لامپ شب نما، لامپ فلورسنت (فلوئورسان)، لامپ مهتابی
fluorescent lamp
لامپ شب نما، لامپ فلورسنت (فلوئورسان)، لامپ مهتابی
انگلیسی به فارسی
لامپ فلورسنت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a glass tube with a fluorescent coating on the inside that gives off light when the mercury vapor in the tube is bombarded with a stream of electrons.
• glass tube coated on the inside with a fluorescent substance that gives off light
دیکشنری تخصصی
[سینما] لامپ مهتابی
[برق و الکترونیک] لامپ فلورسنت
[برق و الکترونیک] لامپ فلورسنت
جملات نمونه
1. A typical fluorescent lamp is a tube with metal electrodes at each end.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ فلورسنت معمولی یک لوله با الکترودهای فلزی در هر انتها است
[ترجمه گوگل]یک لامپ فلورسنت معمولی یک لوله با الکترودهای فلزی در هر انتهای است
[ترجمه گوگل]یک لامپ فلورسنت معمولی یک لوله با الکترودهای فلزی در هر انتهای است
2. Overhead were Maurer's enormous fluorescent lamps.
[ترجمه ترگمان]بالای سرش چراغ های مهتابی بزرگ مهتابی قرار داشت
[ترجمه گوگل]سربارها لامپ های فلورسنت عظیم Maurer بود
[ترجمه گوگل]سربارها لامپ های فلورسنت عظیم Maurer بود
3. There are many types of fluorescent lamp available so the range of conventional starters is equally varied.
[ترجمه ترگمان]انواع زیادی از لامپ فلورسنت در دسترس هستند، بنابراین دامنه of مرسوم به همان اندازه متفاوت است
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از لامپ فلورسنت وجود دارد بنابراین طیف وسیعی از شروع کننده های معمولی به همان اندازه متفاوت است
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از لامپ فلورسنت وجود دارد بنابراین طیف وسیعی از شروع کننده های معمولی به همان اندازه متفاوت است
4. So it seems the future of compact fluorescent lamps is secure.
[ترجمه ترگمان]بنابراین به نظر می رسد آینده لامپ های مهتابی فشرده ایمن باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد آینده لامپ های فلورسنت فشرده امن است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد آینده لامپ های فلورسنت فشرده امن است
5. A fluorescent lamp must be connected to a stabiliser, or ballast, to limit and control its operating current.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ فلورسنت باید متصل به یک stabiliser، یا بالاست، برای محدود کردن و کنترل جریان عملکرد آن باشد
[ترجمه گوگل]یک لامپ فلورسنت باید به یک تثبیت کننده یا بلستر وصل شود تا جریان عملیاتی آن محدود و کنترل شود
[ترجمه گوگل]یک لامپ فلورسنت باید به یک تثبیت کننده یا بلستر وصل شود تا جریان عملیاتی آن محدود و کنترل شود
6. Equipped with light source, annular fluorescent lamp.
[ترجمه ترگمان]مجهز به یک منبع نور، چراغ مهتابی حلقوی
[ترجمه گوگل]مجهز به منبع نور، لامپ فلورسنت حلقوی
[ترجمه گوگل]مجهز به منبع نور، لامپ فلورسنت حلقوی
7. The locked fluorescent lamp holder is suitable for mounting the fluorescent lamps which widely use the lamp cap plugging structure.
[ترجمه ترگمان]لامپ فلورسنت بالای لامپ برای نصب لامپ های فلورسنت مناسب است که به طور گسترده از مسدود کننده نور لامپ استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]نگهدارنده لامپ فلورسنت قفل شده مناسب برای نصب لامپهای فلورسنت است که به طور گسترده از ساختار پلاگین لامپ استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]نگهدارنده لامپ فلورسنت قفل شده مناسب برای نصب لامپهای فلورسنت است که به طور گسترده از ساختار پلاگین لامپ استفاده می کنند
8. Using Dimmable Electronic Ballast for Fluorescent lamp in Theater Project.
[ترجمه ترگمان]استفاده از تخلیه بالاست الکترونیکی برای لامپ فلورسنت در پروژه تئاتر
[ترجمه گوگل]با استفاده از تابش الکترونیک قابل تنظیم برای لامپ فلورسنت در پروژه تئاتر
[ترجمه گوگل]با استفاده از تابش الکترونیک قابل تنظیم برای لامپ فلورسنت در پروژه تئاتر
9. With advanced barretter technology, modern fluorescent lamp frame possesses various advantages such as low wastage, low noise pollution, weakly frequency, high optical efficiency, and long life etc.
[ترجمه ترگمان]با تکنولوژی پیشرفته advanced، چارچوب لامپ فلورسنت مدرن دارای مزایای مختلفی مثل wastage کم، آلودگی کم نویز، فرکانس ضعیف، کارایی نوری بالا و زندگی طولانی است
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکنولوژی پیشرفته بفرستد، فریم لامپ فلورسنت مدرن دارای مزایای فراوانی مانند ریزش کم، آلودگی صوتی کم، ضعف ضعیف، بازده نوری بالا و عمر طولانی و غیره
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکنولوژی پیشرفته بفرستد، فریم لامپ فلورسنت مدرن دارای مزایای فراوانی مانند ریزش کم، آلودگی صوتی کم، ضعف ضعیف، بازده نوری بالا و عمر طولانی و غیره
10. The starter of the fluorescent lamp has broken, no wonder the lamp failed.
[ترجمه ترگمان]استارت آن لامپ مهتابی درهم شکسته و تعجبی ندارد که چراغ خاموش نشده است
[ترجمه گوگل]آغازگر لامپ فلورسنت شکسته است، جای تعجب نیست که چراغ برق شکست خورد
[ترجمه گوگل]آغازگر لامپ فلورسنت شکسته است، جای تعجب نیست که چراغ برق شکست خورد
11. Lumen output a fluorescent lamp after it has been operating 100 hours.
[ترجمه ترگمان]خروجی Lumen یک لامپ فلورسنت پس از راه اندازی ۱۰۰ ساعت است
[ترجمه گوگل]لامپ خروجی یک لامپ فلورسنت پس از 100 ساعت کار می کند
[ترجمه گوگل]لامپ خروجی یک لامپ فلورسنت پس از 100 ساعت کار می کند
12. Provided is a fluorescent lamp with a build-in lighting circuit for fixing glass lamp house reliably without relation with a bonding agent state, and a method for manufacturing the same.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که یک لامپ فلورسنت با یک مدار روشن روشن برای ثابت نگه داشتن خانه لامپ شیشه ای، بدون رابطه با حالت نماینده اتصال، و روشی برای تولید مثل آن وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]ارائه شده است یک لامپ فلورسنت با یک مدار روشنایی ساخته شده برای تعمیر لامپ شیشه شیشه ای قابل اعتماد بدون ارتباط با دولت عامل اتصال، و یک روش برای تولید همان
[ترجمه گوگل]ارائه شده است یک لامپ فلورسنت با یک مدار روشنایی ساخته شده برای تعمیر لامپ شیشه شیشه ای قابل اعتماد بدون ارتباط با دولت عامل اتصال، و یک روش برای تولید همان
13. Compact Fluorescent Lamp: Multitube or multibend single-ended pin-based lamps, including circline lamps.
[ترجمه ترگمان]لامپ Fluorescent فشرده: Multitube یا لامپ based تک انتها، از جمله لامپ های circline
[ترجمه گوگل]لامپ فلورسنت فشرده: لامپ های مبتنی بر پین تک پایه Multitube یا چند باند، از جمله لامپ های دایره ای
[ترجمه گوگل]لامپ فلورسنت فشرده: لامپ های مبتنی بر پین تک پایه Multitube یا چند باند، از جمله لامپ های دایره ای
14. Purpose: Fluorescent lamp, electronic ballast, electronic transformer.
[ترجمه ترگمان]هدف: لامپ فلورسنت، بالاست الکترونیکی، ترانسفورماتور الکترونیک
[ترجمه گوگل]هدف: لامپ فلورسنت، بلستر الکترونیکی، ترانسفورماتور الکترونیکی
[ترجمه گوگل]هدف: لامپ فلورسنت، بلستر الکترونیکی، ترانسفورماتور الکترونیکی
کلمات دیگر: