1. the sudden flare of torches in the darkness
شعله ی ناگهانی مشعل ها در تاریکی
2. I saw the sudden flare of a flashlight in the darkness.
[ترجمه ترگمان]نور ناگهانی چراغ قوه را در تاریکی دیدم
[ترجمه گوگل]من یک فلاش ناگهانی یک چراغ قوه را در تاریکی دیدم
3. There was a sudden flare as a fuel tank exploded.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک تانک سوخت منفجر شد، یک flare ناگهانی رخ داد
[ترجمه گوگل]یک انفجار ناگهانی به عنوان یک مخزن سوخت منفجر شد
4. A gust of wind made the candles flare.
[ترجمه ترگمان]یک تندباد، شمع ها را منور می ساخت
[ترجمه گوگل]سوزش باد باعث ایجاد شمع شد
5. The flare overshot its target and set light to a hotel.
[ترجمه ترگمان]منور هدف خود را از دست داد و به هتل رفت
[ترجمه گوگل]انفجار بیش از حد هدف خود را و تنظیم نور به یک هتل
6. A flare lit up the sky.
[ترجمه ترگمان]یک گلوله نورانی آسمان را روشن کرد
[ترجمه گوگل]یک شعله نور آسمان را روشن کرد
7. The match gave a last flare.
[ترجمه ترگمان]این مسابقه آخرین بار برگزار شد
[ترجمه گوگل]مسابقه آخرین گلزنی را به نمایش گذاشت
8. If they did not see a green flare in ten minutes, they were to launch the attack.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها در عرض ده دقیقه یک گلوله سبز دیده نمی شدند مجبور بودند که حمله را شروع کنند
[ترجمه گوگل]اگر آنها در ده دقیقه نتوانستند سبز را ببینند، آنها این حمله را آغاز کردند
9. The ship's crew sent up a distress flare.
[ترجمه ترگمان]خدمه کشتی یک منور را بالا فرستادند
[ترجمه گوگل]خدمه کشتی یک آتش سوزی اضطراب ارسال کرد
10. This skirt has a definite flare.
[ترجمه ترگمان] این دامن یه منور قطعی داره
[ترجمه گوگل]این دامن دارای یک شعله ی مشخص است
11. There was a sudden flare when she threw the petrol onto the fire.
[ترجمه ترگمان]ناگهان هنگامی که بنزین را بر روی آتش پرت کرد، ناگهان برق زد
[ترجمه گوگل]هنگامی که بنزین را بر روی آتش پرتاب کرد، ناگهانی درخشید
12. The sleeves are tight to the elbow, then flare out.
[ترجمه ترگمان]آستین ها به آرنج چسبیده اند و بعد شعله ور می شوند
[ترجمه گوگل]آستین ها به آرنج تنگ می شوند و پس از آن شعله ور می شوند
13. The dispute could flare up into a major crisis.
[ترجمه ترگمان]این اختلاف می تواند منجر به یک بحران بزرگ شود
[ترجمه گوگل]این اختلاف می تواند به یک بحران بزرگ تبدیل شود
14. The flare to mark the start of the attack went up at 0440.
[ترجمه ترگمان]شعله ور شدن آغاز حمله در ۰۴۴۰ آغاز شد
[ترجمه گوگل]انفجار برای نشان دادن شروع حمله در 0440 افزایش یافت
15. We set off a flare to help guide our rescuers.
[ترجمه ترگمان]ما برای کمک به نجات دهندگان خود یک منور آماده کردیم
[ترجمه گوگل]ما برای رسیدن به امدادرسانی به ما کمک می کنیم