدی در بیشتر کلوب های شبانه را ممنوع می کند
[ترجمه گوگل]صدای موسیقی، گفتگو های جدی را در اغلب کلوپ های شبانه ممنوع می کند
[ترجمه گوگل]صدای موسیقی، گفتگو های جدی را در اغلب کلوپ های شبانه ممنوع می کند
4. He spoke softly, as though any loudness here would call down trouble.
[ترجمه ترگمان]به نرمی حرف می زد، انگار هر صدایی بلندتر از این به دردسر می افتاد
[ترجمه گوگل]او به آرامی صحبت کرد، همانطور که هر صدایی در اینجا مشکل را فراخوانی می کند
[ترجمه گوگل]او به آرامی صحبت کرد، همانطور که هر صدایی در اینجا مشکل را فراخوانی می کند
5. Their vulgarity, loudness and lack of manners scandalized their hosts.
[ترجمه ترگمان]ابتذال، سر بلند و فقدان آداب و رسوم، به میزبان خود لطمه می زد
[ترجمه گوگل]زرق و برق آنها، صدای بلند و نداشتن رفتارها، میزبان آنها را خدشه دار می کند
[ترجمه گوگل]زرق و برق آنها، صدای بلند و نداشتن رفتارها، میزبان آنها را خدشه دار می کند
6. They recommend that loudness and annoyance be considered when making treatment decisions.
[ترجمه ترگمان]آن ها توصیه می کنند که هنگام تصمیم گیری در مورد سطح بالا و پایین بودن و ناراحتی در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]آنها توصیه می کنند که هنگام تصمیم گیری در مورد تصمیم گیری درمانی، میزان صدا و ناراحتی مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]آنها توصیه می کنند که هنگام تصمیم گیری در مورد تصمیم گیری درمانی، میزان صدا و ناراحتی مورد توجه قرار گیرد
7. Listen to him, you will hear the loudness, the quality and musical note of his voice always changing according to what he is talking about.
[ترجمه ترگمان]گوش کنید، به گوش او گوش کنید، صدای بلند و آهنگین صدایش همیشه بر حسب چیزی که درباره آن حرف می زند تغییر می کند
[ترجمه گوگل]گوش دادن به او، شما صدای بلند، کیفیت و موسیقی توجه داشته باشید از صدای او همیشه با توجه به آنچه که او در حال صحبت کردن در حال تغییر است
[ترجمه گوگل]گوش دادن به او، شما صدای بلند، کیفیت و موسیقی توجه داشته باشید از صدای او همیشه با توجه به آنچه که او در حال صحبت کردن در حال تغییر است
8. And unfortunately the loudness of my voice often evokes protestation around.
[ترجمه ترگمان]و متاسفانه بیشتر صدای من باعث برانگیختن اعتراض در مورد آن می شود
[ترجمه گوگل]و متاسفانه صدای صدای من اغلب باعث اعتراض می شود
[ترجمه گوگل]و متاسفانه صدای صدای من اغلب باعث اعتراض می شود
9. Loudness of sound may be measured.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری صدا ممکن است اندازه گیری شود
[ترجمه گوگل]صدای صدای ممکن است اندازه گیری شود
[ترجمه گوگل]صدای صدای ممکن است اندازه گیری شود
10. Loudness is an important parameter for the acoustic evaluation of concert hall.
[ترجمه ترگمان]loudness پارامتر مهمی برای ارزیابی آکوستیک سالن کنسرت است
[ترجمه گوگل]بلندگو یک پارامتر مهم برای ارزیابی صوتی سالن کنسرت است
[ترجمه گوگل]بلندگو یک پارامتر مهم برای ارزیابی صوتی سالن کنسرت است
11. John answered with the loudness of his breathing.
[ترجمه ترگمان]جان با صدای بلند نفسش جواب داد
[ترجمه گوگل]جان با صدای تنفسش جواب داد:
[ترجمه گوگل]جان با صدای تنفسش جواب داد:
12. Inflection --- A change in the pitch, tone loudness of the voice.
[ترجمه ترگمان] - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]انفجار --- تغییر در زمین، صدای تن صدای
[ترجمه گوگل]انفجار --- تغییر در زمین، صدای تن صدای
13. His heart bumped in his breast with frightening loudness.
[ترجمه ترگمان]قلبش به شدت در سینه اش می تپید
[ترجمه گوگل]قلب او با صدای ترسناکی در سینه اش افتاد
[ترجمه گوگل]قلب او با صدای ترسناکی در سینه اش افتاد
14. The students began to enter the classroom and Anna was startled at their loudness.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان وارد کلاس شدند و آنا از بالای سر آن ها یکه خورد
[ترجمه گوگل]دانش آموزان شروع به درس خواندن کردند و آنا با صدای بلندشان سر و کار داشت
[ترجمه گوگل]دانش آموزان شروع به درس خواندن کردند و آنا با صدای بلندشان سر و کار داشت
پیشنهاد کاربران
کاربرد این کلمه در حوزه مهندسی صدا به معنی "بلندی صدا" مناسب است
کلمات دیگر: