1. freeze can crack the pipes
یخ زدگی می تواند لوله ها را بترکاند.
2. freeze (on) to
(عامیانه) چسبیدن به،انگل کسی شدن،رها نکردن
3. freeze out
1- (گیاه و غیره) در اثر سرما مردن،از بین رفتن،یخ زدن،سرما زده شدن 2- (عامیانه - با سردی یا رفتار غیر دوستانه و غیره) بیرون کردن،راه ندادن،اجازه ی شرکت ندادن
4. freeze over
دارای لایه ای از یخ شدن،رویه بستن،یخ بستن
5. the freeze destroyed the crop
یخ بندان محصولات را از بین برد.
6. the freeze lasted until norooz
سرمای شدید تا نوروز ادامه داشت.
7. to freeze hard
سخت یخ زدن
8. wage freeze
تثبیت دستمزدها
9. the nuclear test freeze
متوقف کردن (ایستانش) آزمایش های هسته ای
10. they agreed to freeze the production on nuclear bombs
آنان توافق کردند که تولید بمب های اتمی را متوقف کنند.
11. the milk began to freeze
شیر شروع به یخ بستن کرد.
12. the government has ordered a freeze on wages and prices
دولت دستور داده است که مزدها و قیمت ها ثابت بماند.
13. yesterday's sunshine and last night's freeze encrusted the snow with ice
آفتاب دیروز و یخبندان دیشب برف ها را با لایه ای از یخ پوشانید.
14. here they kill the sheep and freeze the meat
در اینجا گوسفندها را ذبح می کنند و گوشت آنها را منجمد می کند.
15. Ice could freeze up their torpedo release mechanisms.
[ترجمه ترگمان]یخ می تواند مکانیزم های انتشار اژدر را متوقف کند
[ترجمه گوگل]یخ می تواند مکانیسم های آزادی اژدر خود را بگیرد
16. In severe cold, your fingers can freeze onto metal handles, so be sure to cover your hands.
[ترجمه ترگمان]در سرمای شدید، انگشتان شما می توانند بر روی دسته های فلزی منجمد شوند، پس حتما دست هایتان را بپوشانید
[ترجمه گوگل]در سرماخوردگی، انگشتانتان روی دستگیره های فلزی یخ می کنند، بنابراین مطمئن شوید که دستانتان را پوشانید
17. They seemed to freeze me out of the family.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که آن ها مرا از دست خانواده خشک می کنند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که من را از خانواده بیرون می کردند
18. Why did you freeze me out?
[ترجمه ترگمان]چرا منو یخ زدی؟
[ترجمه گوگل]چرا منو از دست دادی؟
19. Freeze the mixture for about 3 hours or so until solid.
[ترجمه ترگمان]مخلوط را به مدت ۳ ساعت و یا بیشتر خشک کنید تا جامد
[ترجمه گوگل]مخلوط را به مدت 3 ساعت یا بیشتر بشویید تا جامد
20. She'll prepare the food ahead of time and freeze it.
[ترجمه ترگمان]او غذا را پیش از زمان آماده می کند و آن را منجمد می کند
[ترجمه گوگل]او پیش از زمان غذا را آماده می کند و آن را فریز می کند
21. "Freeze! You're busted!",shout the police.
[ترجمه Amethyst] پلیس فریاد زد:�ایست! شما محاصره شدید!�
[ترجمه soniya] پلیس داد زد ایست شما محاصره شده اید
[ترجمه ترگمان]! ایست دستگیر شدی! فریاد می زنم: پلیس!
[ترجمه گوگل]'یخ زدگی! شما بیسواری هستید! 'پلیس فریاد می زند
22. I'll freeze any food that's left over.
[ترجمه ترگمان]هر غذایی که باقی مونده رو منجمد می کنم
[ترجمه گوگل]من هر خوراکی را که از دست داده اید را بستن
23. The government has imposed a price freeze on petrol.
[ترجمه ترگمان]دولت قیمت بنزین را متوقف کرده است
[ترجمه گوگل]دولت فریب قیمت بنزین را تحمیل کرده است
24. National courts can freeze any law while its compatibility with European legislation is being tested.
[ترجمه ترگمان]دادگاه های ملی می توانند هر قانونی را مسدود کنند در حالی که سازگاری آن با قوانین اروپا مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]دادگاه های ملی می توانند هر قانون را متوقف کنند در حالی که سازگاری آن با قوانین اروپایی مورد آزمایش قرار می گیرد