کلمه جو
صفحه اصلی

dubbed


باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطا کردن، تفویض مقام کردن، چرب کردن، (در سینما) فیلم را دوبله کردن

انگلیسی به فارسی

دوبله شده، فیلم را دوبله کردن، تفویض مقام کردن، چرب کردن، دوبل کردن


انگلیسی به انگلیسی

• named; knighted, invested with a title; furnished with a new sound track, having music or other sounds added (about a film or tape)

دیکشنری تخصصی

[سینما] برگردانده

جملات نمونه

1. a dubbed film
فیلم دوبله شده

2. they dubbed the new invention "laser"
آنان اختراع جدید را ((لیزر)) نامیدند.

3. the king himself dubbed him a knight
پادشاه شخصا به او عنوان اشرافی اعطا کرد.

4. this film has been dubbed from english into persian
این فیلم از انگلیسی به فارسی دوبله شده است.

پیشنهاد کاربران

نامیدن

[سینما] دوبله شده

ملقب به . . .
dubbed the Cornish Riviera

دوبله

بازگو شدن

نام گذاری شده

Dubbed : دوبله - دوبله شده ( adj )
Dub : دوبله کردن ( v )
Dubbing industry : صنعت دوبله

Farsi Dubbed movies : فیلم های دوبله فارسی


کلمات دیگر: